لوئیز آربور و علی واعظ در ایران چه میکنند؟/ خواب خوش نهادهای مسئول و جولان جاسوسی مدنی + تصاویر و سند
بنياد کارنگی به اصطلاح به دنبال ايجاد صلح در جهان است. اما در حقیقت هدف اصلی کارنگي ارتباط با جریانهای سیاسی و دست اندرکاران و زمامداران جوامع مختلف و علیالخصوص رژیمهای سیاسی است که با ایالات متحده تضاد منافع دارند. به همین منظور بنیاد کارنگی، رابطه مستقیم و متمرکزی با "پنتاگون" و "سازمان سیا" دارد.
مانند دیگر بنیادها و سازمانهای آمریکایی، به نظر میرسد گروه آمریکایی بحران، تنها در ظاهر عنوان خدمات حقوق بشری را به یدک میکشد.
با نگاهی به روابط این بنیاد با سازمانهایی که متخصص دخالت و ایجاد کودتاهای رنگی هستند میتوان به اهداف اصلی این گروه پی برد.
رابطه نزدیک با سوروس
گروه بینالمللی بحران رابطه بسیار نزدیکی با جورج سوروس دارد، بهطوری که براساس اطلاعات وبسایت این گروه سوروس از اصلیترین تامینکنندههای مالی گروه بحران است.
سوروس همچنین عضو هیئت امنای گروه بینالمللی بحران است و در سال 2010، گروه بینالمللی بحران جایزه سالانه خود را به جورج سوروس اهدا کرد.
بر همین اساس، جایزه سالانه گروه بینالمللی بحران به افرادی تعلق گرفته و آنها را ستایش میکند که در راستای ایجاد صلح و امنیت در جهان تلاش میکنند.
جو رج سوروس یکی از سرمایه داران بزرگ آمریکایی است که بعضاً در رسانههای آمریکا از وی بعنوان فرد نیکوکار و خیر آمریکایی یاد میشود و خود را پیرو فیلسوف مشهور کارل پوپر میداند. از سوروس در تحلیلها و مقالات رسانههای خارجی غالباً بعنوان سرمایه دار بزرگ آمریکایی و یکی از معماران اصلی کودتاهای رنگی نام برده میشود.
نقش سوروس در فتنه 88
جورج سوروس و بنیادهای وابسته به او در فتنه 88 نقش بسزایی داشتند، بهطوری که فارنپالیسی در گزارشی با اشاره به نقش بنیادهای سوروس در در فتنه 88 نوشت: بنیادهای وابسته به جورج سوروس، در آستانه انتخابات ریاست جمهوری 88 در ایران، دلارهای زیادی صرف آموزش عاملان سیاسی در تکنیکهای ارتباطی و سازماندهی کردند.
بنابر این گزارش، بخشی از آن بودجه در اختیار شبکههای فتنهگران که با سازمانهای به ظاهر مدنی که خارج از ایران مرتبط بوده و بودجه خود را از بنیاد اعانه ملی دریافت میکنند، قرار گرفته است.
شیمون چه رابطه ای با گروه بین المللی بحران دارد؟ براساس سایت رسمی گروه بین المللی بحران، این گروه دارای چند مشاور ارشد است که در زمان های مخلف از این افراد جهت مشورت استفاده می شود. یکی از اعضای اصلی هیئت مشاورین گروه بین المللی بحران کسی نیست جز شیمون پرز رئیس رژیم صهیونیستی. پس از جورج سوروس نوبت به شیمون پرز می رسد، حضور پرز به عنوان مشاور ارشد یعنی گروه بین المللی بحران رابطه نزدیکی با رژیم صهیونیستی دارد و از نظرات این رژیم در مواقع خاص مانند مسائل ایران مشورت می گیرد.
رئیس گروه بینالمللی بحران کیست؟
لوئیز آربور کمیسر سابق عالی حقوق بشر سازمان ملل و قاضی سابق دادگاه عالی کانادا است.
لوئيز آربور نیز بارها با انتشار بیانیههای به اصطلاح حقوق بشری علیه ایران موضع گرفته و در امور داخلی کشور دخالت کرده است. گفتنی است گزارشهای حقوق بشری این خانم علیه ایران یکی از دلایل تحریمهای ضد ایرانی در سازمان ملل بوده است.
وی همچنین با افرادی مانند شیرین عبادی در رابطه بوده و در کنفرانسهای ضد ایرانی شرکت میکند. عبادی نیز گزارشهای ضد ایرانی خود را به آربور فرستاده است.
یکی از اعضای اصلی این گروه که به همراه هیئت به ایران سفر کرده، علی واعظ کارشناس و تحلیلگر ارشد موسسه "گروه بحران بینالملل" است.
مردی که در مواقع بحران به کمک رسانههای میآید
واعظ ساکن ترکیه است و در مواقع بحران و در هر موضوع مرتبط با ایران حضور دارد. یکی از نکات جالب توجه درباره علی واعظ حضور پررنگ او در رسانههای غربی است. رسانههایی از قبیل رویترز، هافینگتون پست، رادیو آزاد اروپا و سیانان و ...
علی واعظ تحت عنوان پژوهشگر مسايل هستهای و عضو گروه موسوم به "بحران" در شبکههای ضد انقلاب فارسی زبان از جمله "صدای آمريکا" و "بیبیسی" حضور میيابد و اظهاراتی ضد ايرانی را بخصوص در مورد برنامه صلح آميز هستهای ايران ايراد میکند .
واعظ حتی در مواقع غیر بحرانی نیز علیه ایران فعالیت میکند. وی مقالات متعددی علیه برنامه صلحامیز هستهای ایران در سایتهای ضد انقلاب مانند روزآنلاین، بیبیسی فارسی و رادیو فردا منتشر میکند.
واعظ همکاری گستردهای با بنیادهای فکر آمریکایی دارد. برای مثال وی در بسیاری از کنفرانسها و نشستهای مرکز "وودرو ويلسون " وابسته به بنیاد جورج سوروس(همان شخصی که پدر کودتاهای رنگی در جهان است) شرکت کرده و در مورد موضوع ایران سخنرانی میکند.
با این اوصاف، سوالی در ذهن خطور میکند که گروه بینالمللی بحران چگونه و با مجوز چه وزارتخانه یا سازمانی به دیدار رئیس تشخیص مصلحت ایران آمدهاند؟
حضور علی واعظ به عنوان یکی از کارشناسهای دائمی شبکهها و سایتهای ضد ایرانی چه توجیهی دارد؟ و اینکه آیا مسئولین ترتیب دادن دیدارهای این گروه و فرد در تهران سوابق افراد سیاسی مانند واعظ را قبل از ورود آنها به کشور و دیدار با مقامات بلندپایه کشور را بررسی نمیکنند؟