امتحانات‌شفاهی‌دوباره‌درمدارس

کد خبر : 336191

سرویس اقتصادی « فردا »: می‌ایستادیم جلوی تخته کلاس، رو به همه همکلاسی‌ها تا معلم، ما را با چند سوال بیازماید.

اگر درس خوانده بودیم و به موضوعات تسلط داشتیم، رفتن پای تخته و شفاهی امتحان دادن مایه سربلندی بود، ولی اگر درس نخوانده بودیم، حتی اگر معلم پای تخته صدایمان نمی کرد و برای امتحان دادن پشت همان نیمکتی که نشسته بودیم، سرپا می ایستادیم باز هم به کم شدن دلهره مان کمکی نمی کرد.

بعضی از ما قدرت کلام و استدلال خوبی داشتیم و به هر سوال معلم، بهترین جواب را می دادیم و تشویقی که از او می گرفتیم، برای درس خواندن بیشتر ترغیبمان می کرد. بعضی از ما اما چنین قدرتی نداشتیم و وقتی قرار بود به سوالی، پاسخ شفاهی بدهیم، تته پته کنان و دستپاچه، چند جمله نامفهوم به هم می بافتیم و با دست هایی سرد و رنگ و رویی زرد، سر را به نشانه شرم پایین می انداختیم و چه بد بود، حس گرفتن یک نمره منفی که امتحان شفاهی را پیش چشممان غول می کرد.

این وضع حالا هم وجود دارد، هنوز هم امتحان شفاهی برای عده ای فرصتی برای به نمایش درآوردن توانایی هاست و برای عده ای آزمونی که بسختی می گذرد و مایه خجالت فرد پیش چشم همکلاسی هاست.

با این حال آموزش و پرورش قصد کرده از مهری که در پیش است (مهر 93) امتحانات شفاهی را در مقاطع ابتدایی و متوسطه احیا کند تا شیوه های ارزشیابی دانش آموزان و راه های سنجش پیشرفت تحصیلی آنها تنوع داشته باشد.

کمبود زمان، چالش امتحان شفاهی

از زمانی که نظام 3-3-6 در کشور مستقر شد، یعنی نظام آموزشی به دو دوره ابتدایی و متوسطه تقسیم شد و دوره راهنمایی کنار رفت، کتاب های درسی نیز تغییر کرد تا محتوای آن متناسب با برنامه درسی ملی و سند تحول بنیادین آموزش و پرورش باشد.

همین موضوع باعث شد کتاب هایی با حجم بیشتر از قبل تالیف شود و مفاهیم پیچیده تری به کتاب های درسی راه یابد. این در حالی بود که استقرار این نظام همزمان بود با تعطیلی روزهای پنجشنبه مدارس در هر دو مقطع که زمان آموزشی را محدود می کرد. البته برای جبران تعطیلی پنجشنبه ها به ساعات آموزشی در طول هفته اضافه شد که این اقدام نیز به فشردگی کلاس ها و خستگی مضاعف معلم و دانش آموز انجامید.

به هر حال این سلسله اتفاقات باعث شد برخلاف گذشته ـ که چند جلسه پایان سال تحصیلی به مرور کتاب های درسی و رفع اشکال اختصاص می یافت ـ سال تحصیلی برای معلمان و دانش آموزان به سالی پرکار و متراکم مبدل شود که در آن کمتر مجال آزمون های شفاهی دست می داد.

این موضوع را صادق خرازی، کارشناس آموزش و پرورش نیز در گفت وگو با جام جم تائید می کند و درباره حسن های شیوه ارزشیابی شفاهی می گوید، روش های شفاهی توانایی سخن گفتن روان و مناسب در برابر جمع را بالا می برد و طی آن دانش آموز می تواند افکار و اندیشه های خود را در قالب گفتار بیان کند و از لاک کمرویی بیرون بیاید، ولی تاکید می کند کمبود وقت مانع اصلی اجرای این شیوه در مدارس است.

امتحان کتبی، آزمونی پرطرفدار

برخی طرفدار محض آزمون های شفاهی اند، مثل کسانی که کلام روانی دارند و نوشتن برایشان کار سختی است و برخی طرفدار محض آزمون های کتبی اندT چون شفاهی پاسخ دادن به سوالات را موجب برهم خوردن تمرکز می دانند و معتقدند اگر دانسته ها روی کاغذ نوشته شود، نتیجه بهتری خواهد داشت. این دو گروه البته هر کدام به بخشی از مزایای آزمون های شفاهی و کتبی اشاره می کنند که در جای خود استدلال های درستی است، ولی موضوع این است که به صورت تام حق نه با گروه اول است، نه با گروه دوم.

در آزمون شفاهی معلم می تواند از هر دانش آموز یک سوال کند و با این کار، موضوعات درسی را در کلاس برای همه دانش آموزان جا بیندازد. معلم می تواند این کار را به صورت کتبی نیز انجام دهد و به هر دانش آموز یک سوال ویژه بدهد که برخلاف روش قبل، دانش آموزان از پاسخ درست سوالات مطلع نمی شوند. البته دادن یک سوال به هر دانش آموز به صورت کتبی در مدارس مرسوم نیست و معلمان ترجیح می دهند مجموعه ای از سوالات مشترک را به همه دانش آموزان ارائه دهند و تفاوتی میان آنها قائل نشوند.

این موضوع تفاوت شیوه های ارزشیابی شفاهی و کتبی را نشان می دهد که رو آوردن به هر کدام، مجموعه ای از مزایا و معایب را ایجاد می کند. صادق خرازی، کارشناس آموزش و پرورش می گوید محدودیت آزمون شفاهی این است که قضاوت درباره پاسخ دانش آموز به منعطف یا سختگیر بودن معلم بستگی دارد؛ یعنی این که او عین کلمات کتاب را بخواهد یا رساندن مفهوم توسط دانش آموز برایش کافی باشد. همچنین آزمون شفاهی زمان زیادی نیاز دارد و معلم پس از چند پرسش خسته می شود در حالی که برای امتحانات کتبی زمانی مشخص تعیین می شود و در این مدت همه دانش آموزان سنجش می شوند. به گفته او ایراد دیگر روش شفاهی این است که توزیع پرسش ها میان دانش آموزان عادلانه نیست یعنی ممکن است از برخی دانش آموزان سوالات پیچیده تری پرسیده شود و از عده ای دیگر سوالات ساده تر. این در شرایطی است که چون تعداد سوالات محدود است، اگر قرار باشد از همه دانش آموزان آزمون شفاهی گرفته شود، افرادی که در پایان از آنها پرسش می شود به علت تکرار مباحث، آنها را یاد گرفته اند و مسلط تر از نفرات اول پاسخ می دهند.

به گفته این کارشناس در روش شفاهی، فرصت پاسخگویی، فکر کردن و یادآوری مطالب نیز اندک است و دانش آموز را دچار اضطراب می کند؛ مخصوصا دانش آموزانی که لکنت زبان و مشکلات گفتاری دارند.

شاید این استدلال ها برای روی آوردن به آزمون های کتبی کافی باشد. چنانچه به نظر می رسد این آزمون ها همچنان پرطرفدارتر از نوع شفاهی آن هستند. در واقع آزمون کتبی محاسنی انکار نشدنی دارد؛ ازجمله این که چون دانش آموزان می دانند در چه تاریخی امتحان دارند خود را برای آن آماده می کنند، در حالی که در آزمون های شفاهی ممکن است افراد غافلگیر شوند. به این ترتیب، امتحان کتبی دانش آموزان را وادار به مرور درس می کند، در حالی که آزمون شفاهی چنین قدرتی ندارد، مگر این که معلم کلاس شیوه اش این باشد که از همه به صورت شفاهی آزمون بگیرد.

حسن دیگر آزمون های کتبی به قدرت ذهن انسان ها مربوط می شود. مغز ما قادر است در عین حال که روی موضوعی تمرکز می کند، به صورت ناخودآگاه، موضوعی دیگر را نیز پردازش کند. به این ترتیب اگر مثلا مشغول پاسخ دادن به سوال شماره 4 هستیم، پاسخ سوال قبل از آن را که فراموش کرده بودیم، به یاد بیاوریم.

کتبی ها بی عیب نیستند

هر چه از محاسن آزمون های کتبی بگوییم، دل افراد بی علاقه به نوشتن که شفاهی پاسخ دادن را ترجیح می دهند، نرم نمی شود. این افراد بیشتر دست روی معایب روش کتبی می گذارند که برخی از عیوبی را که می شمارند نیز بیراه نیست. در مقاله ای که دکتر غلامعلی احمدی از کارشناسان نظام آموزشی درباره ارزشیابی از طریق آزمون کتبی نوشته، به برخی محدودیت های ارزشیابی کتبی اشاره شده؛ روشی که او نامش را ارزشیابی تشریحی یا انشایی گذاشته است.

این کارشناس، وارد شدن قضاوت و سلیقه معلم در تصحیح برگه امتحانی را ازجمله دشواری های روش کتبی می داند، همچنین وقت گیر بودن تصحیح اوراق، بویژه در کلاس هایی که تعداد دانش آموزان زیاد است. ضعف قدرت نگارش برخی دانش آموزان که نمی توانند دانسته های خود را بروشنی بنویسند نیز ازجمله معایبی است که این کارشناس به آن اشاره دارد، ضمن این که از دید او آزمون های کتبی فقط می تواند بخشی از دانسته های دانش آموزان را مورد سنجش قرار دهد.

تلفیق کتبی و شفاهی زیباست

مزایا و محاسن آزمون های کتبی و شفاهی را که در دو کفه ترازو بگذاریم وزنی تقریبا برابر دارد. به همین علت است که افراد خبره تلفیق این دو روش را می پسندند. خرازی، کارشناس آموزش و پرورش به جام جم می گوید: شیوه ارزشیابی معلومات دانش آموزان در هر درسی باید متفاوت باشد؛ مثلا درس ادبیات فارسی یا زبان های خارجی نیاز دارد هم به صورت شفاهی و هم کتبی در آن آزمون برگزار شود، ولی درس هایی مثل ریاضی یا فیزیک می طلبد دانش آموزان در آن به صورت کتبی سنجیده شوند.

این موضوع را معصومه قیاسی از معلمان نمونه دوره ابتدایی نیز تائید می کند. او در گفت وگو با جام جم توضیح می دهد آموخته های دانش آموزان را نمی شود فقط از طریق یکی از روش های شفاهی و کتبی سنجید، بلکه نیاز است همه دانش آموزان با این دو شیوه ارزشیابی شوند. او البته می گوید ارزشیابی توصیفی که چند سالی است در دوره ابتدایی جای نمره را گرفته، این حسن را دارد که هر دانش آموز را از بدو ورود به کلاس مورد سنجش قرار می دهد و توانایی ها و قابلیت های او و نیز ویژگی های رفتاری، اخلاقی و عملکردی اش را از زوایای مختلف بررسی می کند. با این حال از نگاه این معلم، ارزشیابی شفاهی و کتبی باید در کنار هم وجود داشته باشد، ضمن این که انجام کارهای گروهی و آزمودن دانش آموزان در قالب کارهای جمعی نیز می تواند روشی مطلوب برای سنجش باشد.

دانش آموزان را باید استاندارد آزمود

امتحان سخت سخت یا آزمون آسان آسان هر دو روشی غلط برای آزمودن است. طراحی سوال نوعی تخصص است که اگرچه ابتدای راه آسان به نظر می رسد، ولی کاری است که نیاز به مهارت دارد و لازمه اش دانستن چند نکته مهم است.

یک آزمون کتبی استاندارد، اهداف سوالاتش مشخص است به طوری که قصد گیج کردن آزمون شوندگان را ندارد. همچنین موضوعات مهم در آن مطرح می شود تا از این طریق معلم میزان تسلط دانش آموزان بر موضوعات اصلی کتاب درسی را ارزیابی کند، اگر به این مساله توجه شود آن وقت دیگر سوالاتی که در آن کلماتی مثل چه کسی، کجا و چه زمانی به کار رفته یعنی سوالاتی که مسائل جزیی و کم اهمیت را مطرح می کند به آزمون ها راه نمی یابد. سوالات کتبی باید از نظر نگارشی و رسم الخط نیز درست باشد تا خواندن و درک آن برای همه دانش آموزان میسر باشد. در آزمون های کتبی، سوالاتی که به پاسخ کوتاه نیاز دارد بر سوالاتی که پاسخ آنها بلند است، ترجیح دارد چون وقتی سوالات کوتاه باشد می توان تعداد پرسش ها را افزایش داد.

طرح چند سوال و دادن حق انتخاب به دانش آموزان برای گلچین کردن سوالاتی که قصد پاسخ به آنها را دارند نیز آزمون را از راه درست منحرف می کند چون در این صورت امکان مقایسه عملکرد دانش آموزان در هر سوال از میان می رود. زمان در نظر گرفته شده برای آزمون نیز باید منطقی و کافی باشد تا دانش آموز یک فرصت برای فکر کردن و یک فرصت برای نوشتن داشته باشد. البته نکته مهم این است که آزمون های کتبی در همه موارد نباید به کار گرفته شود بلکه در زمان هایی که معلم قصد سنجیدن سطوح بالاتری از یادگیری مثل تجزیه و تحلیل را دارد باید از روش کتبی استفاده کرد. شرط موفق بودن سنجش تجزیه و تحلیل دانش آموزان نیز این است که از آنها بخواهیم درباره تحلیلی که دارند توضیح بدهند و عقاید شخصی شان را با دلیل و سند مطرح کنند.

منبع: جام جم آنلاین

لینک کوتاه :

با دوستان خود به اشتراک بگذارید: