تعابير واقع‌نما از سركوب تعصبات جاهلانه

کد خبر : 322858
سرویس فرهنگی « فردا »:

كيانوش عياري گل كاشت؛ فيلمي قصه‌گو با درامي پر مايه در بستري تاريخي در لوكيشني همراه با كاراكتر‌ها اثري را به مخاطب ارائه مي‌كند كه جاي بسي سپاس از اين فيلمساز بي‌حاشيه دارد. «خانه پدري» با تم و موضوع تعصبات كور و افراطي مخاطب را در روند يك جريان مذموم و قبيح اجتماع قرار مي‌دهد و بدون گاف و كاستي در پيوند و ساختار اثر، با قصه‌اي سرراست و عاري از پيچيدگي‌هاي بي‌منطق مخاطب را با اين وقايع اجتماعي آشنا مي‌كند. عياري براي كوبيدن ميخ درام خويش و نويد دادن به مخاطب براي تماشاي روايتي تلخ و مستمر از نمايش خشونت‌آميز براي به تصوير كشيدن قتل، از نگاهي واقع‌گرايانه بهره مي‌برد. فيلمساز مي‌خواهد با وارد كردن شوكي غيرقابل تصور و مهيب و در منگنه قرار دادن ذهن و انديشه تماشاگر، او را براي درك بيشتر و همراه ساختن با درام همسو و همراه كند. او في‌الواقع با آگاهي از اينكه فيلم جز فضا‌سازي در اتمسفري واحد و نبود خرده داستانك‌ها بايستي يك المان كنجكاوي برانگيز در وهله نخست و ابتداي داستان براي مخاطب به جا بگذارد در ۱۰ دقيقه طلايي قصه تير خلاص را‌‌ رها مي‌كند و پرداخت شخصيت‌ها را در روند قصه بيان مي‌كند. فيلمساز فيلمش را عملا به ۴ اپيزود مرتبط با هم تقسيم مي‌كند و جانمايه و قوت سه اپيزود بعدي را بر پايه داستان آغازين بنا مي‌كند و به خوبي به فيلم و دنياي آن هستي و حيات مي‌بخشد و نتيجه در خور به مخاطبش مي‌دهد هر چند كه اين امر براي سينمايي كردن قصه امري واجب است اما تلخي آن مخاطب را دل چركين مي‌كند. در ادامه با ريتمي مناسب و متعادل با روايت به نرمي و لطافت عواقب يك تصميم مردانه را به تدريج با رسوخ در دل نسل‌هاي متمادي نشان مي‌دهد به‌گونه‌اي كه باز هم حضور فيلمساز همچون آثار قبلي‌اش ديده نمي‌شود. عياري براي به رخ كشيدن حضور فني خود به بيننده از ميزانسن‌ها و دكوپاژ گل درشت استفاده نمي‌كند و تمام تلاش خود را براي روايت طبيعي صرف مي‌كند. عياري با «خانه پدري» مي‌خواهد با تعابير واقع‌نما و رئاليستي به معاني فرامتني و قابل تسري دست يابد. او از سركوب كردن تعصبات جاهلانه و نفي خشونت عليه زنان حرف مي‌زند و چندان به دنبال جريحه‌دار كردن احساسات و درونيات مخاطب نيست. فيلم مي‌خواهد انديشه تماشاگر را با خود براي مواجه شدن با موضوعي حاد اجتماعي كه از جاهليت انسان شروع شده و طي گذشت زمان و تغيير رنگ دادن به نوع مدرن تبديل شده است و نتيجه‌گيري مي‌كند كه انسان وقتي با حماقت و عدم تفكر وارد هر وادي شود حتي در قرن فضا نوردي هم باز جاهل است اما نوع دگماتيسم او تغيير يافته است. بازيگران فيلم دقيق و حساب شده است حتي بازيگران چهره جديد نقش باورپذيري را ايفا كرده‌اند. عياري ميزانسن و حركت دوربين را به‌رغم اجبار در نماهاي بسته زيرزمين، در استفاده از نور ميزانسن، طراحي صحنه و كادربندي به كمك تيمش، انتخاب‌هايي به‌جا و سنجيده‌ دارد و نگاه او به جان دادن و تشخص‌زايي به محل قتل، اين فضا را در قالب يك شخصيت در نظر مي‌گيرد و به هدايت و ايجاد ارتباط با تمامي كساني كه در فيلم حضور دارند همت مي‌گمارد. منبع: تهران امروز

لینک کوتاه :

با دوستان خود به اشتراک بگذارید: