باز هم فریاد میزنم/ با این وضع فرهنگی به جایی نمیرسیم/ موفقیت دهنمکی به خاطر فحشهایی است که میخورد
12 سال بردگی که اسکار گرفت اصلا فیلم تازهای نیست اما آمریکاییها به آن اسکار میدهند و وقتی به آن اسکار میدهند یعنی برایشان این جریان فیلمسازی و کمپانیها مهم است و نمیخواهند این جریان قطع شود و این نشان میدهد در کشور آمریکا هنوز فرق بین سیاه و سفید مسئله است و احساس میکنند باید در مورد آن حرف زده شود. دوستان غایت نگاهشان اسکار است اگر غایت نگاهتان این است که آنها اینچنین عمل میکنند در حالی که مهندسی ما با این نگاه همراه نیست اما آیا نگاه شما هم اینگونه است و فیلمهایی که به اسکار میفرستند همین نگاه را دارند؟
کد خبر :
334447
سرویس فرهنگی«فردا»: شب گذشته برنامه تلویزیونی راز با حضور ابراهیم حاتمیکیا کارگردان متعهد سینمای کشور این روزها «چ» را بر روی پرده سینماها دارد و انتقادات صریحش در ایام برگزاری جشنواره فجر و پس از آن به جریان سینما و مدیریت فرهنگی بحث برانگیز شده بود که در این برنامه حاتمیکیا ضمن دفاع از مواضع خودش از کسانی که صحبتهای او را شخصی تلقی کرده بودند به شدت انتقاد کرد. بر اساس این گزارش حاتمیکیا در ابتدای این برنامه در خصوص «چ» و ارتباطاتش با جوانان گفت: وقتی فیلم برای یکسری از جوانان پخش شد تعجب کردند که اصلاً مگر در ایران چنین اتفاقاتی افتاده است در
حالیکه در آن زمان هر گوشه کشور درگیر یک اتفاق بود و من سعی کردم بخشی از آن را نشان دهم. وی افزود: اصولاً من وقتی وارد تاریخ میشوم که بدانم چه حرفی میتوانم بزنم که زمان حال من را جواب بدهد. من هر فیلمی را که ساختهام احساس کردم که این حرف برای زمان حال مهم است و چمران وقتی برای من چمران شد که دیدم یک آدمی با این مختصات که چریک است وقتی وارد شهر پاوه میشود به دنبال آن است که بدون استفاده از اسلحه قائله را بخواباند و فکر کردم این حرف برای الآن ما است. کارگردان از کرخه تا راین با انتقاد از جریان حاکم بر نقد خاطرنشان کرد: البته این حرفها را منتقدینی که انقلاب
مسئله آنها است باید تحلیل کنند اما من احساس کردم نیاز به یک فیلم است که آن را باید در شمایل چمرانی نشان دهیم که هم علم دارد و هم حلم. من همیشه گفتهام فیلنامه چمران دو قسمت است قسمت اول مذاکره برای صلح و قسمت دوم که از نیمه دوم فیلم شروع میشود در آن چمران مجبور به جنگ برای صلح میشود هرچند که جنگ با صلح همخوانی ندارد اما یک اسلحه دست میگیرد تا در کشور صلح حاکم شود و من با علم به همه اینها حرکت میکنم و نمیدانم چقدر به سرمنزل مقصود نزدیک میشوم اما سعی میکنم آنچه میگویم به حرف روزم نزدیک بشود. این کارگردان سینمای ایران با ذکر مثالی از شرایط ساخته شدن
دیدهبان گفت: وقتی دیدهبان را میساختم درست وقتی بود که ایران قطعنامه 598 را قبول کرد و ما شرایط خوبی نداشتیم و من در دیدهبان سعی کردم این را بگویم که افرادی که در جنگ هستند فراموش نشوند و همچنین در مهاجر نیز واکنشی به شرایط روز جامعه داشتم که به نظر میرسید جامعه دارد یادش میرود این همه نیرو داشتند میجنگیدند و حالا در جزیرهای تنها ماندهاند. دیدهبان و مهاجر درست در آن فضاها در سال 68 ساخته شد و واکنش من به اتفاقات بود. کارگردان فیلم «چ»تأکید کرد: فیلم «چ» کاملاً احساس من به وضع موجود و اینکه برگردیم به داشتههایمان و در چرخش این زمان که 30 سال
میگذرد دوباره همان اتفاقات در حال تکرار شدن است. نزدیک به 5هزار نفر ریخته بودند که کردستان را از ایران جدا کنند و یکسری نیرو با مردمی که مدافعان شهر بودند باید از پاوه دفاع میکردند اما من احساس کردم این مسئله انگار مسئله سینما نیست و به اینها اعتراض کردم. اما متأسفانه یکسری این حرفها را به اینکه من جایزه نگرفتم تعبیر کردند در حالیکه من این همه فیلم ساختم و اصلاً به آنها اعتنایی نشد و سکوت کردم اما حس کردم جریان فرهنگی سینما و سکانداران سینما انگار فراموش کردهاند که باید به اینها واکنش نشان دهند. حاتمیکیا با اشاره به دغدغههای فرهنگی مقام معظم
رهبری گفت: خدا را شکر میکنم و البته متأسفم که بعدها رهبری نیز همین دغدغهها را به صراحت در مورد فرهنگ اشاره میکنند و خدا کند دوستان با یک اعلامیه و ابلاغیه موضوع را تمام نکنند. بین مسئولین فرهنگ باید جلسات خیلی واضحی تشکیل شود تا آن چیزی که مقام معظم رهبری گفتند مشخص شود چه پارامترهایی دارد. این کارگردان متعهد کشور در ادامه این برنامه با تأکید مجدد بر این حرف که سینما فقط مسئله اصلی او نیست، گفت: البته من سینما را دوست دارم اما مسئله من فقط سینما نیست و چون خودم را سرباز این نهضت میدانم برای من مهم است که حرف بزنم اما انگار نقادها مسئله آنها اصلاً این
چیزها نیست وقتی در مورد «چ» حرف میزنند انگار دارند در مورد کوبا یا یک کشور آفریقایی حرف میزنند و به این فکر نمیکنند که در این کشور چه اتفاقاتی افتاده است. به اعتقاد من مسئله پیچیدهتر از اینجاست و دنیای آرمانی دشمن کم ندارد اما این موضوعات کجا در سینمای ما جلوه دارد و کدام فیلمهای ما به این موضوع توجه نشان دادهاند. وی در ادامه بیان داشت: گمان من این است که سینمای ما در یک چنین موقعیتی قرار دارد و مشخصاً سکانداران فرهنگ باید برای آن برنامه داشته باشند. فیلم «چ» بازگشت به انقلاب است و به گمانم اگر الآن چمران زنده بود نمیدانم کجا بود اما مطمئناً به
این اتفاقات در کشور واکنش داشت و من معقتدم سینمای ما هم باید به این سمت برود که واکنش داشته باشد. کارگردان فیلم آژانس شیشهای افزود: مسئله اصلی جامعه من است و در جامعه من این دارد اتفاق میافتد الآن با یک تکان خوردن به سرعت در رزق مردم تأثیر میگذارد اما چرا وضعیت جامعه در سینمای ما دیده نمیشود شاید بخشی از آن به فیلمساز برگردد که آن هم میگوید درمقابل من ممیزی گذاشتند در حالیکه من اصلاً عطای آن را به لقایش بخشیدهام اما مگر همهاش این است. امروز مراکز مختلفی داریم که هرکس هر فیلمی دلش خواست میتواند بسازد اما آیا اینها هوشمندانه به این شرایط نگاه
میکنند که در چه جایگاهی هستیم. امسال یک فیلم جنگی داشتیم که تشکیلات مربوط به بسیج و سپاه روی آن دست گذاشته بود و از آن حمایت کردند اما خود آنها چقدر میتوانند از این فیلم دفاع کنند. این کارگردان سینمای کشور در ادامه خطاب به مسئولان فرهنگی گفت: این مسائل واقعاً مهم است و در سال 93 عزیزان مسئول فرهنگی واقعاً باید این دغدغهها را مطرح کنند که چه چیزی دارد رخ میدهد موضوعی که در جشنواره اتفاق افتاد و آن جیغ و دادها که در جاهایی که واقعاًخودم هم خسته شدم به همین دلیل بود اما احساس کردم وظیفهای بر گردن من است که باید این حرفها را مطرح کنم. من اهل تحلیلهای
فلسفی نیستم و میتوانم بعضی وقتها سروصدا راه بیاندازم و جیغی بزنم. جیغ من نشانه اتفاقی است و مسئولان فرهنگی باید به این جیغها حساس شوند اما متأسفانه میدیدم که وقتی دارم داد میزنم برخی میگفتند اینکه برده و گرفته و فیلمهایش را ساخته و اصلاً برای چه دارد داد میزند؟! حاتمیکیا خاطرنشان کرد: به اعتقاد من کسانی باید بنشینند در مورد سینمای جشنوارهای صحبت کنند که ملقب به این بحث باشند درست مانند سینمای جنگ باید افرادی از جنس آن در موردش صحبت کنند. آژانس شیشهای فیلمی اجتماعی بود که میگفت نسل دفاع مقدس در جامعه حرفهایی دارد و اصلاً اینجوری نبود که
آنها از یک جزیرهای آمده باشند و خدا کند این اعلامیههایی که بعد از دغدغههای رهبری صادر شد را مسئولان تحلیل و بحث کنند و انتظار امسال من هم این است که این دوستان ناله من را تحلیل کنند نه اینکه بگویند این آدم خوب گرفته و خورده، در هر دورهای فیلمش را خواسته 6میلیارد گرفته و ...، ما همیشه از موانع جلوتر ایستادهایم و از کسانی که 6-7 ماه است آمدهاند و تازه نفس هستند میشنویم که میخواهند در این زمینه کارهایی کنند اما اگر این اتفاق نیفتد من باز هم جیغ خواهم زد. بر اساس این گزارش، حاتمی کیا در ادامه گفتوگوی خود با نادر طالبزاده در واکنش به این حرف که ما را به
جلو در ارتباط با مسئله انقلاب پرتاب کرد، گفت: گیر من این است که مبادا مسئولین در قبال برخی نقدها گول بخورند حرف من این است که باید جریان سینمای انقلاب و دفاع مقدس اهلی بشود و از این تحلیل نترسیم. وقتی وارد جنگ شدم لباس سپاه تنم بود و با این لباس سبز احوالاتی دارم که در آن شرایط من شدم فیلمساز، کارگردان و فیلمنامهنویس و برخی دیگر شدند تهیه کننده. به اعتبار یک خونهایی این اتفاق افتاد اما بعضی شدند محلل فیلمهایی که آدم شرمش میآید و این موضوع باید اهلی شود. حاتمیکیا با تأکید بر اینکه جریان فرهنگی با دیپلماسی وزارت خارجی متفاوت است، گفت: جریان فرهنگی
دیپلماسی وزارت خارجه انگلیس قانون دیپلماسی این است که بعضی وقتها لبخند میزنند اما بر اساس شرایط چیز دیگری میگویند. این رفتار نباید وارد فرهنگ شود و باید صدق حاکم شود. اما سوال اینجاست که اصلا مدیری که برای فرهنگ آمدهای اصلا مسئلهات انقلاب و حفظ آن است آیا میدانی چند هزار شهید داریم آنچه به عنوان استراتژی برای یک کشور است باید در این راستا باشد و به همین دلیل است که من فیلمساز نسل انقلاب حس غریبی میکنم و این حس غریبی هیچ ربطی به جایزه گرفتن ندارد اصلا نمیگویم کسانی که جدید آمدهاند مقصر این وضع هستند اما میگویم حالا که آمدهاند باید حواسشان
باشد. باید حواسشان باشد که جشنواره فجر ما فجر انقلاب است یا نه. خیلیها میگویند همین آدم که انتقاد میکند جوایز زیادی از فجر گرفته اما واقعا مسئله فراتر از اینها است که آیا همه فیلمهای فجر در دایره انقلاب قرار میگیرند؟ این کارگردان سینمای ایران با ذکر مثال اسکار ادامه داد: 12 سال بردگی که اسکار گرفت اصلا فیلم تازهای نیست اما آمریکاییها به آن اسکار میدهند و وقتی به آن اسکار میدهند یعنی برایشان این جریان فیلمسازی و کمپانیها مهم است و نمیخواهند این جریان قطع شود و این نشان میدهد در کشور آمریکا هنوز فرق بین سیاه و سفید مسئله است و احساس میکنند
باید در مورد آن حرف زده شود. دوستان غایت نگاهشان اسکار است اگر غایت نگاهتان این است که آنها اینچنین عمل میکنند در حالی که مهندسی ما با این نگاه همراه نیست اما آیا نگاه شما هم اینگونه است و فیلمهایی که به اسکار میفرستند همین نگاه را دارند؟ حاتمی کیا نسبت به بیتوجهی مسولان جشنواره فجر به جشنواره عمار معترض شد و خاطرنشان کرد: دلیل اینکه عمار احساس میکند در جشنواره فیلم فجر جایی ندارد، چیست؟ متاسفانه این موضوعات در کشور مطرح نیست؛ همچنین وقتی به اختتامیه برلین رفتم متوجه شدم که اصلا جریان ما در آن جایی ندارد. وی با اشاره به سینمای جشنوارهای افزود: این
سینما یعنی بازاری که یکسری مولفهها دارد و فیلمهای خاصی را میطلبد که اگر این مولفهها در آنها رعایت شود، امکان رفتن فیلم به جشنوارههای دیگر بالا است؛ البته عدهای این نوع سینما را دوست دارند. کارگردان کشورمان با بیان اینکه عدهای از همکارانم همانند مسئولان وزارت خارجه صحبت میکنند، افزود: برخی از سینماگران میگویند که ما نیازمند رابطه با غرب و آمریکا هستیم؛ در حالی که هنوز نیاز داخل را پاسخ ندادهایم. هنوز کسی نمیتواند بگوید چرا فیلمهای ده نمکی فروشهای میلیاردی دارد و هر دفعه مسئلهای را در این خصوص مطرح کردهاند؛ گاهی گفتهاند چون
بازیگرانی آنچنانی داشت، گاهی گفتهاند چون این فیلمش ادامه دهنده فیلم قبلی بوده است؛ در حالی که اینگونه نیست و تا زمانی که تحلیل درستی از بیرغبتی مردم به سینما نشود، دهنمکی را فردی تکیافته میدانند و انواع حرفها را به وی وارد میسازنند. وی گفت: به خاطر یک بغض و مسئله سیاسی و حال عقبه دهنمکی چرا جلوی این فرد را میگیرید و تحلیل نمیکنید؛ معتقدم بخشی از موفقیت دهنمکی به خاطر غریب الغربا بودنش، است. حاتمی کیا با بیان اینکه وقتی وارد سینمای دفاع مقدس نمی شویم و آن را تحلیل نمی کنیم، باید بگوییم که سینمای جشنواره ای زنده باد، افزود: چرا که این سینما با
کمترین هزینه فیلم می سازد و حتی سازندگانش میتوانند با تور به کشورهای دیگر هم سفر کنند؛ در حالی ما با این کار سینما را ویران کردهایم. چه تعداد از بزرگان سینمای جشنوارهای عاقبت به خیر شدهاند؟ بسیاری از آنها نه در کشورهای دیگر جایی برای ماندن دارند و نه دیگر توانایی برای ساخت فیلم در کشور را دارند. وی با بیان اینکه جریان نقد در کشور جریان ترجمهای است، اظهار داشت: الگو را از کشورهای غربی گرفتهایم و با این الگو فیلمهای ایرانی را تحلیل میکنیم، در حالی که مردم اینگونه به سینما نگاه نمیکنند. حاتمی کیا گفت: فیلمی به اسم چ را ساختم و قطعا هیاهوهایی هم
برپا شده است، در حال حاضر جای شهید آوینی را برای ارائه یک تحلیل درست از نالههایم خالی می بینم؛ زمانی که وی زنده بود حتی درباره مسائل زندگیام هم با وی صحبت میکردم ولی الان چنین کسی را در اطرافم ندارد. وی با بیان اینکه در حال حاضر نیز افرادی هستند که قلم در دستشان است، گفت: با این حال کسی مثل شهید آوینی که قلمی قدرتمند داشته باشد، وجود ندارد که در طوفانهای شدید فعلی ساحل را به ما نشان دهد. البته زمان شهادتش این خلاء را احساس نکردم ولی امروزه حس میکنم. این کارگردان با بیان اینکه وقتی شهید آوینی زنده بود، در بسیاری از محافل حرف درباره وی بود، اظهار داشت: چون
شهید آوینی همیشه جلوتر از بقیه میایستاد و همین مسئله باعث ایجاد مخالفت با وی شده بود. هنوز برخی از مقالات و مطالب شهید آوینی برایمان تازه است و به عقیده من، وی منشوری بود که انوار زیادی را در همه زمینهها از خود ساطع میکرد که متاسفانه بخشی از آنها را نادیده گرفتهایم. حاتمی کیا گفت: شهید آوینی از مادرش اینگونه زاده نشد، بلکه مسیرها و فراز و فرودها و گناههایی را پشت سر گذاشته و وی از جنس حضرت آدم است و حتی هبوطش هم مقدس بود و ما باید این مسائل را مطرح کنیم. در واقع متاسفانه فرهنگ رسمی به شهید آوینی قبل از انقلاب نمیپردازد و همین مسئله باعث میشود که
افراد احساس کنند آوینی از اول اینگونه بوده و نتوانند از وی الگو بگیرند. وی افزود: گاهی انتقاداتی هم به نگاه انتخابگرانه شهید آوینی شده بود و به همین دلیل عدهای با وی مخالفت میکردند؛ به عبارت دیگر شهید آوینی میخواست قالب فرهنگی را بشکند و همین مسئله باعث مخالفتهای دیگران با وی شده بود. این هنرمند با بیان اینکه شهید آوینی از نشان دادن چهرهاش در تلویزیون و ... اکراه داشت، اظهار کرد: اعتقاد دارم که مسیر فیلمسازی شهید آوینی هم دستخوش تغییراتی بود؛ به عبارت دیگر وی در یک دورهای با سینمای داستانی مخالف بود و متعقد بود که سینمای داستانی چون نسبتی با تخیل
دارد و تخیل هم با وهم و فردیت انسان و نفس در ارتباط است، برای مخاطب گمراهی می آورد و عنوان میکرد این مسائل در سینمای مستند به حداقل می رسد؛ البته شهید آوینی بعد از تمام شدن جنگ به دلایلی به سمت سینمای داستانی سوق پیدا کرد. حاتمیکیا بیان داشت: به خاطر دارم در دوران ساخت فیلم «از کرخه تا راین» که عدهای میگفتند که یک جانبازی وجود دارد که میخواهد به آلمان پناهنده شود ولی شهید آوینی در همان دوران با نوشتن مطلبی از این فیلم دفاع کرد و حرفهای بسیار تکاندهنده و مسیرساز را زده بود و در آن فضا، نوشته این شهید خیلی به کمکم آمد. مطلب «هنر در مدرسه عشق امام
خمینی(ره)» و نوشته شهید آوینی درباره فیلم «از کرخه تا راین» باعث شد که من راه را گم نکنم و فکر میکنم هنوز هم میتوان حرفهایی از جنس آن فیلم را زد. این کارگردان تصریح کرد: متاسفانه الان وقتی صحبت میکنیم به چپ و راستی تقسیم میشویم، در حالی که ما باید این مسائل را مطرح کنیم که اگر این اتفاق نیفتد، عده ای دیگر این حرف ها به گونه ای متفاوت خواهند گفت. وی با اشاره به سینمای اشراقی تصریح کرد: شهید آوینی در این حوزه میگفت قرار نیست برای فیلمبرداری از یکدیگر جلو بزنید بلکه فقط دلتان را پاک کنید، قطعا این حرفها را یک روحانی نمیتواند بزند و فقط از کسی که در این
حوزه کار کرده، انتظار میرود و شهید آوینی این مسئله را به بچههای گروه روایت فتح یاد داد. حاتمیکیا با بیان اینکه جای ژنرال آوینی در سینما خالی است، بیان داشت: وی به ما یاد داد که نباید کوتاه بیاییم و انشاالله فانونسهای دریایی دیده شود تا در این طوفان گمراه نشویم. متاسفانه الان بسیاری از حرفها را نمی زنیم تا کسی ناراحت نشود، در حالی که شهید آوینی اینگونه نبود و حرفها را می زد و همین باعث ایجاد مخالفتهایی با وی شده بود. - See more at: http://farsnews.com/newstext.php?nn=13930121000215#sthash.9QU3K8lC.dpuf