چرا ضرغامی دكان كاسبی با نقد توافق ژنو را بست؟/ رسانه ملی مجری بینش نظام است نه اشخاص
رسانه ملي يك رسانه جناحي و گروهي نيست و پاسخ منفي كه رئيس اين رسانه به اين گروه سياسي براي در اختيار گرفتن رسانه ملي داد يك «نه » به ديگر جريانات سياسي تندرویی که ادعای اعتدال دارند نيز هست .کسانی که انتظار دارند رسانه ملي تنها در جهت منافع آنان عمل كند و تنها تريبون و صداي آنان و نه صداي ملت ايران باشد.
کد خبر :
327375
سرویس سیاسی «فردا»: هجمه های خاص به عملكرد دستگاه ديپلماسي در زمينه توافقنامه ژنو و پاسخ تند و عجیب رئيس جمهور به منتقدين چندي است كه به عنوان يك مساله جنجالي توسط برخي از رسانهها دنبال ميشود. پس از آنكه رئيس جمهور منتقدين را بيسواد خواند برخي از نمايندگان مجلس كه وابسته به طيف جبهه پايداري هستند نامهاي به عزت الله ضرغامي نوشتند و از رئيس رسانه ملي درخواست كردند كه زمينه حضور آنها در تلويزيون براي مطرح كردن انتقاداتشان را فراهم سازد. اما اين موضوع با پاسخ منفي رئيس رسانه ملي همراه شد. وي در پاسخ به نامه اين نمايندگان بيان داشت كه « در این مقطع زمانی،
سیاست رسانه ملی در موضوع مذاکرات هسته ای کاملا تبیینی و حمایتی است و تضغیف دولت و دستگاه دیپلماسی کشور با به چالش کشیدن سیاست ها و اقدامات در حال انجام به صلاح کشور نمی باشد.» همين موضوع بهانه اي شد كه رسانه های منسوب به این طیف سیاسی نسبت به اين موضوع اعتراض كنند و با حمله به رئيس رسانه ملي پاسخ وي را در زمينه مهيا نبودن شرايط براي طرح چنين موضوعات به چالش بكشند. در یکی از این نقدها رسانه ملي متهم به ترويج افكار متوهمانه در مورد توافقنامه هسته اي شد و رئيس رسانه ملي را بازخواست شد که چرا به اين توهم ! دامن زده است و چرا به منتقدين (مشخصا افراد منتسب به جبهه
پايداري) حتي فضاي تنفس داده نمی شود! در اين ميان به نظر ميرسد رسانه ملي كه از هر دو سوی طیف های افراطي متفاوت متهم به جانبداري ميشود و سعي دارد روشي معتدلانه را پيگيري كند با بيشترين هجمه و حمله روبروست. اينكه عزت الله ضرغامي نسبت به ايجاد فضاي هجمه به توافق ژنو در اين برهه حساس در رسانه ملي جلوگيري ميكند خود ناظر بر چند نكته اساسي است كه به نظر ميرسد برخی كه خود را در زمينه بصيرت مدعي بدون رقيب مي داند، در اين حوزه از درك آن عاجز اند و تنها بر طبل خصومتهاي جناحي و طرفداري از اعضاي اين جبهه بدون در نظر گرفتن سياستهاي كلي نظام می کوبند. اينكه برخی همنوا
با رسانههاي ديگر از جناح مخالف به رسانه ملي مي تازند به مواضع جناحي و نه ملي اين گروه سياسي باز مي گردد. این طیف به خوبي بايد بدانند كه رسانه ملي با همه مشكلات و انتقادهايي كه بر آن وارد است، سياست هاي كلي نظام را عملياتي ميكند و به طور سفارشي برای هيچ جناح و گروه سياسي كار نميكند، بنابراین واضح است که چنین هجمه هایی نشانه بی اعتنایی به سیاست های کلی نظام و بی توجهی به مصالح انقلاب است. اینکه یک اقلیت خودبزرگ بین متکبرانه خود را پیشقراول صنعت هسته ای جا بزند نه با واقعیت ها همخوانی دارد و نه به نفع مصالح نظام است. این طیف انتخابات گذشته را به رفراندوم
هسته ای تبدیل کرد و با خلق دوگانه«مقاومت و سازش»زمینه ساز پیروزی طیفی شد که آن را خط سازش می نامید. بنابران مشخص نیست بر اساس چه منطقی اکنون چنین ناشیانه خطای راهبردی خود را تکرار می کند. نكته ديگر در زمينه شرايط مطرح كردن چنين مسائلي در رسانه ملي است. البته همواره انتقادسازنده امري مطلوب بوده و به تصحيح اشتباهات در روند كار كمك شايات توجهي مي كند اما كوبيدن بر طبل هجمه و کینه پراکنی آنهم براي رسيدن به مطامع سياسي موضوعي است كه بايد از آن جلوگيري كرد و به حق رئيس رسانه ملي از بروز چنين مساله اي جلوگيري نمود. گو اينكه با نگاهي به گذشته ميتوان به خوبي اهداف اين
گروه سياسي در فتنه 88 و مسائلي از اين دست را آشكارا مشاهده كرد كه براي اين گروه سياسي لقب كاسبين فتنه را به همراه داشت. كاسبين فتنه اي که درصدند از همان رویکرد براي استفاده و بهره برداري از موضوع توافق هسته اي ژنو و مخدوش كردن آن به نفع خود استفاده کنند و براي مطرح كردن دوباره خود چشم به تريبون رسانه ملي دوخته اند.از همين روست كه وقتي با پاسخ منفي رسانه ملي مواجه مي شوند با خشمي آكنده از خودبرتر بيني رسانه ملي را متوهم ميخوانند و به طريقي ديگر راه رسانههاي معاند در مخدوش كردن رسانه ملي را مي پيمايند. به هر جهت بايد به اين نكته اشاره كرد كه رسانه ملي يك
رسانه جناحي و گروهي نيست و پاسخ منفي كه رئيس اين رسانه به اين گروه سياسي براي در اختيار گرفتن رسانه ملي داد يك «نه » به ديگر جريانات سياسي تندرویی که ادعای اعتدال دارند نيز هست. کسانی که انتظار دارند رسانه ملي تنها در جهت منافع آنان عمل كند و تنها تريبون و صداي آنان و نه صداي ملت ايران باشد.