آقای روحانی! ليبرال‌ها در تيم رسانه‌ای دولت رسوخ كرده‌اند/زخمی كه هاشمی و ناطق‌ خوردندرا فراموش نکنید

به هر جهت وقتي رئيس جمهور محترم از مساله هجمه عليه دولت صحبت مي كند و از سوي ديگر منتقدين را بي سواد مي خواند،‌ برخي از تاكتيك هاي رسانه اي ليبرال‌ها در دولت آشكارا ديده مي‌شود. تاكتيكي كه مي گويد كه صداي مخالف بايد شنيده شود اما بر نمي‌تابد كه رسانه‌هاي مختلف نسبت به مسائلي كه بدان انتقاد دارند، نظرات خود را ابراز دارند.

کد خبر : 329107
سرويس سياسي «فردا»؛ موضوع آزادي رسانه‌ها از جمله مواردي است كه جريان ليبرال آنرا همواره شعار خود قرار داده است اما در بعد اجرايي شاهد يك نوع يكجانبه گرايي در اين زمينه از سوي اين جريان هستيم. جرياني كه اينگونه مطرح مي كند كه بايد همواره صداي مخالف شنيده شود اما در مقام عمل چنان با تخريب و هجمه كار را پيش مي برند كه صداي مخالف در ميان هياهو و شانتاژ رسانه‌اي و صداهاي مغشوش ديگر گم مي شود. اين مساله‌اي است كه بسياري از افرادي كه پيش از اين به عنوان رقيب اين جناح مطرح بودند و اينك اين جناح سياسي به طور هماهنگ با آنان كار مي كنند بدان اشاره داشته اند. چندي پيش بود كه هاشمي رفسنجاني در مورد تعصبي كه در جناح ليبرال حاكم است، سخن به ميان آورد. وي بيان داشت كه «‌ عیب تعصب گروهی است. عیب این است که آدم راه نجاتی را که پیدا می شود بگوید نه چون گروه ما نیست، بدرد نمی خورد. این عیب اصلاح طلبان بود که نفهمیدند اگر مشکلی پیش آمد برای جامعه و انحرافی رفت، باید همه با هم باشیم تا انحراف را برگردانیم . این فهم است. من حرفم همین است. اعتدال را یک معنای عقلانی برایش باید داشته باشیم.» هاشمي رفسنجاني در مقام گله و شكايت نسبت به اين عمل جناح ليبرال صحبت كرد است و نسبت به روشي كه زماني اين جناح سياسي بر او روا داشته است انتقاد نمود . البته اين انتقادها تنها از سوي هاشمي رفسنجاني مطرح نشده است. حجت الاسلام ناطق نوري نيز نسبت به اين موضوع گلايه‌هايي را در خاطرات خود مطرح كرده است و از پروپاگانداي رسانه‌اي در پوشش آزادي بيان سخن به ميان آورده است. وي در اين باره در كتاب خاطرات خود آورده است:‌« جنگ روانی علیه من بسیار شدید بود و متاسفانه کسی هم این ها را پیگری نکرد. بیش ترین تهمت ها به من زده شد و انعکاس آن به این صورت بود که دیگران خیلی مظلوم واقع شدند. مثلا اینکه اگر فلانی بیاید، مثل طالبان عمل می کند. آنها با تبلیغات خود فرصت فکر کردن و اندیشیدن را از مردم گرفتند که این از مصادیق استثمار فکری است. این را اختناق می گویند این ضد آزادی است که با بمباران تبلیغاتی جلوی فکر مردم را بگیرند، اصلا از آنها آزادی فکر را گرفتند و افکار مردم را به یک سو کانالیزه کردند.» به هر جهت به نظر مي‌رسد كه موضوع ازادي بيان در ميان اين طيف سياسي به عنوان يك پوشش تبيلغاتي براي موجه جلوه دادن خودی ها مطرح مي ‌شود. شيوه رسانه‌اي طيف ليبرال به اين صورت است كه با شدت تمام نسبت به خودي ها تبليغات مثبت صورت مي گيرد و تقدس گرايي در اين زمينه انجام مي‌شود به طوري كه جايگاه افراد را در اين زمينه به حدي رسانه هاي اين طيف بالا مي برند كه هيچ قلمي ياراي انتقاد نسبت به اين افراد را نداشته باشد و در حد وا ندازه چنين كاري نباشد. اين موضوع يك مصونيت آهنين براي افراد اين جناح ايجاد مي كند، به طوري كه وي در مقابل هر انتقاد و اعتراضي رويين تن مي شود. اين شيوه رسانه‌اي كه يك شيوه هيجاني و احساسي و غير عقلاني است به تعصب گرايي مفرط مي انجامد. به طوري كه مخاطبين اين رسانه‌ها اينگونه تربيت مي شوند كه در مقابل كوچكترين انتقادي واكنش هيجاني و منفي نسبت به قهرماني كه اين رسانه‌ها در ذهن اين افراد پرورده اند نشان مي‌دهند. اين موضوع در زمينه افراد هنري و سياسي وابسته به اين جناح به صورت مشهودي قابل توجه است. ماشين رسانه اي طيف ليبرال طوري به صورت سيستماتيك و هماهنگ عمل مي كند كه گاهي يك سو‍ژه به عنوان تيتر مشترك اكثر رسانه‌هاي اين طيف بر تارك اين رسانه ها مي درخشد و اينگونه در ذهن مخاطبين و افرادي كه اغلب تيتر خوان هستند و نظري به پيشخوان دكه هاي روزنامه فروشي دارند اینگونه القاء مي شود كه اتفاق بزرگي افتاده است كه چنين مطلبي به عنوان تيتر يك اكثر رسانه‌هاي اين جناح جلوه گر شده است و از اين نظر در ذهن خود اينگونه حلاجي مي كند كه اين موضوع واقعا مووضع مهمي است اما واقعيت امر اين است كه اغلب چنين مواردي يك اولويت سازماني براي جناح ليبرال بوده است و لا غير. در اين راستا به تعصبات جناحي و گروهي در ميان اين طيف سياسي بسيار دامن زده مي‌شود و در اين ميان به شعله ور شدن مساله قطب بندي در جامعه بسيار تاكيد مي شود. واقعيت اين است كه بسياري از افراد جامعه هويت خود را در نقشي كه جامعه به آنها اعطا مي كنند مي يابند و از اين نظر جناح ليبرال با ايجاد يك نقش موهوم روشنفكري با پرستيژ خاص خود كه بيشتر از تعقل و فكر در آن ژست و هيجانات روحي جريان دارد در صدد جذب افراد مختلف جامعه است. با مشاهده رویکردهای خاص رسانه هایی که حامی دولت محسوب می شوند، به نظر مي‌رسد كه تيم رسانه اي ليبرال ها در دولت رسوخ كرده اند. چه اينكه شنيده مي شود كه يكي از عوامل رسانه‌اي مطرح اين طيف در راه رفتن به روزنامه ايران ، ارگان مطبوعاتي دولت و يا روزنامه خورشيد است. به هر جهت وقتي رئيس جمهور محترم از مساله هجمه عليه دولت صحبت مي كند و از سوي ديگر منتقدين را بي سواد مي خواند،‌ برخي از تاكتيك هاي رسانه اي ليبرال‌ها در دولت آشكارا ديده مي‌شود. تاكتيكي كه مي گويد كه صداي مخالف بايد شنيده شود اما بر نمي‌تابد كه رسانه‌هاي مختلف نسبت به مسائلي كه بدان انتقاد دارند، نظرات خود را ابراز دارند. به هر جهت تحقق شعار اعتدال در فضايي رقم خواهد خورد كه رسانه‌ها به طور آزادانه با حفظ ارزشهاي مورد تاكيد جامعه و نظام اسلامي عمل كنند و هر چقدر فضا در اين زمينه شفاف‌تر شود، عقلانيت جاي احساسات و هيجانات كاذب را خواهد گرفت و بيشتر به سمت اعتدال و عقلانيت كه اين دو موضوع همپوشاني خاصي با يكديگر دارند، حركت صورت می گیرد.
لینک کوتاه :

با دوستان خود به اشتراک بگذارید: