"عمل صالح"از دیدگاه استاد پرورش
استاد پرورش پیوسته تلاش داشت تا انسان سازی نماید و به خود سازی خود اکتفا نمی کرد ، ساختن انسانهای صالح برای او در درجه اول اهمیت قرار داشت . متن بخش بیست و پنجم از خاطرات اختصاصی تسنیم از استاد پرورش با عنوان «آثار اجتماعی "عمل صالح "از دیدگاه استاد پرورش» بهقلم مرتضی نجفی قدسی بهشرح ذیل است: "وَعَدَالله الذینِ آمنوا منکم و عملو الصالحات لَیستخلِفنّهم فی الارض کما استخلف الذین من قبلهم و لیمکننّ لهم دینهم الذی ارتضی لهم ولیبّد لنّهم من بعد خوفهم امناً یعبد و ننی لایشرکون بی شیئاً..." (سوره نور ، آیه 55) یعنی خداوند وعده داده است کسانی ازشما که ایمان آورده و عمل صالح انجام دهند ، آنان را در زمین خلافت بخشد همچنان که به پیشینیان صالح شما در زمین خلافت و حاکمیت بخشیدو دین مورد رضایت آنان یعنی اسلام را تمکین و تسلط می دهدو خوف و نگرانی آنها را تبدیل به امنیت می گرداند، تا بدون هیچ شرکی به پرستش خدا بپردازند. در نوشتارگذشته به مفهوم "عمل صالح"و آثار فردی آن از دیدگاه استاد پرورش پرداختیم و اینک اشاره ای به آثار اجتماعی "عمل صالح " خواهیم داشت. استاد پرورش در تبیین آثار اجتماعی عمل صالح به آیه فوق اشاره کرده ، اظهار می داشتند در این آیه شریفه خدای متعال برای جامعه ای که دارای ایمان و عمل صالح باشند، سه ویژگی مهم را مورد تاکید قرار می دهد که عبارتند از : 1- استخلاف در زمین ، بدین معنا که انسانهای صالح در زمین خلافت و حاکمیت پیدا می کنند و قدرت و شوکتی بدست آورده و اداره زمین را برعهده می گیرند. 2- تمکن و استقرار دین در جامعه ، توضیح اینکه صالحان پس از بدست آوردن حاکمیت و خلافت در زمین ،آن اعتقادات و ایدئولوژی آنها که به عبارتی "دین " آنها نام دارد، تسلط و استقرار می یابد و دین مورد رضایت آنها یعنی اسلام در جامعه گسترش پیدا کرده و حاکمیت می یابد که فرموده است:"ورضیت لکم الاسلام دیناً"(سوره مائده آیه 3) 3- پدید آمدن امنیت ، پس از آنکه از نا امنی ها در هراسان بودند ، خداوند به سبب اعمال صالح آنان ، علاوه بر قدرت و حاکمیت در زمین و استقرار احکام دین ، امنیت عمومی در جامعه اسلامی پدید می آورد و دیگر خوف و هراسی از نا امنی نخواهند داشت. طبیعی است اگر در جامعه ای صالحان ، در حاکمیت آن قرار داشته باشند و ایدئولوژی اسلامی هم در آن جامعه مستقر باشد و منطق غالب مردم آن محسوب شود و به سبب آنها امنیت هم پدید آمده و فرا گیر شود، همه اینها باید سبب ایجاد فضایی شود تا بندگان خدا به مرحله "عبودیت" برسند و خدا را بدون هیچ شرکی پرستش و عبادت نمایند،یعنی یک جامعه ای کاملاً توحیدی پدید آید که شرک در آن راه نداشته باشد. البته آنچه که مسلم است این است که تحقق اصلی این آیه شریفه مربوط به زمان ظهور آخرین منجی عالم بشریت ، حضرت مهدی موعود (عج) است و لیکن به میزانی که افراد جامعه ای، اهل ایمان و عمل صالح باشند، خدای متعال وعده فرموده است تا این سه محور اساسی یعنی خلافت در زمین ، استقرار دین در جامعه و تبدیل شدن خوف و ترس هایشان به امنیت را بر ایشان پدید آورد و بارها در طول تاریخ در مقاطعی و در مناطقی این تغییر و تحولات در اثر پدید آمدن جامعه ای دارای اهل ایمان و عمل صالح بوجود آمده است و مثال عینی آن در زمان حاضر نیز همین انقلاب اسلامی ایران است که به مجرد آنکه اکثر یت مردم ، به پا خواستند و پشت سر انسان صالحی همچون حضرت امام خمینی (رض) قرار گرفتند و خواهان حاکمیت دین و اسلام در جامعه شدند، خدای متعال نیز لطف کرد و به حاکمیت ظالمان و ستمگران در این کشور علوی پایان داد و فرزندی از تبار حضرت صدیقه طاهره (س) را بر مسند حکومت نشاند و دین در چنین جامعه ای رسمیت پیدا کرد و اصلاً نامش "جمهوری اسلامی "شد و بحمدالله امنیت عمومی هم فراهم گردید و مردم در سایه حاکمیت ولی فقیه و در پرتو مکتب اسلام در کمال امنیت بسر می برند. اجمالاً باید گفت که حاکمیت صالحان ، استقرار دین و وجود امنیت ، اینها سه مقوله ای هستند که در پی یکدیگر در اثر وجود جامعه ای با ایمان و عمل صالح پدید می آیند و باقی می مانند و اگر هم اکنون خواهان تداوم نظام جمهوری اسلامی هستیم، باید در حفظ جامعه ای با ایمان و عمل صالح بکوشیم تا انشاء الله زمان ظهور مصلح کل فرا برسد و همه صحنه گیتی در پرتو وجود شریف آن امام بزرگوار پر از قسط و عدل گردد و حاکمیت اسلام ،جهانی شود. استاد پرورش از همین منظر بود که پیوسته تلاش داشت تا انسان سازی نماید و به خود سازی خود اکتفا نمی کرد ، ساختن انسانهای صالح برای او در درجه اول اهمیت قرار داشت و برای این کار بهترین سنین را هم نوجوانی و جوانی تشخیص می داد و از همین رو معلمی را پیشه خود کرد تا به ساختن محیط و جامعه بپردازد و حقیقتاً بسیار موفق هم بود. حضرت آیت الله مهدوی کنی طی بیاناتی در تجلیل از شخصیت استاد پرورش به سه محور مهم اشاره داشتند که عبارت بودند از اینکه اولاً ایشان یک مسلمان انقلابی بود ،نه یک انقلابی مسلمان ! یعنی برای استاد پرورش اول اسلام مطرح بود و بعد انقلاب یا به عبارتی او انقلابی که مبتنی بر اسلام بود را قبول داشت و لذا اول یک انسان متعهد مسلمان بود که به وظیفه انقلابی اش هم به نحو احسن عمل می کرد. ثانیاً جهت علمی استاد پرورش را اشاره داشتند و مراودات ایشان با شخصیتهای بزرگ علمی ، حاکی از همین امر بود. اما مرتبه سومی که استاد پرورش داشتند و برای حضرت آیت الله مهدوی کنی (دامت برکاته) بسیار حائز اهمیت بود و حتی از این جهت فرمودند که "بنده به ایشان غبطه می خورم" اشاره به بُعد "تربیتی " استاد پرورش بود و اینکه ایشان موفق شدند خیل عظیمی از جوانان و تشنگان معارف اسلامی را با حقایق دینی آشنا کرده و آنها را تبدیل به انسانهای قابلی در نظام جمهوری اسلامی کرده تا بتوانند با صلاح و سداد در بخش های مختلف و در مسئولیتهای گوناگون در خدمت کشور و انقلاب باشند، کما اینکه همگان در تلویزیون مشاهده کردند اشخاص مهمی مانند سردار رحیم صفوی که از پیشگامان عرصه جهاد و شهادت هستند، تصریح و تاکید داشتند که از جمله شاگردان معنوی استاد پرورش هستند و از این طیف افراد که در پرتو وجودی شخصیت استاد پرورش ، بالنده شدند، الحمدلله فراوانند ، حتی بسیاری از شاگردان ایشان هم اکنون از روحانیون مهم و طلاب فاضل و مهّذب می باشند که در حوزه های علمیه مشغول به تحصیل و تدریس هستند و یا در مسئولیت های مختلف ، انجام وظیفه می کنند که امیدواریم خداوند بر توفیقاتشان بیفزاید و ثمره وجودی شان را برای استاد پرورش "باقیات الصالحات "قرار دهد. منبع: تسنیم