آسانترین بخش مذاکرات هستهای ایران
مشاور کاخ سفید در امور ایران و خلیج فارس در شورای امنیت ملی دولت کارتر در یادداشتی به ابعاد مختلف مذاکرات بین ایران و گروه ۱+۵ و پیامدهای آن برای دولت آمریکا پرداخت.
کد خبر :
338817
تسنیم: گری سیک، مشاور کاخ سفید در امور ایران و خلیج فارس در شورای امنیت ملی دولت کارتر طی یادداشتی در ایران پریمیر به بررسی مذاکرات ایران و گروه 1+5 پرداخت. وی مینویسد: دولتی که با یک دولت دیگر در حال مذاکره است لاجرم باید مذاکره دومی را با رأی دهندگان داخلی که منافعشان تحت تأثیر نتیجه [مذاکرات] خواهد بود، انجام دهد. تصویر کلاسیک این است که مذاکره کننده با طرف مقابل خارجی خود پشت یک میز رویارو میشود و سپس برمیگردد تا با طرفهای خود در داخل پشت میز دوم مذاکره کند. آمریکا در مذاکرات کنونی با ایران درباره برنامه هستهای این کشور با مسألهای مهیبتر رویارو است. آمریکا در آن واحد دستکم در چهار مذاکره مجزا درگیر است: 1) مذاکرات مستقیم با ایران 2) مشورت با شرکای مذاکرهای در گروه به اصطلاح 1+5 که باید یک موضع مذاکرهای واحد اتخاذ کنند 3) کنگره آمریکا 4) متحدینی به مانند اسرائیل و عربستان سعودی، که منافعشان تحت تأثیر نتیجه خواهد بود. موفقیت در یکی از ابعاد این شطرنج به معنای تضمین موفقیت در سایر حوزهها نخواهد بود اگرچه در پایان یک نتیجه نهایی موفقیتآمیز مستلزم حداقلی از موفقیت در تمام این چهار بعد خواهد
بود. نکته جالب اینجاست که دستیابی به توافق با ایران آسانترین بخش از بازی دیپلماتیک خواهد بود. چالشبرانگیزترین بخش احتمالا در فضای سیاسی داخلی، بالاخص در آمریکا، وجود خواهد داشت. تندروهای ایران نیز احتمالا امتیازدهیهای احتمالی را به چالش خواهند کشید. مذاکره با ایران از هر نظر که بنگریم، ارتباط مستقیم بین مذاکرهکنندگان آمریکایی و همتایان ایرانی آنها فراتر از انتظارات بوده است. از 35 سال پیش یعنی از زمان پیروزی انقلاب و بحران گروگانگیری متعاقب، ارتباط رسمی آمریکا با مقامات ایران نادر، انفرادی و تقریبا پنهانی بوده است. به دیپلماتهای آمریکایی اغلب دستور داده میشد که حتی از تماس گاه و بیگاه با شخصیتهای برجسته ایرانی در برنامههای دیپلماتیک عادی نیز برحذر باشند. ایران و آمریکا گاها به صورت علنی با یکدیگر همکاری میکردند به مانند کنفرانس بن در دسامبر 2001، زمانی که حامد کرزی به عنوان رئیسجمهور دولت جدید افغانستان برگزیده شد. اما این رابطه هرگز قادر نبوده که از خصومتهای سیاسی بلندمدت عبور کند. این امر اکنون تغییر کرده است. یکی از مقامات ارشد آمریکایی که اغلب به رسانهها درباره پیشرفت مذاکرات هستهای
گزارش میدهد گفت که آمریکا و ایران دیگر نیازی به مذاکرات پنهانی ندارند. وی گفت: "زمانی که قصد داریم مسائل را حل کنیم، به ایرانیها ایمیل میزنیم." این نوع ارتباط منظم نشان میدهد که احتمال بازگشت به تنشهای گذشته، چه این مذاکرات موفقیتآمیز باشد و چه نباشد، کم است. هماهنگی با متحدین پیشرفت مذاکرات تاکنون از طریق هماهنگی و نظم میان شش قدرت بزرگ که همگی در یک سوی مذاکرات هستهای با ایران قرار دارند حاصل شده است. همبستگی بین این قدرتها ظاهرا حقیقی است. گفتگوها همچنین به دلیل وجود اختلافات در خطمشیها - بالاخص بین واشنگتن و مسکو - بر سر سوریه، کریمه و شرق آسیا که میتوانستند در مذاکرات ایران خلل ایجاد کنند، مسموم نشدهاند. مقام ارشد دولت آمریکا پس از پایان مذاکرات در وین در 19 مارس، زمانی که اخبار بحران کریمه رسانهها را در برگرفته بود، گفت: "گروه 1+5 ... کاملا متحد است. شاید برخی ایدههای متفاوت داشته باشیم، شاید مواضع ملی داشته باشیم که دقیقا عین هم نیستند, اما زمانی که در یک اتاق هستیم, کاملا متحد هستیم ... همه کاملا متحد، جدی و متمرکز هستند. هیچ نوع اقدام هیجانی وجود ندارد. هیچ کس مذاکرات را [به نشانه
اعتراض] ترک نمیکند. هیچ داد و فریادی وجود ندارد. [مذاکرات] بسیار حرفهای است." طرفین همچنین از موضوع اصلی به سایر موضوعات مهم اما مماس به مانند حقوق بشر، پیوندها با گروههایی به مانند حزبالله، و حمایت تهران از دولت سوریه، پرت نشدهاند. دولتها بزرگ ظاهرا به این نتیجه رسیدهاند که این مباحث را تا زمانی که مسأله هستهای به نحوی از انحاء حل شود، عقب اندازند.