روایت ایرانی و آمریکایی از توافق نهایی اتمی

مشاور سابق رئیس جمهور آمریکا در امور ایران و استاد فعلی دانشگاه جرج تاون، در تحلیلی به بررسی راه های ممکن برای رسیدن به توافق نهایی برای حل پرونده هسته ای جمهوری اسلامی پرداخت و از کنگره خواست تا با نرم کردن مواضع خود به کاخ سفید فرصت لازم را برای پیمودن این مسیر و استفاده از دیپلماسی را بدهد.

کد خبر : 319594
مهر: "دنیس راس" در این تحلیل که در پولوتیکو منتشر شده می نویسد: ساعت شش ماهه قرارداد هسته ای کشورهای 1+5 با ایران آغاز به کار کرده اما کسی امیدوار به رسیدن به نتیجه نهایی نیست.

راس که پس از استعفا از سمت مشاور رئیس جمهور آمریکا در موسسه خاور نزدیک واشنگتن و دانشگاه جرج تاون مشغول به کار شده در توضیح این مطلب می نویسد: "باراک اوباما" رئیس جمهور آمریکا، شانس رسیدن به توافق نهایی با ایران را که امکان تولید سلاح هسته ای توسط این کشور را از بین می برد کمتر از 50 درصد دانسته است. اما "عباس عراقچی" معاون وزیر امور خارجه ایران، شانس رسیدن به توافق نهایی را زیاد دانسته و تاکید می کند که آنچه ایران قبول کرده می تواند تغییر کند. در حقیقت او (عراقچی) می گوید که آنچه ایران انجام داده از جمله تعلیق غنی سازی 20 درصدی می تواند ظرف یک روز برچیده شود و تهران مجددا کار خود را آغاز کند. و آمریکا نیز اعلام کرده که لغو تحریم های به موجب توافقنامه هسته ای ژنو اندک خواهد بود و ساختار کلی تحریم های پا برجا هستند. علاوه بر آن لغو این تحریم ها برگشت پذیر بوده و می توان دوباره آنها را اعمال کرد.

دنیس راس، مشاور سابق اوباما

راس در ادامه این پرسش را مطرح می کند : چرا هر دو طرف تا این حد بدبین هستند؟ و چه موردی برای ما بهترین شانس را برای رسیدن به توافق نهایی فراهم می کند؟

مشاور سابق اوباما در پاسخ می گوید: در آغاز رسیدن به توافق نهایی امری مشکل است چون بر "عقب گرد" تاکید دارد. توافق ابتدایی که بطور رسمی به آن برنامه مشترک اقدام گفته می شود لزوما "توقف در برابر توقف است" (توقف در قبال توقف یعنی آمریکا در قبال متوقف شدن برخی از فعالیت های ایران برخی از تحریم ها را لغو کرده). ایران بر برنامه هسته ای خود با قبول اینکه سانتریفیوژ جدیدی نصب نکند، میزان اورانیوم غنی شده تا سقف 20 درصد را به صفر برساند و غنی سازی را در سطح 5 درصد ادامه بدهد و اینکه می توانند در مورد سانتریفیوژهای جدید تحقیق کنند سرپوش گذاشته و در طرف مقابل آمریکا قول داده که از تصویب تحریم جدید برای شش ماه خودداری کرده، و تحریم های موجود در بخش های پتروشیمی، خودرو، و فلزات گرانبها را نیز برای شش ماه لغو کرده و همچنین چهار میلیارد و 200 میلیون دلار از پول های بلوکه شده ایران را به این کشور بازگرداند.

باید به اعضای کنگره یادآور شد که اعمال تحریم جدید موجب خروج ایران از مذاکرات می شود و متحدان آمریکا در این مذاکرات بجای آنکه تهران را عامل شکست بدانند واشنگتن را در این رابطه متهم خواهند کرد. حتی فرانسه که پیشتر خواستار اعمال فشار های سنگین بر ایران بود اکنون به گزینه دیپلماسی روی آورده است. دیپلماسی هم اکنون در حال ایفای نقش است و نباید جلوی آن را گرفت.

در ادامه این مطلب آمده است: رسیدن به این مرحله (توقف در برابر توقف) ساده نبود اما این مرحله از رسیدن به توافق نهایی که عقب نشینی در قبال عقب نشینی است دشواری کمتری دارد. و به همین دلیل است که مذاکرات ادامه دارد: آیا آمریکا و متحدانش می توانند ایران را متقاعد به عقب نشینی در برنامه هسته ای کرده و در عوض از سیاست های خود عقب نشینی کرده و نظام تحریم ها بر بخش های بانکی، تجاری، کشتی رانی و بیمه را که تاثیر زیادی بر اقتصاد ایران داشته را لغو کنند؟

راس در تحلیل خود می نویسد: در تئوری این کار شدنی است. بعد از همه این موارد، موضع آمریکا و دیگر کشورهای حاضر در مذاکرات 1+5 این خواهد بود که ایران تا زمانیکه به سمت تولید سلاح هسته ای نرود می تواند برای اهداف صلح آمیز از انرژی هسته ای استفاده کند. این همان موضوعی است که مقامات ایرانی می گویند در حال انجام آن هستند یعنی در حال استفاده صلح آمیز از انرژی هستند. در همین رابطه "حسن روحانی" رئیس جمهور ایران اعلام کرده که تهران آماده شفاف سازی برای اطمینان حاصل کردن جامعه جهانی از ماهیت برنامه هسته ای و اقدامات ایران است. اما در عمل آنچه که از لحاظ تئوری ساده به نظر می رسد، مشکل خواهد بود بویژه بازگرداندن اعتماد.

در همین رابطه می توان از دیدگاه آمریکا به دو مورد توجه کرد یکی اینکه ایران هنوز به پرسش های آژانس بین المللی انرژی اتمی در مورد احتمال ابعاد نظامی برنامه هسته ای خود پاسخ نداده که این موضوع خود شامل موارد دیگری همچون آزمایشات انجام شده با تجهیزات هسته ای و دارا بودن 20 هزار سانتریفیوژ و داشتن اورانیوم غنی شده ای است که می توان با غنی سازی بیشتر از آن برای تولید بمب استفاده کرد. تاسیسات ایران همچنین شامل راکتور آب سنگین اراک است که گفته می شود از آن برای تولید برق استفاده خواهد شد اما غرب می گوید امکان تولید پلوتونیوم نیز در آن وجود دارد.

راس در ادامه به موضع ایران اشاره کرده و می نویسد: از دیدگاه ایران تاسیسات هسته ای در حوزه استقلال و حاکمیت این کشور است و غرب خواستار برچیده شدن آنهاست از همین رو می توان تصور کرد که آنها (ایران) در مورد عقب نشینی از این تاسیسات مقاومت کنند. نکته دیگر اینکه ایران بدون عقب نشینی با لغو تحریم ها مواجه نخواهد شد و حتی برخی می گویند که میزان عقب نشینی غرب از تحریم ها متعادل با عقب نشینی ایران نیست.

در این میان هر چند کاخ سفید بر توقف کامل غنی سازی و برچیده شدن تاسیسات آن آنگونه که برخی در کپیتال هیل (کنگره) بر آن اصرار دارند، تاکید ندارد اما با این وجود حاضر نیست که ایران را به عنوان یک کشور هسته ای بپذیرد. به عبارت دیگر نباید ایران را با تاسیساتی که به این کشور اجازه می هد تا به سمت ساخت بمب برود تنها گذاشت.

اعمال تحریم در این مرحله به معنای مرگ (پایان دیپلماسی) و تاکید بر این است که جنگ تنها گزینه ممکن برای پایان دادن به این وضعیت است اما منتقدین کاخ سفید بویژه عربستان سعودی، امارات و اسرائیل معتقدند اوباما تحت هیچ شرایطی به ایران حمله نمی کند.

راس در ادامه پرسش دیگری را مطرح کرده و می نویسد: چه میزان عقب نشینی کافی است؟ اوباما اعلام کرده ایران نه می تواند تاسیسات آب سنگین خود را داشته باشد و نه اینکه در فوردو فعالیت کند و همچنین تهران باید تعداد سانتریفیوژهای خود را کاهش دهد. البته در مورد تعداد سانتریفیوژها ابهام وجود دارد.

راس می نویسد: من خود از افرادی هستم که معتقدند آمریکا می تواند حق غنی سازی در ایران را در مقیاس کم به رسمیت بشناسد. اما فکر می کنم که تعداد سانتریفیوژها باید کم باشد. بطور مشخص کمتر از 10 درصد میزان فعلی (ایران در حال حاضر 20 هزار سانتریفیوژ دارد). این تعداد شامل نسل جدید سانتریفیوژها که ایران در حال حاضر در حال تحقیق بر روی آنهاست نمی شود. و علاوه بر آن باید میزان اورانیومی که می تواند با غنی سازی بیشتر آن روی به تولید تسلیحات هسته ای آورد نیز کاهش بیابد. همه این موارد می توانند همانند قرص بدمزه ای باشد که ایران آن را می بلعد.

به اعتقاد نویسنده ای مطلب، بلعیدن این قرص آن چیزی نیست که مقامات ایرانی در مورد برنامه هسته ای خود می گویند. تعبیر آنها از قرارداد هسته ای این است که ایران یک کشور هسته ای خواهد شد. بسیاری از ناظران از جمله خود نگارنده (دنیس راس) معتقدند که هدف ایران رسیدن به این نقطه است.

بنابراین اوباما چگونه می تواند از این بن بست خارج شود ؟ تنها راهی که می توان تهران را متقاعد به تغییر نظر کرد این است که به ایران ثابت شود هزینه ای رسیدن به این نقطه (قدرت هسته ای) بسیار بالا خواهد بود. در این میان "حسن روحانی" رئیس جمهور ایران تمایل دارد که به انزوای این کشور و همچنین تحریم های موجود علیه جمهوری اسلامی که تاثیر زیادی بر این کشور داشته پایان دهد. رهبر ایران نیز در این مسیر از اقدامات روحانی حمایت می کند اما این نباید انگیزه ای باشد که ما این موضوع (تحریم ها) را کنار بگذاریم.

راس در ادامه به اختلافات موجود میان کاخ سفید و کنگره به عنوان یکی از مشکلات اوباما برای حل این معما اشاره کرده و می نویسد: در اینجا باید به شکاف موجود میان کپیتال هیل (کنگره) و کاخ سفید نیز توجه شود. سناتورهایی همانند رابرت منندز و مارک کرک معتقدند که که اگر آمریکا می خواهد شانسی برای متقاعد کردن ایران برای عقب نشینی از فعالیت هسته ای خود داشته باشد باید تحریم ها را افزایش بدهد. اما اوباما و "جان کری" وزیر امور خارجه آمریکا، می گویند که اعمال تحریم بویژه در این مرحله علاوه بر تاثیراتی که در 1+5 دارد، موجب می شود تا موضع روحانی در مقابل مخالفان در داخل ایران ضعیف شده و سرانجام ایران بهانه ای برای خروج از مذاکرات پیدا کند. حتی عده ای در کاخ سفید از این نیز فراتر رفته و می گویند اعمال تحریم در شرایط فعلی به معنای پیمودن مسیر جنگ است.

مشاور سابق اوباما در امور ایران می نویسد: معتقدم که اعمال تحریم در این مرحله به معنای مرگ (پایان دیپلماسی) و تاکید بر این است که جنگ تنها گزینه ممکن برای پایان دادن به این وضعیت است. البته این دیدگاه کنایه آمیز است. کنایه آمیز از این لحاظ که تصمیم گیری در این مرحله دوگانه است و یا آنکه من معتقد شده ام که تصویب تحریم های اضافی موجب مرگ دیپلماسی می شود. کنایه آمیز از این لحاظ که منتقدین کاخ سفید بویژه عربستان سعودی، امارات و اسرائیل معتقدند اوباما تحت هیچ شرایطی به ایران حمله نمی کند.

در صورت تصویب تحریم جدید موضوع روحانی برای به نتیجه رساندن مذاکرات ضعیف می شود و اگر رهبری ایران به این نتیجه برسد که تحریم ها موجب از بین رفتن جایگاه ایران شده و یا اینکه آمریکا در مذاکرات حسن نیت ندارد آنگاه دیگر نمی توان ایران را متقاعد به عقب نشینی کرد.

اما این نکته ای نیست که کاخ سفید نگران آن باشد. کاخ سفید می گوید اگر در این مرحله تحریم جدیدی تصویب شود کنگره جنگ را به عنوان تنها گزینه ممکن معرفی کرده است. این به معنای آن نیست که اوباما می خواهد گزینه ای را از روی میز حذف کند بلکه کاخ سفید می خواهد ایران بهانه ای برای تقابل نداشته باشد. در حقیقت کاخ سفید می گوید اگر دیپلماسی در این راه ناموفق بود آنگاه دیگر استفاده از زور اجتناب ناپذیر خواهد بود چون نمی توان ایران را به عنوان یک کشور هسته ای پذیرفت.

به این موضع می توان از یک منظر دیگر نیز نگاه کرد و آن اینکه در صورت تصویب تحریم جدید موضوع روحانی برای به نتیجه رساندن مذاکرات ضعیف می شود و اگر رهبری ایران به این نتیجه برسد که تحریم ها موجب از بین رفتن جایگاه ایران شده و یا اینکه آمریکا در مذاکرات حسن نیت ندارد آنگاه دیگر نمی توان ایران را متقاعد به عقب نشینی کرد.

راس در ادامه می نویسد: برخی می گویند که نباید به ایران اجازه غنی سازی داد و همچنین کلیه تاسیسات این کشور نیز باید برچیده شود که در این راه پیشبرد پیمان منع گسترش تسلیحات هسته ای بهترین راه خواهد بود. اما من با نظر کاخ سفید در مخالفت با موضع این افراد موافق هستم. من دو دلیل برای مخالفت با دیدیاه این افراد دارم. این دو دلیل عبارتند از: اول، من بعید می دانم رهبری ایران با توافقی موافقت کند که آبرومندانه نباشد. برای مثال در این توافق اگر آمریکا با حق غنی سازی ایران موافقت نکند ایران نیز با آن موافقت نخواهد کرد. دوم، اگر دیپلماسی در این راه موفق نشود آنگاه آمریکا مشروعیت بیشتری برای اعمال تحریم و یا استفاده از زور خواهد داشت.

در این مرحله این پرسش مطرح می شود که آیا می توان کنگره را متقاعد به پذیرش این دیدگاه کاخ سفید کرد که اعمال تحریم در این مرحله به معنای مرگ دیپلماسی است؟

راس معتقد است که این امکان وجود دارد و باید به اعضای کنگره یادآور شد که اعمال تحریم جدید موجب خروج ایران از مذاکرات می شود و متحدان آمریکا در این مذاکرات بجای آنکه تهران را عامل شکست بدانند واشنگتن را در این رابطه متهم خواهند کرد. حتی فرانسه که پیشتر خواستار اعمال فشار های سنگین بر ایران بود اکنون روی به گزینه دیپلماسی آورده است. دیپلماسی هم اکنون در حال ایفای نقش است و نباید جلوی آن را گرفت.

راس معتقد است اگر لازم است که کنگره این نکته را بپذیرد کاخ سفید نیز باید اهمیت وجود تحریم ها را بپذیرد.

وی در پایان می نویسد: این یک راه حل ظریف است: کنگره در زمان اجرای توافقنامه ژنو (برنامه مشترک اقدام) تحریمی را تصویب نمی کند اما کپیتال هیل از این نکته آگاه است که دولت آماده اعمال تحریم ها و فشارهای بیشتر در روشی تاثیر گذار است. این نکته همچنین باید به اطلاع ایران، متحدان آمریکا در مذاکرات 1+5 و بخش های خصوصی که هم اکنون در حال تلاش برای عقد قرارداد های جدید با ایران هستند برسد. ما به دیپلماسی اجازه کار می دهیم بدون اینکه بهانه ای به ایران داده شده باشد.

تحلیل راس درباره چگونگی حل معمای ایران برای اوباما اینطور به پایان می رسد: توافق با ایران ممکن است به نتیجه برسد یا نرسد اما کنگره باید به یک نکته توجه داشته باشد و آن اینکه باید موضعی بسیار نرمتر از موضوع فعلی داشته باشد.

لینک کوتاه :

با دوستان خود به اشتراک بگذارید: