ارتجاع به سبک اشرافی پرخرج/ نگاهی به سبک زندگی هوسرانانه شاهزادگان عرب
موضوعی که در این باب جای تاسف دارد گرایش برخی از ایرانیان به این نوع سبک زندگی است. گاها دیده می شود که افرادی به تقلید از سبک زندگی شاهزادگان عرب اقدام به خرید ماشینهای گرانقیمت می کنند و رفتاری مشابه آنان را در مراودات و مراسمات ( ازدواج و ختم) خود انجام میدهند که این موضوع بسیار قابل توجه و جدی است. فرهنگ اشرافیگریی که در این زمینه ایجاد شده است گاها افراد را به موجوداتی مصرفکننده تبدیل میکند که برای ولخرجی و هوسرانی در این عرصه حد و مرزی نمی شناسند.
سرویس جامعه «فردا»؛ به تازگی رسانهها از ولخرجی تازه یکی از شاهزادگان عرب خبر دادند. در این زمینه یک شاهزاده و تاجر اهل کشورهای عربی حوزه خلیج فارس، طبقه هفتم بیمارستان "آمپرواز پاره" فرانسه را به طور کامل رزرو کرد تا هنگام معالجه بتواند نزدیکانش را در کنار خود جمع کند.
این موارد در کشورهای حوزه خلیج فارس بسیار دیده میشود. شاهزادگان عربی و برخی از تجاری ثروتمند این منطقه سبک زندگی را به وجود آورده اند که گاه بسیار احمقانه و گاه به یک هوس رانی شدید تعبیر می شود که در میان این قشر عمومیت پیدا کرده است.
از این نمونه ها بسیار زیاد است و به عنوان مثال «آ میاسه بنت حمدآل ثانی »، شاهزاده قطری 142 میلیون دلار برای تابلو فرانسیس بیکن پرداخت می کند تا این تابلو در موزهای در قطر قرار بگیرد .
کارشناسان اعتقاد دارند که درآمدهای هنگفت نفتی به نوعی یک اقتصاد توهمی را برای کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس بوجود آورده است که در پس آن کمتر از علم و فناوری و خودکفایی خبری است. ولخرجیها و طرحهای بلندپروازانه ای که اینک در کشورهای عربی وجود دارد به نوعی یادآوری یک دوره توهمی در زمان شاه در ایران است.
وجود منابع مختلف نفتی و سرازیر شدن مقادیر زیادی پول سبب می شود که این نوع اقتصاد شکل بگیرد و متعاقب آن شیوه زندگی بوجود آید که در این کشورها شاهد آن هستیم. جولان ماشینهای گرانقیمت در این کشورها و تبدیل شدن شهروندان این کشورها به مصرف کنندگان صرف از جمله ناهنجاری های این نوع سبک زندگی است. سبگ زندگی که برضد توسعه است و افراد را بیشتر تن پرور و مصرف کننده بار میآورد تا افرادی فعال و پویا.
این مساله در میان اندیشمندان و روزنامه نگاران عربی نیز مورد بررسی قرار گرفته است. «عامر محسن»، روزنامه نگار عرب در روزنامه الاخبار چاپ لبنان در مقاله ای تحت عنوان "هدر دادن ثروت قارون و پیمودن راه زوال عربستان سعودی" نوشت:
«چنانچه برینگتون مور و شاگرد وی حنا بطاطو مورخ بزرگ فلسطینی در عصر ما می زیستند با نگاهی اندک به اوضاع کنونی عربستان سعودی همین مطالبی را بیان می کردند که من در مقاله خویش به آنها اشاره می کنم: شکی نیست که عربستان سعودی به سرعت رو به سوی بحرانی خطرناک می رود که نظام کنونی آل سعود با تمامی ساختارها و سازو کارهایش قادر بر مهار یا رویارویی با این بحران نخواهد بود و به سبب حمایتهای بی دلیل خود از اشکال مختلف خطر، به زودی از برآوردن ساختن نیازها و به اصطلاح پیشرفتهای خود ناتوان خواهد بود.حال با عدم در نظر گرفتن مشکلات نظام حکومتی آل سعود و نیز سیاستهای طائفه ای در داخل و همچنین کشورهای اطراف،خطر واقعی که عربستان سعودی را تهدید می کند،اقتصاد این کشور و نیز به خطر افتادن صلح و آرامش اجتماعی در آن است.»
وی در جای دیگر به مساله اشتغال افراد خارجی در این کشور اشاره می کند و می گوید: «شاید نتوان باور کرد که بیش از 80 درصد مردم کشور عربستان کار نمی کنند که این خود عددی نجومی و شگفت انگیز است. به علاوه بخش خصوصی این کشور توسط اشخاص بیگانه اداره می شود؛ به دیگر سخن اشخاصی که حتی سنگی را بر سنگ دیگر می گذارند یا در این کشور فعالیتی انجام می دهند از اهالی آن نیستند. »
موضوعی که در این باب جای تاسف دارد گرایش برخی از ایرانیان به این نوع سبک زندگی است. گاها دیده می شود که افرادی به تقلید از سبک زندگی شاهزادگان عرب اقدام به خرید ماشینهای گرانقیمت می کنند و رفتاری مشابه آنان را در مراودات و مراسمات ( ازدواج و ختم) خود انجام میدهند که این موضوع بسیار قابل توجه و جدی است. فرهنگ اشرافیگریی که در این زمینه ایجاد شده است گاها افراد را به موجوداتی مصرفکننده تبدیل میکند که برای ولخرجی و هوسرانی در این عرصه حد و مرزی نمی شناسند. جالب اینجاست که این نوع از سبک زندگی بیشتر در این منطقه دیده میشود و درکشورهای توسعه یافتن چنین مواردی به یک استثنا تبدیل شده است. به هر حال این نوع سبک زندگی نه با نیاز کشورمان همخوان است و نه اینکه ما را به توسعه میرساند؛ بلکه تنها ظاهری اشرافی گونه دارد که در پس آن تحمیق و نادانی و مصرف زدگی جلوه گره است و برای رفع آن باید تامل کرد.