مردم تنوع را دوست دارند

کد خبر : 324831
سرویس فرهنگی « فردا »:

كارنامه پركاري دارد. از جمله بازيگراني است كه در تلويزيون و سينما براي دهه شصت و هفتادي‌ها توانست محبوبيت خاصي داشته باشد. اما اين سال‌ها كم كارتر شده است. امين حيايي متولد 1349 در تهران است. او حالا در دوران چهل سالگي به سر مي‌برد، دوست دارد گزينه‌كارتر باشد. در تلويزيون بازي در سريال «كلاه پهلوي» جزو آخرين كارهايش بود. درباره همه بازي‌هايش صحبت مي‌كند اما به‌نظر مي‌رسد دوست نداشت درباره «قلاده‌هاي طلا» صحبت كند و آن را از اين گفت وگو خط زد. حيايي مانند ديگر بازيگران توانا كارش را از صحنه نمايش آغاز كرده است. در دوران تحصيل به فعاليت در تئاتر پرداخت و پس از گرفتن ديپلم، ضمن خدمت سربازي در مركز هنرهاي نمايشي عقيدتي - سياسي نيروي هوايي فعاليتش را آغاز كرد. اولين حضورش در صحنه نمايش در سال 1370 با بازي در يك تئاتر كودك به كارگرداني ثريا قاسمي بود. او در سال‌هاي گذشته نيز نمايشي با عنوان «قحطي نور» را در تالار وحدت روي صحنه برد هر چند كه حضورش در اين نمايش به عنوان كارگردان حاشيه‌هايي را براي اين بازيگر داشت. امين حيايي جايزه سيمرغ بازيگر مرد را براي فيلم «شب» دريافت كرد. او در كارنامه كاريش در 60 فيلم سينمايي بازي كرده است و كار با كارگردانان زيادي چون داريوش مهرجويي، منيژه حكمت، پريسا بخت‌آور، بهروز افخمي، فرزاد موتمن، داريوش فرهنگ، ايرج قادري و... تجربه كرده است. وي در سي‌ودومين جشنواره فيلم فجر، از جمله بازيگران بسيار كم‌كار بود هر چند كه حضور كوتاهش در فيلم «خانوم» تينا پاكروان قابل توجه بود. بازي‌اي كه نشان داد هنوز هم حيايي توانايي‌اش در بازيگري همچون بازي‌هاي گذشته‌اش است هر چند كه در كارنامه او نيز همچون ديگر بازيگران سينما كارهاي غيرقابل قبول نيز وجود دارد. حضور حيايي در بيش از 10 سريال تلويزيوني نيز قابل توجه است و بازي محوري وي در «كلاه پهلوي» كه مخاطبان خود را داشت. تينا پاكروان كارگردان تازه‌كاري است. بسياري از كارگردانان فيلم اولي گله مي‌كنند از اينكه نمي‌توانند در كارشان از بازيگران صاحب‌نام استفاده كنند. شما با كارگردانان نه چندان آشنا زياد كار كرده‌ايد. انتخاب‌هايتان بر چه اساسي است؟ فيلمنامه اثر اولين مرحله‌اي است كه كاري را انتخاب مي‌كنم. هميشه فيلمنامه قرص و محكم، بهترين عوامل را دورهم جمع مي‌كند. فيلمنامه تينا پاكروان خيلي درست و محكم بود. فيلمنامه‌اي بود كه درد خانم‌هايي را كه در اين جامعه زندگي مي‌كنند از زاويه ديد يك خانم بيان مي‌كرد. غير از آن؛ گروهي حرفه‌اي دور هم جمع شده بودند. گروهي كه من با آنها قبلا كار كرده بودم. تورج اصلاني و بقيه دوستان از عوامل حرفه‌اي هستند. من ازهمان ابتدا مي‌دانستم كه اين كار قرار است يك كار خاص باشد. خانم پاكروان هم با اينكه اولين كارش بود خيلي حرفه‌اي برخورد كرد. البته قبلا هم چند تله‌فيلم كار كرده بود كه من اطلاع نداشتم. تمام عوامل هم خيلي حرفه‌اي با او برخورد مي‌كردند. خيلي ديد خوبي نسبت به كار داشت و در نحوه ارتباط برقرار كردن با بازيگران هم موفق بود. اول فيلمنامه را خوانديد و تصميم گرفتيد يا اول به عوامل حاضر در كار توجه كرديد؟ من اول نقش را خواندم و خيلي خوشم آمد. ديدم موقعيت جديدي دارد كه من تا به حال آن را بازي نكرده بودم. من هم سرم درد مي‌كند براي موقعيت‌هايي كه تا به حال كارشان نكرده‌ام! اسم كارگردان چقدر برايتان مهم است؟ يعني اگر اسم كارگردان صاحب‌نامي پشت فيلمنامه باشد برايتان اهميت ويژه‌اي پيدا مي‌كند؟ كارگردان چه صاحب‌نام باشد چه نباشد، هميشه براي من محترم است. من هميشه سر صحنه با كارگردان بسيار محترمانه برخورد كرده‌ام و همين اتفاق باعث احترام متقابل مي‌شد. به نظر من همه چيز از همين موضوع شروع مي‌شود. خانم پاكروان هميشه در مقام مجري طرح و مدير توليد بودند و اين كار اولين كارگرداني اوست. بازيگران هميشه دوست دارند كه با كارگردانان صاحب‌نام كار كنند. كساني كه تجربه كارهاي خوبي با آنها داريم و كارهاي خوبي از آنها ديده‌ايم. در واقع اين آرزوي هر بازيگري است كه بتواند با كارگرداني كار كند كه از انرژي بازيگر بهترين استفاده را مي‌كند. كارگردان‌هاي باهوش كساني هستند كه از بهترين انرژي افراد گروهشان استفاده مي‌كنند و حتي آنها را به مسيري هدايت مي‌كنند كه خلاقيت‌هايشان شكوفا مي‌شود تا بتوانند در كارشان پيشرفت كنند. اين را در گروه خانم پاكروان ديدم. همه با انرژي كامل و عشق در گروه كار مي‌كردند. اگر اشتباه نكنم تنها كار شما در جشنواره امسال همين «خانوم» بود. درست است؟ بله. اما «پي۲۲» به كارگرداني حسين قاسمي جامي نيز قرار بود به جشنواره برسد كه نرسيد. فيلمي حماسي كه درباره دليرمردان نيروي دريايي در ابتداي جنگ بود و من هم در آن نقش كاپيتان ناوي را دارم كه در ابتداي جنگ در مقابل ناوهاي آمريكايي مي‌ايستد. آن‌هم نقش خاصي بود ولي متاسفانه به جشنواره نرسيد. آتش بازي به كارگرداني بهمن گودرزي نيز قرار بود به جشنواره برسد كه نرسيد. اما شايد براي عيد اكران داشته باشد. الناز شاكردوست هم در اين فيلم بازي خيلي خوبي داشته. مي‌گويند اگر اين فيلم اكران شود خيلي خوب مخاطب جذب مي‌كند. برايتان فرقي نمي‌كند كه فيلم در جشنواره اكران شود يا نه؟ چون اگر در جشنواره اكران شود بهتر ديده مي‌شود و حتي ممكن است بختي براي دريافت سيمرغ باشد. بله. هر بازيگر آرزو دارد كه فيلمش در جشنواره به نمايش دربيايد. ولي وقتي در توليد فيلم مشكلي پيدا مي‌شود يا در ارشاد به مشكل برمي‌خورد يا هيات داوران آن را رد مي‌كند ديگر نمي‌شود كاري كرد. پي 22 با نظر هيات انتخاب حذف شد؟! نه. فيلمبرداري‌اش خيلي طول كشيد. حتي نسخه با پايان‌بندي‌اش هم آماده نبود كه به هيات انتخاب بدهيم. چرا اينقدر دنبال نقش‌هاي خاص هستيد!؟ چون اين كار به من انگيزه مي‌دهد تا بتوانم خلاقيت داشته باشم! به نظر مي‌رسد هميشه نگران كليشه شدن در يك نقش هستيد. بله درست است، چون به نظرم مردم از تكرار شدن چيزي خسته مي‌شوند. از نظرسنجي‌ها و از پيشنهادهايي كه از طرف مردم به ما مي‌شود و انتقادهايي كه از كارها مي‌شود متوجه مي‌شويم مردم چه چيزهايي را دوست دارند. ما هر كاري مي‌كنيم براي مردم است. سينما متعلق به مردم و متعلق به خانواده‌هايي است كه مي‌خواهند از پولي كه داده‌اند استفاده كنند و به ديدن فيلمي بنشينند كه از آن لذت ببرند يا چيزي ياد بگيرند يا تخليه روحي شوند. سينماي ما بايد اينها را به مردم بدهد. به‌هرحال اگر بخواهيم فقط يك ژانر كار كنيم آنها خسته مي‌شوند. اگر اينطور باشد مي‌شود مثل اوايل دوران بعد از جنگ كه همه رفتند سراغ درام‌هاي عاشقانه و آنقدر ساختند كه تهش درآمد! بعد از آن هم رفتند سراغ فيلم‌هاي كمدي و آنقدر ساختند كه باز تهش درآمد! مردم در اينصورت خسته مي‌شوند. مردم دوست دارند هربار كه به سينما مي‌آيند آثار متنوع ببينند. يعني كار جذابي برايشان وجود داشته باشد تا بدانند بعدا كه باز به سينما مي‌آيند كار جذاب ديگري وجود دارد كه آنها ببينند. شخصيت بيروني و واقعي شما، بسيار آرام و متين است درصورتي كه بيشتر نقش‌هاي شما خيلي شر و شور و در واقع نقش «پسر پررو»ست! چطور آن نقش‌ها از دل اين شخصيت بيرون مي‌آيد؟ صرفا به اين خاطر كه بازيگر بايد بلد باشد هر نقشي را بازي كند؟! اينها لازمه شغل ماست. هر بازيگري در هر قالبي بايد بتواند ايفاي نقش كند. فيلم‌ها ژانرهاي مختلفي به خود مي‌گيرند و ما بايد بتوانيم به خوبي از پس هر ژانري و نقشي بربياييم. به نظر من هر بازيگري بايد اين توانايي را داشته باشد. بعضي بازيگران بعد از اينكه يك نوع نقش را در فيلم‌هاي مختلف بازي مي‌كنند، در قالب نقش فرو مي‌روند و شخصيتشان همان شكلي مي‌شود! من، زمان‌هايي كه كارگردان مي‌گويد «صدا، دوربين، حركت» در قالب نقش مي‌روم و وقتي كات داده مي‌شود از حسش خارج مي‌شوم. اينجوري نيست كه درگير حس باشم و آن حس در من باقي بماند! قديم‌ها مي‌گفتند بايد بازيگر را تنها گذاشت تا حس بگيرد و نبايد با او حرف زد و اين جور حرف‌ها! الان شرايط كاري سينماي ما با همه جاي دنيا متفاوت است. ما يك بخش خصوصي و يك بخش دولتي داريم. بخش‌هاي خصوصي سرعت كارشان بالاست و مي‌خواهند زود كار را تمام كنند. مثلا كاري كه مي‌تواند سه ماه طول بكشد در ۲۰-۲۵ روز جمع مي‌كنند و ما چون در آن فيلم‌ها بازي كرده‌ايم ياد گرفته‌ايم كه خيلي فشرده كار كنيم. ياد گرفته‌ايم كه روي حس‌ها كنترل داشته باشيم تا بتوانيم انرژي‌مان را ذخيره كنيم. اگر بخواهيم مدام با حسي درگير باشيم خيلي از انرژي‌مان هدر مي‌رود. كار كردن زياد و تجربه زياد به من ياد داده كه بخشي از انرژي‌ام را براي خودم نگه دارم تا بتوانم به همه زندگي‌ام برسم. گاهي پيش آمده دو نقش متفاوت را همزمان بازي مي‌كردم و بايد مي‌توانستم خيلي سريع بين اين دو حس در رفت و آمد باشم. شما به تئاتر و موسيقي هم وارد شديد. مي‌خواهم بدانم چقدر مي‌خواهيد در تئاتر كار كنيد؟ آن كاري كه ما كرديم يك كار خاص و فلسفي و ايدئولوژي خودم بود كه بعد از ۱۵ سال تفكرات و درگيري‌هاي ذهني و تجربياتي كه داشتم، همه جمع شدند و به صورت مقوله‌اي به نام قحطي نور در آمد. اول اشعارش شكل گرفت و بعد از آن موسيقي‌اش را با آرش خوش‌خلق برادر همسرم كار كردم و بعد هم به اين فكر افتادم كه نمايش فرم هم مي‌توانم در آن داشته باشم كه به صورت يك نمايش كامل دربيايد. بعد به مرحله اجرا برديم كه اسفند ماه سال گذشته روي صحنه رفت. ولي متاسفانه حمايتي از من نشد. هيچ كمكي به من نكردند و من با بودجه شخصي آن را ساختم. بخشي از هزينه‌اش را قرض گرفتم و هنوز داريم بدهي‌هايش را پس مي‌دهيم! چقدر هزينه شد؟! ۸۵۰ ميليون تومان هزينه كار شد. بخش كوچكي را آقاي وزير به ما كمك كردند ولي اين كمك آنقدر زياد نبود. اگر اشتباه نكنم استقبال از نمايش خوب بود؟ اجازه ندادند تبليغات داشته باشيم. مي‌گفتند تا كار بازبيني نشود نمي‌توانيم مجوز تبليغات بدهيم و چون اين مجوز را نداشتم تا آخرين لحظه نتوانستم تبليغي براي كار داشته باشم. دقيقا روز اجرا مجوز تبليغات صادر شد. دو روز قبل از اجراي عمومي، بازبيني انجام شد و ما فقط دو روز فرصت داشتيم تا تمرين كنيم و اجرا داشته باشيم! ما اصلا در سالن اصلي تمرين نداشتيم و مدام در پلاتو بوديم. بايد همه گروه را باهم هماهنگ مي‌كردم تا تمرين كنيم و آنقدر سخت بود اين كار كه من چند بار خونريزي معده كردم و ۴ شب با ۸ سانس اجرا را با خونريزي معده انجام دادم! طبق خبرها، انگار دوباره مي‌خواهيد آن را روي صحنه ببريد، درست است؟ بله، ان‌شاءالله به اميد خدا با وعده‌ها و قول‌هاي مالي و معنوي مسئولان صحبت‌هايي براي فروردين ماه شده كه در تالار وحدت به مدت يك ماه اجرا داشته باشيم. چه چيزي تغيير كرده كه باعث شده قول مساعدت به شما داده شود؟! چيزي تغيير نكرده. ما صحبت‌هايي كرديم كه قول‌هايي به ما داده شد. در حال حاضر هم در حال جذب اسپانسر (حامي مالي) براي كار هستيم. شنيده شده كه سريالي هم براي عيد داريد. درست است اين اخبار؟! بله، سريال طنز «خوب، بد، زشت» به كارگرداني منوچهر هادي را براي عيد آماده مي‌كنيم. يك سريال طنز اجتماعي است كه نقش اصلي فيلم را من بازي مي‌كنم. داستان درباره پسري به نام بهادر است كه اين بهادر پسر شر و غيرتي‌اي‌ست. شخصيتي كه سر ناموس و مسائل اينچنيني دعواهاي زيادي راه مي‌اندازد. كارهاي او باعث شده خانواده‌اش از هم بپاشد ولي او در صدد است كاري كند دوباره خانواده‌اش كنار هم جمع شوند. نقش بهادر با نقش‌هاي قبلي‌تان تفاوت دارد؟ بله. سعي كردم خيلي نقش را متفاوت بازي كنم. گريم متفاوتي دارم و حتي در نوع راه رفتنم نيز تفاوت اساسي داده‌ام. تا به‌حال در فيلم‌هاي مختلفي كه بازي كرده‌ام 20 نوع راه رفتن را به كار برده‌ام. در هر فيلمي يك نوع راه رفتن دارم. در اين فيلم هم نوع راه رفتن و حرف زدنم خيلي متفاوت است. اين كاراكتر شبيه كاراكتر فيلم «مهمان» نيست؟! نه. بهادر اندكي با آن نقش تفاوت دارد. اين نقش خيلي بي‌اعصاب و غيرتي است. آن نقش هم غيرتي بود ولي خيلي آرام‌تر بود. چه كساني در اين سريال با شما همبازي هستند؟ بهاره رهنما، بهنوش بختياري و سوسن پرور خواهرهاي من در سريال هستند. منبع: تهران امروز

لینک کوتاه :

با دوستان خود به اشتراک بگذارید: