فضای واقعی پس از توافق هستهای
نمیتوان ادعا کرد شرایط به سمت فضای قبل از روی کار آمدن روحانی در ماه جون 2013در حال بازگشت است .اعتبار و ضرورت حیات سیاسی همه طرفها چنین اجازه ای را به آنها نمیدهد . اما یک واقعیت وجود دارد. با حصول یک توافق در حد نهایی میزان تعهدات طرفین به یکدیگر به آن حد خواهد رسید که امکان طرح مسائلی را پیدا خواهند کرد که تا پیش از این از طرح آنها خودداری میکردند.
تا حدی،اما نه نگران کننده به نظر میرسد فضای دیپلماسی هسته ای ایران زیر ضربات عجیبی قرار گرفته است.عمدتا ناشی ازانتقاداتی تند از سوی مخالفان حرفه ای نسبت به آقایان روحانی و ظریف .این به جز مشکلات ذاتی خود پرونده در سطح بین المللی است.اما آنچه اکنون متوجه دیپلماسی تهران شده وظریف با تعبیر "سختی ها و پیچیدگی های قابل حل" از آنها میکند ، تنها متمرکز در قسمت سیاست خارجی نیست .به وضوح میتوان مشاهده کرد همزمان با اعلام پیشرفت مذاکرات وحل گام به گام مسائل ، شبیه 3 دور اخیر که 4 شنبه گذشته در وین به اتمام رسید، رویکرد انتقادی ازعملکرد دولت روحانی به نحو حیرت آوری افزایش یافته است. قضاوت در این باره قدری مشکل به نظر میرسد ، این رویکرد آیا ناشی از پیشرفت مذاکرات با آژانس و گروه وین است که با پیش بینی مخالفان مغایر از آب درآمده و این خود دلیلی مشروع برای مقابله با روحانی شده ، یا ناشی از نوع انتظار و توقعات آنان از دولت؟ علت هر چه باشد منتقدان حرفه ای فعلا احساس میکنند روحانی و وزیر خارجه اش مستحق چنین رفتارو برخورد های تندی هستند. اگراین ضرب المثل ایرانیان "سال خوب ازآغاز بهارآن پیداست" منعکس نوع مناسبات ساختاری و رفتاری ونیز شرایط آتی پیش بینی نشده ای برای آنها باشد - حیرت آورمعمولا اینگونه است - باید گفت ازآغاز سال جدید ایرانی ، حجم انتقادات تند و بی سابقه از دولت افزایش و این شاید بیانگرشرایط سخت آتی دولت حداقل در سیاست خارجی و منطبق با این ضرب المثل باشد.رئیس جمهور روحانی و وزیر خارجه او که مشاهده میکنند موفق به ایجاد یک تعادل نسبی ولو تا حدی تردید گونه در سیاست عمومی خارجی و دیپلماسی تخصصی ایران شده اند، اینک خود را در برابر چالشی مشابه اما سخت تردر مقابل منتقدان کارکشته ی داخلی میبینند.البته آقای روحانی به مثابه یک دیپلمات بسیار حرفه ای و کارکشته لابد بهتر میداند در صورت قرار گرفتن در چنین اتمسفری چگونه به حیات سیاسی خود و کابینه اش ادامه و آنچه که آنها را پیگیری و انجام تعهداتش به ویژه در پرونده هسته ای خوانده انجام دهد،اما خب این میتواند به معنای جدی تر شدن عزم منتقدانش با او هم باشد. چنین عزمی در حالت اثباتی آن فکر میکنم به خودی خود در فضای داخلی ایران موجب نگرانی روحانی نیست، حداقل این تصور وجود دارد. لکن نمیتوان پیش بینی کرد این مقابله ها چه تاثیری سیاسی جدی و مخاطره آمیزی بر مخاطبان دیپلماسی ،خصوصا و مشخصا گروه 1+5 و آژانس بین المللی انرژی هسته ای می گذارند . بالقوه این میتواند موجب نگرانی برای روحانی و ظریف باشد.بروز مسائلی مانند موضوع جنجال برانگیز دیپلمات معرفی شده برای پست سازمان ملل از سوی تهران که منتقدان علی رغم موضع گیری صریح وزارت امور خارجه ایران انتظار برخورد حادتری را دارند، هرچند مشخص نمیکنند منظورشان چیست، یا مسئله ابهام برانگیز آمدن و نیامدن هیات پارلمانی هلند به تهران، تنها 2 نمونه بسیار کوچک اما افشا شده از مشکلات پیش روی دیپلماسی ایرانی ست.معلوم نیست اما اینها میتوانند اتفاقاتی باشند که وقایعی را در آینده نمایندگی میکنند.غیر مرتبط ،اما معتقدم مسائلی اینچین متاثر از فضای عمومی مذاکرات هسته ایست . البته طرفین اذعان میکنند اینگونه نیست ،اما باور آن بسیار مشکل است. نمیتوان ادعا کرد شرایط به سمت فضای قبل از روی کار آمدن روحانی در ماه جون 2013در حال بازگشت است .اعتبار و ضرورت حیات سیاسی همه طرف ها به ویژه تهران و واشنگتن چنین اجازه ای را به آنها نمیدهد . اما یک واقعیت وجود دارد. با حصول یک توافق نسبتا خوشبینانه در پروژه هسته ای ایران ، در حد نهایی میزان تعهدات و وابستگی های طرفین به یکدیگر به آن حد خواهد رسید که تازه امکان طرح مسائلی را پیدا خواهند کرد که تا پیش از این از طرح آنها خودداری میکردند. مسائل به قول برژینسکی"الان نه اما حتما برای بعد". بدیهی ست آنچه هم اکنون دیده میشود صرفا تمرین برای ماراتن بعد از توافق هسته ای ست.ماراتنی گریز ناپذیر. این مسائل چون احنمالا رویکردی داخلی خواهند داشت، هرچند مسائل سیاست خارجی نیز در آنها مطرح است بی شک کار را برای رئیس جمهور روحانی و وزیر خارجه او سخت تر خواهد کرد.
منبع: خبرآنلاین