ادبیات تبلیغی، ادبیات تعقلی
ادبیات یکی از پدیدههایی است که از پس تحول بزرگی چون انقلاب زاده میشود و خود به خود وارد «دوره تبلیغ» میگردد.
پدیدههای اجتماعی که در اثر تحولات و دگرگونیهای بزرگ زاده میشوند، در ابتدای عمر خود وارد دورهای میشوند که از آن به عنوان «دوره تبلیغ» نام میبریم. آن پدیدهها برای اینکه شناخته شوند نیازمند تبلیغات هستند. تبلیغات به کمک اینها میآید تا معرفیشان کند. و این کمک تا وقتی ادامه مییابد که پدیده مورد نظر در افکار عمومی جا بیفتد. اما میدانیم که عمر دوره تبلیغ محدود است. نمیتوان برای زمان بلندی آن را به کار برد. دوره تبلیغ، رفته رفته، جای خود را به «دوره تعقل» میدهد. این جابهجایی از مهمترین عوامل برای ماندگاری آن پدیده اجتماعی است. هم ماندگاری و هم کارکرد آن پدیده، پس از شناخته شدن، بستگی به تعقل و اندیشه دارد. انقلاب و پدیدههای متنوع آن از جمله ادبیات، خارج از این قانون نیست. ادبیات یکی از پدیدههایی است که از پس تحول بزرگی چون انقلاب زاده میشود و خود به خود وارد «دوره تبلیغ» میگردد. اگر ادبیات دوره انقلاب را به درستی وارسی کنیم میبینیم که عمر قابل توجهی از آن در دوره تبلیغ گذشته است. و نیز اگر دقت بیشتری کنیم، میبینیم که این پدیده در حال گذار از دوره تبلیغ به دوره تعقل است. پیش از آن که این دوره تحول را به طور مختصر مورد بررسی قرار دهیم خوب است مشخصات کلی ادبیات تبلیغی و ادبیات تعقلی را یادآور شویم. ادبیات در دوره تبلیغ معمولاً به دست نوقلمان و نویسندگان وفادار به آن تحول (در اینجا انقلاب یا جنگ) به وجود میآید. این ادبیات که تحت تأثیر آرمانها و هدفهای عمومی آفریده میشود، تا حد زیادی مطلقگراست و در بردارنده شعارهایی است که در وصف آن تحول بیان میگردد. آثار به وجود آمده از این رهگذر ممکن است ناشیانه یا حرفهای باشد، اما از آنجا که آفرینندگان آن بیشتر نویسندگان نوقلم هستند، معمولاً در زمره آثار آماتور قرار میگیرند. این ادبیات تا حد زیادی عاطفی و احساسی است. طبیعت تحولات اجتماعی، زایش این آثار را ایجاب میکند. این تولیدات از نظر جامعهشناسی ادبیات بسیار مهم تلقی میشوند. برخورد نقادان، ادیبان و کهنه قلمان با این آثار، بیشتر برادرانه و جانبدارانه است و کمتر پدرانه و دلسوزانه. اینان با عمده کردن ضعفهای طبیعی این آفریدهها به تخطئه آن میپردازند و با چشم حقارت به آن نگاه میکنند. ادبیات تعقلی معمولاً به دست حرفهایها (نوقلمان تجربه یافته یا ادیبان متقدم) آفریده میشود. بیشتر واقعگراست و از شعار دوری میکند. با نگاهی نسبی به رویدادهای مورد نظر خود مینگرد. سعی میکند زشت و زیبا، و سیاه و سفید را کنار هم ببیند. معمولاً قالب و سبک قابل قبولی دارد. این مشخصات کلی ممکن است در هر جامعهای تابع شرایط بومی و منطقهای آن جامعه باشد و تا حدی تغییر و تبدل یابد. گفتیم که ادبیات انقلاب در کشورمان در حال گذار از دوره تبلیغی به دوره تعقلی است. هم رشد تجربی نویسندگان، هم ویژگیهای آثار ایشان و هم مختصات زمانی که در آن به سر میبریم شواهد و قرائن فراوانی به ما نشان میدهد که این تغییر در حال صورت گرفتن است. این دگرگونی، یک حادثه مبارک به شمار میآید و طبیعتاً باید از آن استقبال کرد و موانع ریز و درشت آن را برطرف ساخت، چرا که نتیجه این تحول همانا بلوغ ادبی است. اما شاهدیم که این دست به دست شدن طبیعی و خروج از دوره تبلیغ و ورود به دوره تعقل به راحتی صورت نمیگیرد و مقاومتهایی در برابرش صورت میگیرد. اول اینکه واقعگرایی نهفته در دوره تعقل خوشآیند برخی از کارگزاران فرهنگی نیست. آنان به وجود پوسته تبلیغ روی ادبیات عادت کردهاند و کنار رفتن آن را برنمیتابند، چون واقعگرایی را، حداقل بی احتیاطی، و حداکثر عبور از ارزشها تفسیر میکنند. دوم اینکه در دوره تعقل، استقلال نویسندگان از پیکره حکومت، به دلیل بلوغ کاری و اندیشهای امری طبیعی است و این جدایی از آنجا که تجربهای تازه در زمان پس از انقلاب است با سهولت صورت نمیپذیرد، چرا که کارگزاران فرهنگی، گاه آن را معادل جدایی از آرمانهای انقلاب و حتی رویارویی با آن تلقی میکنند. سوم اینکه در دوره تعقل، سیاست، اولویت خود را نزد ادیبان و نویسندگان از دست میدهد به موضوعی فرعی تبدیل میشود؛ موضوعی که تنه اصلی تفکر و اندیشه نیست، بلکه یکی از شاخههای این تنه است. دوری منطقی از سیاست، با اینکه به معنای خداحافظی از آن نیست، بین کارگزاران فرهنگی که غالباً افرادی سیاسی هستند و گروه نویسندگان، فاصله میاندازد. این فاصله گاه منجر به بی اعتمادی متقابل میشود. بی اعتمادی ایجاد شده بین دو طرف روند جابهجایی از دوره تبلیغ به دوره تعقل را کند میکند. چهارم اینکه پیدایش دوره تعقل نیازمند زمینهای است که دور از بحران باشد؛ زمینهای آرام و مطمئن. دوری از بحرانهای روزمره - چه آنهایی که با رقابتهای سیاسی ایجاد میشود و چه بحرانهایی که از طریق عوامل خارجی به کشور تحمیل میگردد - ظهور دوره تعقل را به تعویق میاندازد و به پایداری دوره تبلیغ کمک میکند. ادبیات پایداری شاخصترین گونه ادبی پس از انقلاب است. این پدیده ادبی در حال عبور از دوره تبلیغ به دوره تعقل است. این جابهجایی هر چه سریعتر و طبیعیتر صورت بگیرد، زمان کمتری برای بلوغ ادبی کشورمان صرف خواهد شد.
منبع: خبرآنلاین