چرا دو فرزند کافی بود؟/ تبعات افراط مهلک در برنامه‌های کنترل جمعیت

در این سال‌ها، دولت انقلابی به‌ طور غیررسمی و در قالب سیاست‌های محرومیت‌زدایی از مناطق محروم به تشویق زادوولد پرداخت. در نتیجه، میزان باروری که از سال‌های قبل روند صعودی را آغاز کرده بود، تا سال 1363 همچنان در سطح بالایی در نوسان بودو در سال 63 به روند نسبتاً ثابتی رسید.

کد خبر : 320265
محمد شیخانی؛ توجه به جمعیت و رابطه‌ی آن با سایر عوامل از گذشته‌های دور همواره مد نظر جامعه‌شناسان و اقتصاددانان بوده است. برای مثال، بسیاری به بررسی آثار کاهش و یا افزایش جمعیت بر مقولاتی مانند توسعه‌ی سیاسی و اقتصادی پرداخته‌اند و براساس پیش‌فرض‌ها و همچنین نرخ رشد جمعیت کشور خود، نتایج متفاوتی در این زمینه اتخاذ کرده‌اند.
در کشور ما نیز از دیرباز پرداختن به مقوله‌ی جمعیت و ارتباط آن با مقوله‌ی توسعه همواره مد نظر بوده است و دولت‌های مختلف در این زمینه سیاست‌های متفاوتی را اتخاذ کرده‌اند. در این یادداشت نگارنده تلاش کرده تا نگاهی به سیاست‌های جمعیتی در ایران بعد از انقلاب داشته باشد و از این رهگذر، رگه‌های بحث کنترل جمعیت را در اواخر دهه‌ی شصت و نیمه‌ی دهه‌ی هفتاد جست‌وجو کرده است. بنابراین انگاره‌ی اصلی در یادداشت فعلی این است که بسیاری از مسائلی که در جامعه‌ی امروز ایران در زمینه‌ی نگرانی محققان، جامعه‌شناسان و کارشناسان در زمینه‌ی کاهش جمعیت جوان و افزایش جمعیت سالمندان کشور وجود دارد، باید در سیاست‌های دولت در این دهه جست‌وجو شود.
1. سیاست‌های جمعیتی در ایران، قبل و بعد از انقلاب اسلامی
در ایران کنترل جمعیت و تنظیم خانواده به صورت پراکنده در سال 1337 شروع شد و از سال 1348 به صورت متمرکز ادامه یافت. در همین سال در وزارت بهداری «واحد بهداشت و تنظیم خانواده» استقرار یافت تا جمعیت را کنترل کند. در سال‌های بعد، واحد مزبور به نام «واحد جمعیت و تنظیم خانواده» معروف شد.براساس آمار و اطلاعات موجود، متوسط میزان رشد سالانه‌ی جمعیت در دهه‌ی 1335 تا 1345 برابر با 3.1 درصد در سال بوده است، اما در دهه‌ی پس از آن، در فاصله‌ی سال‌های 1345 تا 1355، با کاهش روبه‌رو بوده و به 2.71 درصد در سال رسیده است. جمعیت کشور تا موعد سرشماری نفوس و مسکن در 1355 ، از رشد بالایی برخوردار بود و به 3.9 درصد در سال افزایش یافت.(1) در همین سال‌ها و در موعد قبل از انقلاب اسلامی ایران، برنامه‌های تنظیم خانواده نیز از سوی رژیم پهلوی دنبال می‌شد.
پیروزی انقلاب اسلامی در ایران در سال 57، نقطه‌ی پایان موقتی بر سیاست‌های کنترل جمعیت دولت قبل از انقلاب بود. برنامه‌ی تنظیم خانواده به حال تعطیلی درآمد و در نتیجه، سطح موالید کشور، سیر فزاینده‌ی سریعی را آغاز کرد. در پنج سال پیش از انقلاب، تعداد متوسط موالید سالانه به حدود 1 میلیون و 355 هزار می‌رسید که یک‌باره در سال اول انقلاب به حدود 1 میلیون و 670 هزار افزایش یافت؛ ولی در سال‌های بعد، از این هم فراتر رفت و در سال‌های 1359 تا 1365 به متوسط سالانه 2 میلیون و 200 هزار تولد رسید.(2)
تغییر و تحولات سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی سال‌های بلافاصله پس از پیروزی انقلاب، که منجر به تغییر نگرش اکثریت جامعه نسبت به کنترل موالید شد، تغییرات رفتاری‌ای را موجب شد که یکی از پیامدهای بلافصل آن، افزایش نرخ رشد سالیانه‌ی جمعیت کشور به رقم بسیار بالای 3.9 درصد در دوره‌ی‌ 1355‌ـ‌1365 بود. در طول دوره‌ی 1335‌ـ‌1365، جمعیت ایران با نرخ رشد سالیانه‌ی معادل 3/3 درصد، سالانه یک میلیون نفر و در مجموع 304903306 نفر افزایش پیدا کرد. این در حالی است که جمعیت جهان در طول دوره‌ی مذکور، نرخ رشد سالیانه‌ای معادل 1.9 درصد در سال را تجربه کرده است.(3)
1-2. آغاز کاهش باروری از میانه‌ی دهه‌ی شصت
پس از طی دوره‌ی افزایش باروری در فاصله‌ی سال‌های 1355 تا 1359، از سال 59 تا 63، نرخ باروری روند نسبتاً ثابتی به خود گرفت.(جدول 1)
سال
میزان باروری کل
کل کشور
مناطق شهری
مناطق روستایی
1351
9/5
1/5
7/6
1352
9/5
0/5
9/6
1353
0/6
0/5
3/7
1354
7/5
8/4
9/6
1355
1/6
9/4
4/7
1356
1/6
0/5
3/7
1357
2/6
0/5
5/7
1358
6/6
3/5
1/8
1359
0/7
8/5
4/8
1360
8/6
7/5
0/8
1361
4/6
6/5
4/7
1362
5/6
7/5
7/7
1363
8/6
9/5
1/8
در این سال‌ها، دولت انقلابی به‌ طور غیررسمی و در قالب سیاست‌های محرومیت‌زدایی از مناطق محروم به تشویق زادوولد پرداخت. در نتیجه، میزان باروری که از سال‌های قبل روند صعودی را آغاز کرده بود، تا سال 1363 همچنان در سطح بالایی در نوسان بودو در سال 63 به روند نسبتاً ثابتی رسید.
2-2. دولت هاشمی رفسنجانی و اجرای مجدد برنامه‌ی کنترل جمعیت
برنامه‌ی اول توسعه توسط دولت هاشمی رفسنجانی تصویب شد و به مرحله‌ی اجرا رسید. اساس توسعه در این برنامه، مبتنی بر کاهش جمعیت قرار گرفته بود. در این برنامه، پیش‌بینی شده بود که نرخ رشد جمعیت، که در آن زمان 3.2 بود، به 2.3 درصد در سال 90 برسد. این مهم از طریق اثرگذاری آگاهانه و برنامه‌ریزی‌شده بر متغیر باروری امکان‌پذیر می‌شد.(4)
برای رسیدن به این هدف، وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، به عنوان مجری این سیاست، موظف بود تا با همه‌ی توان و امکانات خود، به طور متوسط ٢٤ درصد از زنان و مادران واقع در مقاطع ١٣٧٢‌ـ‌1368 را تحت پوشش برنامه‌ی تنظیم خانواده قرار دهد تا از تولید یک میلیون مولود ناخواسته در طول این برنامه جلوگیری شود. به همین دلیل هم بیشتر کالاهای آن دوره، دارای شعار «فرزند کمتر، زندگی بهتر» شدند و تمام مقررات مشوق رشد جمعیت لغو شد.
همچنین در راستای برنامه‌های دولت هاشمی رفسنجانی در زمینه‌ی کاهش جمعیت و اجرای بهینه‌ی برنامه‌ی تنظیم خانواده، در سال 1369 شورایی به نام شورای تحدید موالید با تصویب دولت و به ریاست وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، تشکیل شد و در سال 1370 با ایجاد اداره کل جمعیت و تنظیم خانواده، برنامه‌های کنترل جمعیتی گسترش یافت. براساس نتایج بررسی نمونه‌ای وزارت بهداشت در خردادماه 1373، رشد جمعیت 1.8 محاسبه شد.
این کاهش بسیار فراتر از حد انتظار و مرهون اجرای وسیع برنامه‌های تنظیم خانواده و همکاری کلیه‌ی دستگاه‌های اجرایی کشور بود.(5) برای مثال، حتی شرط‌ اصلی‌ مساعدت‌ کمیته‌ی‌ امداد نیز ارائه‌ی برگ‌ تنظیم‌ خانواده‌ دانسته شد و در سال 72، کمیته‌ی امداد اعلام کرد: کلیه‌ی‌ خانواده‌های‌ کم‌بضاعت‌ دارای‌ سه‌ فرزند، که‌ قدرت‌ باروری‌ دارند، تنها پس‌ از وازکتومی‌ یا توبکتومی‌ و ارائه‌ی‌ مدرک‌ از سوی‌ مراکز بهداشت می‌توانند زیر پوشش کمیته‌ی امداد درآیند.
سال
میزان باروری
1368
5/5
1369
4/5
1370
5
1371
4/4
1372
9/3
1373
5/3
1374
3
1375
6/2
1376
6/2
(جدول 2)
صداوسیما نیز در راستای شعار دو بچه کافی است، آموزش‌ها و تبلیغاتی را از طریق پخش تیزر و فیلم‌های کوتاه انجام داد و نقش بزرگی در همگانی شدن این شعار ایفا کرد و برنامه‌ها و سمینارهایی را که در حوزه‌ی کنترل جمعیت بود پوشش می‌داد یا سازمان آموزش عالی، کتاب تنظیم خانواده را در سرفصل تمام رشته‌های دانشگاهی قرار داد که در آن راه‌های پیشگیری از بارداری آموزش داده می‌شود.
آموزش و پرورش به صورت‌های مختلف بینش والدین را در تعیین تعداد فرزندان و اندازه‌ی خانواده تغییر داد و با ترویج شعارهایی چون رفاه بیشتر با داشتن فرزند کمتر، در کاهش باروری نقش مؤثری را ایفا کرد.(6)
در همین دوره، با تصویب مجلس، فرزندان چهارم از هرگونه امتیازی که فرزندان اول تا سوم داشتند، محروم شدند. جوانانی که تصمیم به ازدواج داشتند باید قبل از ازدواج حتماً دوره‌های تنظیم خانواده را می‌گذراندند. در این کلاس‌ها به آنان توصیه می‌شد که بعد از گذشتن سه سال از زندگی اقدام به بارداری کنند و این گونه شد که پس از 17 سال، با ترویج این سیاست‌ها و عدم تغییر در آن، تعداد فرزندان از 7 و 8 به 1 و یا حداکثر 2 رسید و جمعیت ایران در زمینه‌ی باروری و تعداد فرزندان به یک هم‌گرایی رسید.
در برنامه‌ی دوم توسعه نیز که توسط دولت هاشمی رفسنجانی مورد نگارش قرار گرفت و دولت اصلاحات آن را به ارث برد، همچنان برنامه‌های تنظیم خانواده، با اصطلاح آگاهی‌های جمعیتی، مورد تأکید قرار گرفت و سرانجام در برنامه‌ی سوم (1379‌ـ‌1383)، که توسط دولت اصلاحات مورد تدوین قرار گرفت، رویکرد تنظیم و کنترل جمعیت از طریق تأکید بر آموزش‌های لازم در مورد بهداشت مادر و کودک، روابط جنسی سالم و وظایف در قبال محیط‌زیست، کنترل مهاجرت، بهبود موقعیت زنان و حل مشکلات جوانان دنبال شد.
3. سیاست‌های جمعیتی و نگاه رهبر معظم انقلاب
تبیین و بررسی نظرات و دیدگاه‌های مقام معظم رهبری در زمینه‌ی سیاست‌های جمعیتی حاکی از نگاه نقادانه‌ی ایشان نسبت به سیاست‌هایی است که در اوایل دهه‌ی هفتاد نسبت به کنترل جمعیت اجرا شد و البته زاویه‌ی تحلیل ایشان بیشتر ناظر بر ادامه‌ی این سیاست در سال‌های بعد از دهه‌ی هفتاد است:
«در اوایل دهه‌ی هفتاد، اجرای این سیاست بنا بر مصالحی صحیح بود، اما ادامه‌ی‌ آن در سال‌های بعد خطا بود. بررسی‌های علمی و کارشناسی نشان می‌دهد که اگر سیاست کنترل جمعیت ادامه پیدا کند، به‌ تدریج دچار پیری و در نهایت کاهش جمعیت خواهیم شد. بنابراین مسئولان باید با جدیت در سیاست کنترل جمعیت تجدید نظر کنند و صاحبان رسانه و تریبون، از جمله روحانیون، در جهت فرهنگ‌سازی این موضوع اقدام کنند.»(7)
ایشان در توجیه لزوم افزایش جمعیت کشور به چند ادله‌ی اساسی اشاره می‌کنند که از این میان می‌توان به ظرفیت‌های طبیعی فراوان کشور و همچنین لزوم افزایش نسل جوان اشاره کرد. بنابراین از نگاه رهبر معظم انقلاب، ادامه‌ی سیاست‌های تنظیم جمعیت در شرایط بعد از سال‌های دهه‌ی هفتاد صحیح نبوده و بازنگری در این سیاست‌ها باید مورد توجه قرار می‌گرفته است.
نتیجه‌گیری
ایران در بازه‌ی سال‌های بعد از پیروزی انقلاب اسلامی تا اواخر دهه‌ی شصت دارای رشد جمعیتی مناسبی بود. هم‌زمان با روی کار آمدن دولت سازندگی، برخی خطر انفجار جمعیت را برای ایران متذکر شدند و دولت وقت نیز در راستای سیاست کنترل جمعیتی، با بسیج کردن تمام دستگاه‌های تبلیغاتی و اجرایی کشور، توانست خطر انفجار جمعیتی را کنترل کند و رشد جمعیتی ایران را به حد متوسط جهانی برساند.
افراط در برنامه‌های کنترل جمعیت سبب شد تا میزان باروری در ایران در فاصله‌ی سال‌های 1368 تا 1376، از 5.5 به 2.6 درصد کاهش پیدا کند (رجوع کنید به جدول 2) و البته همین سیاست در دولت اصلاحات نیز دنبال شد و تا سال‌های منتهی به دولت نهم و دهم همین سیاست پیگیری شد. نگارنده معتقد است تشویق ارگان‌های بین‌المللی، محوریت پیدا کردن گفتمان رفاه و آسایش‌طلبی، اهمیت یافتن عنصر ثروت، تأکید بر توسعه‌ی اقتصادی از طریق ترویج شعارهایی مانند دو فرزند کافی است و استفاده از فضاهای تبلیغاتی و ظرفیت‌های نهادهای اداری و اجرایی، از مهم‌ترین دلایل اجرای برنامه‌ی کاهش جمعیت و تنظیم خانواده در ایران در فاصله‌ی سال‌های 68 تا 76 و ادامه‌ی آن در دولت اصلاحات بوده است.(*)
*برهان
منابع:
1- حسینی طهرانی، سید محمدحسین، رساله‌ی نکاحیه: کاهش جمعیت، ضربه‌ای سهمگین بر پیکر مسلمین، تهران، حکمت، چاپ اول، 1415هـ.ق.
2- خبرگزاری فارس، 15 اسفند 1388.
3- سرایی، حسن (1370)، درباره‌ی نرخ‌های رشد جمعیت ایران 1335 تا 1365، فصلنامه‌ی علوم اجتماعی، دوره‌ی اول، شماره‌ی 1 و 2، ص 97 تا 111.
4- سازمان برنامه و بودجه، 1368، قانون برنامه‌ی دوم اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی.
5- ملک افضلی، 1387، برنامه‌های تنظیم خانواده در جمهوری اسلامی ایران، 77.
6- پایگاه تحلیلی و خبری خانواده و زنان، 2 اسفند 1390.
7- دیدار کارگزاران نظام با رهبر انقلاب، 3 مرداد 1391.
لینک کوتاه :

با دوستان خود به اشتراک بگذارید: