آیا ما به روی دنیا خنجر کشیده‌ایم؟!

کد خبر : 339673
سرویس سیاسی « فردا »:

این سخن رئیس‌جمهور که؛ "نمی‌خواهیم به روی دنیا خنجر بکشیم" در فضای ستم پیشگی چند دولت شرور علیه ملت چه معنا دارد؟ این سخن به این معناست که گویی ما به روی آنها خنجر کشیده‌ایم و آنها مظلومانه می‌گویند بیایید گفتگو کنیم! متن یادداشت محمد کاظم انبارلویی با عنوان «آیا ما به روی دنیا خنجر کشیده‌ایم؟!» به شرح ذیل است:

روزنامه ایران، ارگان دولت جمهوری اسلامی، دیروز تیتر اول خود را به این جمله اختصاص داد: "نمی‌خواهیم به روی دنیا خنجر بکشیم".

این مطلب را رئیس‌جمهور محترم در دیدار با استادان نمونه دانشگاهی کشور مطرح کرده‌اند.

یک سئوال کلیدی اینجا مطرح است و آن اینکه؛ "آیا ما به روی دنیا خنجر کشیده‌ایم؟" دنیا چیست؟ صاحبان آن کدامند؟ و طی بیش از سه دهه گذشته ما از این جماعت چه کشیده‌ایم و آنها با ما چه کرده‌اند؟

رئیس‌جمهور این بیان را به بهانه تعامل سازنده با جهان که در سیاست‌های اعلامی چشم‌انداز بیست ساله آمده است بیان کرده و توضیح می‌دهد؛ "آنچه من می‌فهمم این است که کشور با تقابل نمی‌تواند در دنیا موفق باشد و راه این دولت راه تعامل سازنده با دنیاست. اما وقتی ما حرف از تعامل سازنده می‌زنیم می‌گویند می‌خواهید با دنیا بسازید؟ نخیر پس می‌خواهیم در برابر دنیا خنجر بکشیم!"

آمریکا و چند کشور شرور جهان که مجهز به بمب اتم و سلاح‌های کشتار جمعی هستند اسم خود را گذاشته‌اند؛ "جامعه جهانی" و در گفتگوهای خود با ملت ایران و بیانیه‌های ضد ایرانی خود مرتب این واژه را تکرار می‌کنند.

جامعه جهانی و یا به تعبیر رئیس‌جمهور،"دنیا" طی 50 سال اخیر و یا اگر دقیق‌تر بگوییم و به عقب برگردیم، طی 300 سال اخیر بر روی ملت ایران خنجر کشیده و بخش‌های عظیمی از خاک مقدس ایران را جدا کردند. مردم ایران در این مواجهه چکار می‌توانستند بکنند به جز دفاع از شرف و استقلال و تمامیت ارضی و صیانت از پیشرفت کشور؟

ما یک ملت رها شده از دیو استبداد 2500 ساله به همت علما و دانشمندان و مراجع عالی‌قدر هستیم. خون هزاران شهید و ده‌ها هزار جانباز به پای درخت آزادی و عزت این ملت ریخته شده است. این دستاورد با تعامل سازنده با دشمنان اسلام، به دست نیامده است. وقتی دزدی وارد خانه شده و نیمی از اثاث و اموال ما را زیر بغل زده و می‌خواهد برود، نمی‌توانیم بگوییم بیایید بنشینید "تعامل" کنیم و راهبرد ما هم در این تعامل "برد- برد" باشد!

ملت ما داشت با دیو استبداد در داخل مبارزه می‌کرد تا شاهد آزادی را در آغوش کشد. آمریکا و شوروی و انگلیس و... پشت سر این دیو ایستادند و تا آخرین نفس از آن حمایت کردند. اما اراده ملت در برابر آنها پیروز شد.

انقلاب با سرافرازی، نهادهای خود را پس از پیروزی مستقر کرد. آنها جنگ داخلی به راه انداختند. ما جز شعار (بخوانید دعای) مرگ بر آمریکا و مرگ بر شوروی چه می‌توانستیم بکنیم؟

خداوند لطف کرد و دعای ملت مستجاب شد، یک امپراتوری ظالمانه 74 ساله از هم پاشید. آنها جنگ تحمیلی عراق علیه ایران را به راه انداختند. ملت آرزوی مرگ برای صدام و هم‌پیمانانش کرد و البته در طلب این دعا و آرزو ایستاد، جنگید و فداکاری کرد.

خداوند هم این دعا را مستجاب کرد و صدام در بدترین و خفت‌بارترین شکل ممکن کشته شد. با آنکه ما با سرسختی با آنها می‌جنگیدیم و آنها هم در بی‌رحمانه‌ترین شکل ممکن با به کار بردن سلاح‌های شیمیایی با ما جنگیدند، گفتگوهای صلح تعطیل نبود.

قطعنامه 598 صد درصد به نفع ما بود و این قطعنامه محصول هوش سیاسی و دیپلماتیک دست اندرکاران گفتگو بود. ما با پذیرش قطعنامه چیزی را از دست ندادیم و خدا لطف کرد مانند صلح حدیبیه همه چیز به دست آوردیم و دشمن همه چیز را از دست داد.

کشورهای شرور، جنگ نرم را در دستورکار خود قرار دادند و در 18 تیر 78 و رخدادهای ناگوار 88 به روی ملت ایران خنجر کشیدند. اما آنها ناباورانه در برابر قیام تاریخی ملت در 23 تیر 78 و 9 دی 88 قرار گرفتند.

ملت توانست خنجر فتنه رادر غلاف بصیرت خود کند و فتنه‌گران را دچار لعن ونفرین الهی نماید.

از جمله شرارت‌های همین چند کشور شرور که آقای رئیس‌جمهور از آنها به عنوان "دنیا" یاد می‌کند بهانه‌جویی آنها در مورد پیشرفت‌های هسته‌ای ایران و فناوری‌های نوین است.

جمهوری اسلامی باب گفتگو را هیچ‌گاه بسته نگه نداشته و در سطوح مختلف با آنها گفتگو کرده است. اما آنها چاشنی ترور را با گفتگوها همراه کردند و عزیزترین و شریف‌ترین دانشمندان کشور را به تیغ ترور و خنجرکشی سپردند.

اما ملت و دانشمندان غیور ما ایستادند و کشور ایران به عنوان عضو باشگاه هسته‌ای جهان پذیرفته شد. آنها خنجر ترور را با زهر تهدید نظامی و حتی اتمی و نیز تحریم‌های اقتصادی آلودند. اما ملت و دولت ایران با افتخار ایستاد و آنها مجبور به عقب‌نشینی شدند چون اقدامات آنها هرگز نتوانست جلوی پیشرفت‌های هسته‌ای کشور را بگیرد.

این سخن رئیس‌جمهور که؛ "نمی‌خواهیم به روی دنیا خنجر بکشیم" در فضای ستم پیشگی چند دولت شرور علیه ملت چه معنا دارد؟ این سخن به این معناست که گویی ما به روی آنها خنجر کشیده‌ایم و آنها مظلومانه می‌گویند بیایید گفتگو کنیم!

این یک نوع سناریونویسی و کارگردانی برای تحریف تاریخ است. این سخن از یک دیپلمات پذیرفته نیست! این سخن حقوقی هم نیست! و حکایت از نوعی توهم و غلط‌اندیشی در صورت مسئله مناقشات ما با دشمنان اسلام و ایران دارد.

لحن رئیس‌جمهور در مواجهه با منتقدین در دیدار با استادان نمونه دانشگاه‌ها مقداری مودبانه و آرام‌تر شده بود و دیگر از نسبت دادن بی‌سوادی به منتقدان و تعابیر تحقیرآمیز خبری نبود.

اما رئیس‌جمهور محترم شروطی را برای نقد سیاست خارجی دولت شمردند که باید آن را یک گام به جلو دانست. ایشان فرمودند: "اول دنیا را بشناسید بعد انتقاد کنید." و نیز فرمودند: "افرادی باید انتقاد کنند که دنیا، سیاست، حقوق و منطقه را بشناسند."

این حرف درستی است. اما سئوال این است که آیا شخص رئیس‌جمهور و تیم دیپلماسی کشور، دنیا، سیاست، حقوق و منطقه را خوب می‌شناسند؟ تقریبا همین تیم یک دهه قبل به "دنیا" (بخوانید چند کشور شرور) که مظهر شرارت و تهدید کننده اصلی صلح جهانی هستند اعتماد نمود و فعالیت‌های هسته‌ای کشور را تعطیل کرد. آنها تعهداتی دادند که به هیچ یک از آنها عمل نکردند.

اعضای همین تیم و رئیس‌ دولت اصلاحات اعتراف کردند که آنها سر تیم کلاه گذاشتند. مستند این سخن را می‌توانید در فیلم "من روحانی هستم" ببینید.

ملت ایستاد از خدعه ونیرنگ دشمن عبور کرد، قفل تاسیسات هسته‌ای را با کلید شجاعت و تدبیر گشود و موفق شد چرخه سوخت را تکمیل نموده و پلکان‌های پیشرفت را در غنی‌سازی اورانیوم یکی پس از دیگری طی کند و البته تعامل و گفتگو را حتی یک لحظه هم تعطیل نکرد.

اکنون دولت جدید با این دستاوردها بر سر میز مذاکره نشسته است. رئیس‌ دیپلماسی دولت گذشته هم اکنون رئیس سازمان انرژی اتمی است که خود از دانشمندان برجسته هسته‌ای کشور است. پس دو پهلو سخن گفتن که گویی در گذشته کارمان چاقوکشی علیه دنیا بوده و کاری نکردیم، خلاف مروت و انصاف است.

به نظرم رئیس‌جمهور باید از این تریبون‌ها بیشتر علیه دشمنان اسلام و ایران استفاده کند و آنها را متوجه زیانهای تداوم شرارت علیه ملت ایران نماید. به آنها تفهیم کند دنیا تغییر کرده است.

جغرافیای فکری سیاسی، اقتصادی و اجتماعی جهان دستخوش تحولات وسیعی شده است. زنگ افول سرمایه‌داری و لیبرالیسم در غرب مدت‌هاست به صدا در آمده و مارکسیسم هم پیش از این به موزه تاریخ پیوسته است.

رژیم صهیونیستی از ضربه سه سیلی بزرگ در جنگ 33 روزه، 22 روزه و هشت روزه هنوز به خود می‌لرزد . بی تردید در سیلی چهارم چیزی از رژیم منحوس و نامشروع باقی نمی‌ماند.

رئیس‌جمهور به نمایندگی از ملت بیدار ایران باید به اشرار جهانی تفهیم کند ملت ایران چون کوه ایستاده است و عمق استراتژیک قدرت جمهوری اسلامی محدود به مرزهای جغرافیایی آن نیست.

رئیس‌جمهور باید به آمریکا و انگلیس و شرکای جنایتکار آنها تفهیم کند ما نیازی به بمب هسته‌ای نداریم. بمب خود را سال‌ها پیش از این ساخته‌ایم و با آن کاخ ستمگران را منهدم خواهیم کرد و ستم پیشگان تاریخ را به مذلت و خواری خواهیم افکند.

بمب ما اعتقاد به خداوند قادر متعال است که قدرت او لایزال است. تا خدا با ملت ماست هیچ قدرتی نمی‌تواند با آن مقابله کند. خدا بود که در صحرای طبس در آغازین روزهای پیروزی انقلاب، پوزه نخوت‌آلود آمریکایی‌ها را به خاک مالید.

خدا بود که خرمشهر را آزاد کرد. خدا بود که پذیرش قطعنامه را بستری ساخت تا هم‌پیمانان صدام و به قول رئیس‌جمهور، دنیا مثل گرگ به جان هم بیفتند و همدیگر را پاره کنند و سرانجام این درگیری لاشه نیم خورده از صدام باقی بماند.

خدا بود که ملت ایران را در جنگ نرم پیروز کرد و فتنه‌گران را رسوا ساخت. خدا با ماست. دست دنیا و دنیاطلبان به خدا نمی‌رسد و خدا به واسطه ایمان ملت دست دنیا(بخوانید آمریکا وانگلیس) را از ایران قطع می‌کند.

رئیس‌جمهور باید به "دنیا"، "سیاست"، "منطقه" و "حقوق" از این زاویه نگاه کند، هر زاویه دیدی غیر از این با زاویه دید ملت،‌ انحراف دارد.

منبع: تسنیم

لینک کوتاه :

با دوستان خود به اشتراک بگذارید: