و بالاخره یک طنز فاخر!
کد خبر :
331589
جهان نیوز: این روزها در میان همه برنامه های طنز نوروزی، برنامه «قند پهلو» تفاوت خود را به رخ می کشد. برنامه ای که سال گذشته آغاز شد و آهسته آهسته مخاطب خود را یافت. مخاطبی که اکنون پای ثابت این برنامه شده و آن را پیگیری می کند. «قند پهلو» مبتنی است بر شعر و ادبیات فاخر ایرانی که بعد طنز خود را به خوبی به نمایش می گذارد. همه آنهایی که از نسل های قدیم و جدید آثاری از آنان را در نشریات و کتابهای طنز خوانده ایم، به این برنامه آمده اند و طنزپردازی خود را با یکدیگر به رقابت گذاشته اند. حالا مردم شبهای نوروزی سال 93 را، با این برنامه شناخته شده و قابل تحسین، می گذرانند. امیرقمیشی تهیهکننده برنامه "قندپهلو" درباره سری جدید "قندپهلو" به برنا گفت: در سری جدید برنامه "قندپهلو" سعی کردیم که با ساختار و دکوری جدید و بخشهای متنوع، میهان خانههای مرد در ایام پایانی سال و نوروز ۹۳ باشیم.
وی درباره اجرای جدید این برنامه می افزاید: در این سری ۴ گروه ۴ نفره شرکت کننده به رقابت می پردازند که یک گروه را خانم ها تشکیل می دهند. مرحله خیلی نهایی ۱۲فروردین برگزار می شود. قمیشی درخصوص آیتم های جدید برنامه گفت: آیتم "یک دهن آواز" نقدی بر ترانههای موسیقی مردمی دارد که شرکت کنندگان ترانه ها را تبدیل به یک طنز منظوم میکنند.
وی تصریح کرد: آیتم "حافظ میگه من میگم" نام آیتم جدید دیگری در این برنامه است که در این بخش شرکت کنندگان تضمین ادبی از سرودههای حافظ را به صورت طنز بیان میکنند. تهیه کننده قند پهلو بیان داشت: در آیتم "نور، صدا، تصویر، لبخند" نیز شرکت کنندگان این بار سکانس های فاخر تلویزیونی را به طنز مکتوب تبدیل می کنند. این تهیه کننده به آیتم های دیگر برنامه "قندپهلو" اشاره کرد و گفت: "بیت تا بیت"،"هدفمندسازی شاعرانه ها" و "لبخند منتشره" از دیگر بخش های مختلف برنامه است.
وی بیان داشت: تیتراژ برنامه با صدای مسعود خادم خواننده خوشصدای موسیقی پاپ ایران است. این تهیه کننده درباره دکور متفاوت برنامه بیان داشت: دکور برنامه در فضای مینیاتوری از شهر شلوغ صنعتی است که به نوعی یک کاریکاتور تلویزیونی است. در واقع هر تصویرش یاد و خاطره "گل آقا" و "توفیق" است که قرار است در ذهن بماند.
وی ادامه داد: تعریف ما از کاریکاتور تصویر بی تناسب نیست. اجزای آن باید مهندسی و چشم نواز همراه با نقد باشد.در واقع دکور برنامه نقد زندگی صنعتی و ماشینی است. وی خاطر نشان کرد: این برنامه ویژه نوروز با اجرای رضا رفیع و داوری شهرام شکیبا و ناصر فیض هر شب ساعت ۲۰ از شبکه آموزش پخش می شود. «قندپهلو» کاممان را با شعر طنز شیرین میکند به گزارش جهان، اسماعیل امینی - طنزپرداز - در خبرگزاری ایسنا نوشت: قندپهلو، اکنون نامی است تا حدودی آشنا؛ برنامهای تلویزیونی که مجری و کارشناسان و شرکتکنندگانش، همگی شاعران طنزپردازند. و این از آن موارد نادر است که در حوزۀ فرهنگ ، کار به اهلش سپرده شده است! در این سالیان، طنز و در پی آن شعر طنز با پیرایههایی از تصورات نادرست همراه بوده است از این قبیل: ۱- هر نوشتهای که بیپرواتر است، طنزش قویتر است و هرکه بیملاحظهتر نوشت لابد هنرمندتر است. ۲- گویا طنزنویسی فقط دو هدف دارد؛ یکی خنداندن و بلکه روده بر کردن مخاطب و دیگری، تاختن به همه جا و همه کس و دهن کجی کردن به این و آن، برای خنک شدن دل مخاطب و به تعبیر قدیم، برای تشفی خاطر خوانندگان. ۳- مسخرهبازی و لودگی، همان طنز است
و طنز با اندیشه و جدیت هیچ نسبتی ندارد. ۴- گویا تنها راه جلب نظر مخاطبان پرشمار به آثار طنز، تن دادن به ابتذال است؛ یکی از راه مسخره بازی و لودگی و دیگر از طریق پریدن در وسط معرکه های پرمخاطبی مثل حاشیه های فوتبال و سینما و یا جدالهای سیاسی. ۵- بر این اساس، انگار که خود طنز آن مایه جذابیت را ندارد که برانگیزانندۀ رغبت مخاطبان باشد و به هر حال ناگزیر است دست به دامن دیگران بشود، یعنی حاشیهنشین فوتبال و سینما و سیاست و ابتذال. ۶- از میان همین فضای غبارآلود شماری از جویندگان شهرت، سربرآوردند و مانند ماجراجویانی که در یک استادیوم پر از تماشاگر ناگهان به وسط زمین میپرند تا دوربینها نشان شان بدهند و پاسبانها دستگیرشان کنند و... به هر حال دیده بشوند. ۷- این جویندگان شهرت، نه به خاطر قدرت طنزپردازی و نه حتی به خاطر ژرفنگری و نکته سنجیشان، بلکه تنها به خاطر موج سواری، بر سر زبانها افتادند و با خیالات خود خوشند که لابد خیلی هنرمندند و خیلی طنزپردازند!
* * *
برنامۀ قند پهلو، به رغم کاستیهایش، تا حدی توانسته است این فضای غبارآلود را بشکافد و با معرفی قابلیتهای طنز و شعر طنز، این هنر ظریف کلامی را از شائبۀ ابتذال دور نگاه دارد. همچنین، معرفی چندین نسل از شاعران طنزپرداز در این برنامه، بیانگر این نکته است که میدان فراخ طنزنویسی، فقط محل تاخت و تاز آن جویندگان شهرت و اهالی غوغا نیست. و از آن مهمتر اثبات این مدعاست که شعر طنز جاذبۀ کافی برای مخاطبان رسانهای فراگیر چون تلویزیون را دارد و برای ایجاد جاذبه، نیازمند پیرایه های دیگر نیست. دریغم میآید به این نکته اشاره نکنم که چگونه است در برنامۀ قند پهلو که این همه شاعر خوش ذوق و توانمند در آن مشارکت دارند، سرودۀ مربوط به تیتراژ برنامه اینقدر سست و پرغلط است؟ گویا در تلویزیون، شرط نخست سرودن تیتراژ، بیمعناگویی و بیاعتنایی به قواعد شعری و حتی قواعد دستور زبان فارسی است.