آمریکا در لیبی به دنبال چیست؟ / ظهور دیکتاتوری دیگر در کشور بحران زده لیبی
آينده ليبي چگونه خواهد بود؟ در بهترين حالت اتفاقاتي كه در مصر رخ داده در ليبي هم رخ ميدهد(نظاميان وابسته به آمريكا قدرت را در دست ميگيرند) و در بدترين حالت اين كشور به سومالي ديگري در آفريقا بدل ميشود. مخصوصا اينكه ليبي از نظر جغرافيايي، سياسي و فرهنگي كاملا آماده اين است كه به دامان جنگهاي بي پايان داخلي بيفتد.
سرویس سیاسی «فردا»؛ اوضاع ليبي پس از دخالت نظامي ناتو، روز به روز آشفته تر و وخيم تر ميشود. رسانه هاي جهاني عمدتا درباره حوادث و اتفاقاتي كه در ليبي پس از قذافي رخ ميدهد، سكوت كرده اند. اما كودتاي ژنرال حفتر بار ديگر ليبي را به صدر اخبار رسانه ها بازگردانده است.يوستين رايموندو-تحليل گر پايگاه خبري تح
اينكه آغاز كودتاي ژنرال خليفه حفتر درست چهار روز پس از آن بود كه آمريكا حدود 200 كماندوي خود را در سيسيل مستقر كرد، امري اتفاقي است؟ حال به جنبه ديگري از داستان نگاه ميكنيم. ژنرال حفتر سالها در واشنگتن و تحت حمايت دولت آمريكا زندگي ميكرد. درست در چند كيلومتري دفتر مركزي سيا. آيا اين هم اتفاقي است؟
نام اين ژنرال زماني بر سر زبانها افتاد كه در سال 2011 او متهم به ترور ژنرال عبدالفتاح يونس شد. عبدالفتاح يونس يكي از ژنرال هاي بلند پايه ارتش معمر قذافي بود كه پس از پيوستن به شورشيان، رييس كل ارتش رژيم جديد شد. اما عمر رياست او بر ارتش بسيار كوتاه بود. حفتر و گروه هاي راديكال جهادي مستقر در ليبي به شدت با او مخالف بودند.
عبدالفتاح يونس سرانجام توسط يكي از گروه هاي راديكال جهادي به نام شهداي 17 فوريه ترور شد. اينجاست كه تصادف سوم هم رخ ميدهد. گروه راديكال شهداي 17 فوريه، دقيقا همان گروهي است كه توسط دولت آمريكا براي حفاظت از سفارت اين كشور در بنغازي استخدام شده بود.
افكار عمومي آمريكا ديگر علاقه اي به پيگيري مسائل ليبي ندارد. آن ها تنها به نحو مبهم به ياد مي آوردند كه امريكا در ليبي دخالت نظامي كرد. اما ديگر علاقه اي ندارند كه سرنوشت ليبي و مردم ان را پس از دخالت نظامي بشنوند. كشوري كه اكنون غرق درياي ناامني و آشوب شده است. جمهوري خواهان هنوز تمام دغدغه خود را معطوف به كشته شدن سفير آمريكا در بنغازي كرده اند . البته هيچ كدام از آن ها جمله اي در رد حمله و تهاجم نظامي به ليبي بيان نكرده است.
اما ژنرال حفتر كيست و در حال انجام چه بازي اي است؟ حفتر يكي از معتمدان معمر قذافي بود كه در جريان اشغال كشور چاد توسط رژيم قذافي نقش اصلي را بازي كرد. او توسط نيروهاي كشور چاد دستگير شد. دقيقا معلوم نيست كه در چاد چه اتفاقي افتاد. اما جهان ناگهان شاهد اين بود كه ژنرال عليه معمر قذافي شورش كرده است و جبهه نجات ملي ليبي را در چاد تاسيس كرده است.
بر اساس گزارش روزنامه واشنگتن پست سازمان سيا پشتيباني مالي كاملي از حفتر و جبهه نجات ملي كرده است. نيروهاي اين جبهه توسط اعضاي سازمان سيا آموزش ميديدند. نيروهاي او در كنيا مستقر بودند و بسياري از آن ها مدام به آمريكا رفت و آمد ميكردند. اين قضايا به دهه 90 ميلادي باز ميگردد. در تمام اين سالها ، حفتر به راحتي در واشنگتن زندگي ميكرد.
در جريان كودتاي اخير در ليبي، حفتر خواستار برگزاري مجدد انتخابات پارلماني شده است. او اعلام كرده است كه ميخواهد به گروه هاي اسلام گرا سروساماني بدهد و آن ها را منظم كرده و تحت اطاعت ارتش در بياورد. آمريكا رسما پشتيباني از اين كودتا را رد كرده است. اما بهترين نشانه براي فهميدن موضع گيري حقيقي آمريكا در اين مورد دقت در اعلام نظر هاي رسمي دولت است. دولت آمريكا خواستار خويشتن داري از سوي هر دو گروه معارض شده و اعلام كرده كه بايد نزاع دولت و كودتاچيان راه حلي مسالمت آميز بيابد. اين موضع گيري دقيقا نشان ميدهد كه امريكا قصدي براي مقابله و يا حتي محكوم كردن حفتر ندارد.
اشغال ليبي نخستين مرحله از برنامه مشترك اوباما و كلينتون براي كنترل پيامد هاي بهار عربي بود. برنامه اي كه هدف اصلي اش استفاده از فضاي ايجاد شده پس از بهار عربي براي گشترس نفوذ و سيطره آمريكا در منطقه است. در مصر آمريكا ابتدا حمايت كامل خود را از حسني مبارك-ديكتاتور 30 ساله مصر-اعلام كرد. پس از مشاهده ضعف شديد دولت مبارك اوباما ناگهان تغيير موضع داد و حمايت آمريكا از گروه هاي اسلامي به گفته او معتدل را اعلام كرد.
با شروع حوادث ليبي' آن ها ژنرال حفتر را از واشنگتن به ليبي فرستادند تا موضع خود را تقويت كند. هم چنين آن ها به طور كامل از گروه هاي اسلام گرا در ليبي حمايت كردند. اما كشته شدن سفير آمريكا و چهار نفر ديگر در بنغازي' نشان داد اوضاع متفاوت از چيزي كه آمريكا تصور ميكرده' به پيش رفته است. بنغازي كه به خاطر كشته شدن سفير آمريكا در آن مشهور شد' جايي است كه نيروهاي نظامي و شبه نظامي با اطلاع و همكاري كامل دولت آمريكا' به سوريه رهسپار ميشوند.
آينده ليبي چگونه خواهد بود؟ در بهترين حالت اتفاقاتي كه در مصر رخ داده در ليبي هم رخ ميدهد( نظاميان وابسته به آمريكا قدرت را در دست ميگيرند) و در بدترين حالت' اين كشور به سومالي ديگري در آفريقا بدل ميشود. مخصوصا اينكه ليبي از نظر جغرافيايي' سياسي و فرهنگي كاملا آماده اين است كه به دامان جنگ هاي بي پايان داخلي بيفتد.
مرزهايي كه اين كشور را تشكيل شداده اند مرزهايي كاملا تصنعي هستند كه توسط استعمار گران ترسيم شده است. از نظر تاريخي و جغرافيايي ليبي به سه منطقه كاملا مجزا تقسيم ميشود. اين امر درباره بسياري از كشورهاي آفريقايي كه مرزهايشان توسط استعمار گران اروپايي ترسيم شده صدق ميكند.
ليبي در حال حركت به سوي دموكراسي صلح و ثبات نيست. بلكه به مرور زمان از اين شرايط دور و دورتر ميشود. حال چيزي كه آينده ليبي را رقم ميزند، ميزان پول مصرفي و ميزان خون ريخته شده از طرفين است. سياست امريكا ادامه دادن به چنين شرايطي است. امريكا به هيچ عنوان قصد ندارد جلوي اين شرايط را بگيرد. زماني ليبي ميتواند حركت خود را به سوي ثبات و صلح پيدا كند كه آمريكا به دخالت هاي بي پايان خود در اوضاع اين كشور پايان دهد. پاياني كه ميتواند به معني پايان رنج و مصيبت مردم ليبي باشد.