سه عامل تاثیر گذار بر بحران سوریه
کنفرانس ژنو ۲ در حالی با حضور حامیان و مخالفان نظام سوریه و هیئتهای نمایندگی نظام سوریه و معارضان برای حل بحران سوریه آغاز شد که دو روند در کنار آن بر حل این بحران بسیار تاثیرگذار هستند.
به گزارش پایگاه خبری پانوراما، بحران سوریه که از 15 مارس 2011 میلادی در این کشور توسط کشورهای دیگر رقم زده شد، طی روزهای اخیر روند بسیار متفاوتی را پیش گرفته است که بدون تردید تاثیر بسزایی بر این بحران خواهد گذاشت و مهمترین آنها بر 3 روند قابل ملاحظه است.
اول: نگاهها متوجه و متمرکز دو هیئت معارض سوری و نظام سوریه در شهر «مونترو» سوئیس است که در قالب کنفرانس ژنو 2 در صدد حل اختلافات خود هستند.
دوم: کنفرانس داووس که سوریه اگرچه در آن به صورت مستقیم حاضر نیست، اما مهمترین هم پیمان آن یعنی ایران با قدرت حضور دارد و با هوش و ذکاوت و قدرت بسیار با طرفهای شرکت کننده در آن مذاکره میکند و بالبطع این میدان حساستر و مهمتر از میدانی است که نظام سوریه در آن حضور دارد.
و روند سوم: روند جاری در میدان سوریه است و تعیین کننده سرنوشت آن بالطبع ارتش سوریه هستند.
درباره روند اول در مونترو باید گفت که سطح انتظارات و توقعات در این کنفرانس چنان بالاست که به نظر نمیرسد، امید چندانی به گرفتن نتیجهای در خور به آن داشت که بتواند، بحران سوریه را حل کند. آنچه در این کنفرانس بسیار جلب توجه کرده است، متشنج کردن فضای حاکم و ایجاد تنش بیسابقه از سوی «جان کری»، وزیر خارجه آمریکا و برخی از معاونان وی در وزارت خارجه این کشور است.
اگرچه تحلیلهای حامیان هر دو هیئت سوری شرکت کننده در مذاکرات تاکید میکند که دور اول مذاکرات را هیئت مورد حمایت وی برده است و هر دو هیئت طرف مقابل را به ارتکاب برخی جنایات متهم کرده است، اما به دور از تمام این ادعاها و جار و جنجالهای تبلیغاتی و رسانهای، دیدارهای «ولید المعلم»، وزیر امور خارجه سوریه و «کاترین اشتون»، هماهنگ کننده سیاست خارجی اتحادیه اروپا که منتهی به نوعی لغو محاصره نظام سوریه شد و فضای آرامی که بر دیدار وزیر خارجه سوریه با «جفری فلتمن»، معاون سیاسی بانکیمون دبیرکل سازمان ملل و «اخضر ابراهیمی»، نماینده ویژه سازمان ملل در امور سوریه حاکم بود، نشان داد که چه طرفی واقعا دور اول کنفرانس ژنو 2 را برده است.
اما درباره روند دوم، باید گفت که هدایت آن را ایران در مجمع جهانی اقتصاد در داووس برعهده داشت، جایی که وزرایی از کشورهای عربی و ایران و ترکیه و کشورهای غربی برای بحث و گفتوگو و تبادل نظر درباره بحران سوریه گرد آمده بودند و نشستهایی پشت دربهای باز و علنی به ریاست «کوفی عنان»، دبیرکل سابق سازمان ملل برگزار کردند، کسی که حامی سرسخت هرگونه طرح و راه حل برای حل بحران سوریه است.
از آنچه در داووس و مونترو طی این چند روز گذشت چنین برداشت میشود که هریک از کشورها و طرفهای شرکت کننده در این کنفرانسها نوای خود را سر میدادند، در حالی که دبیرکل سازمان ملل بر طرفهای سوری شرکت کننده در کنفرانس ژنو 2 شرطهای بسیار سخت و مشکلی را در نظر گرفته بود و این امری بسیار عجیب و غریب در مذاکراتی به شمار میآمد که قرار است، روزنهای ولو کوچک برای دستیابی به اصول و مبادی مشترک ایجاد کند تا شاید به واسطه آن بحرانی بزرگ حل و فصل شود، کوفی عنان تمام راه حلها و مسیرها را برای حل بحران سوریه ممکن میداند و خواهان نزدیک کردن دیدگاههای دور و اختلاف نظرهای شدید میان دو هیئت سوری و طرفهای حمایت کننده از آنهاست.
به این ترتیب آشکار میشود که ایران بار دیگر به خوبی از هوش و ذکاوت خود استفاده کرده و از زیر بار کنفرانسی شانه خالی کرده که نتایج آن اصلا مشخص نیست. در واقع ایران حاضر نشد، بابت کنفرانسی به غرب و مخالفان سوریه امتیاز دهد که هیچ نتیجه یا نتایج مشخصی ندارد، به ویژه آنکه هیئت ائتلاف معارضان سوری که به نمایندگی از معارضان سوری در این کنفرانس شرکت کرده است، برگ برنده قابل توجهی در اختیار ندارد تا آن را در کنفرانس رو کند، چون نه گروههای مسلح این هیئت را به رسمیت میشناسد و نه بسیاری از معارضان سوری چه در داخل و چه در خارج آن را اصلا قبول دارند، چه رسد به آنکه نمایندگی آنها در کنفرانس ژنو 2 را برعهده داشته باشد و این جدای از اختلافات و شکافهایی است که در داخل میان معارضان سوری به چشم میخورد و اوج آن پیش از رفتن آنها به ژنو 2 و کناره گیری 6 گروه و جریان اصلی از ائتلاف قابل ملاحظه بود. و سرانجام روند سوم
که به موازات دو روند دیگر در جریان است و عرصه میدانی سوریه را در بر می گیرد و به نظر میرسد که حاکم اصلی بر مرحله دوم خواهد بود، به ویژه پس از آنکه مشخص شد، تا چه اندازه نه تنها بر دو روند دیگر بلکه بر تمام روندهای جاری تاثیر گذار است. بدون تردید آمریکاییها هیچ گاه نمیپذیرفتند که نظام سوریه پای میز مذاکره حاضر شود و آنچه آمریکاییها را به این امر واداشت، تغییر روند جاری در عرصه میدانی سوریه توسط ارتش این کشور از ژوئن 2012 تا ژانویه 2014 است و طی آن ارتش سوریه موفق شد، ضمن وارد آوردن خسارات سنگین به گروههای تروریستی مسلح بسیاری از مناطق تحت تصرف و کنترل آنها را از دستاشان خارج کند.
با وجود خبرهایی که در اینجا و آنجا به گوش میرسد، روندها و مسیرهای دیپلماتیک در کنار روند میدانی در حرکت است و به نظر میرسد که هم اکنون دستیابی به توافق درباره بحران سوریه زود به نظر برسد، بلکه برعکس باید گفت که در این دوره شاهد تشدید درگیریهای میدانی و شعلهور شدن بیش از پیش جبهههای نبرد پیش از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری در سوریه و به محض بازگشت هیئتهای مذاکره کننده از مذاکرات ژنو 2 باشیم.
در این مرحله نظام سوریه تلاش خواهد کرد که روند امور را در دست گیرد، با تکیه بر این نکته که این مردم سوریه هستند که سرنوشت خود را به دست خود رقم میزنند. در حالی که نباید فراموش کرد، در این بین کشورهای غربی و در راس آنها آمریکا تمام تلاش خود را بر تحمیل موازنههای جدید در عرصه سوریه به کار خواهند برد تا مانع از شرکت «بشار اسد» در انتخابات آینده ریاست جمهوری شود، اما از حضور سازمان تروریستی القاعده در سوریه و در دست داشتن کنترل برخی مناطق بسیار نگران نشان میدهند، با توجه به اینکه «جبهه اسلامی» نشان داده، از حیث سلفی و تکفیری و تروریستی بودن دست کمی از گروه تروریستی «داعش» ندارد.
با توجه به تمام آنچه گذشت، باید گفت که معارضان سوری مجبور هستند، هرآنچه بر آنها عرضه میشود، را بدون کم و کاست و اعتراض بپذیرند، اگرچه در ابتدای مذاکرات و در ظاهر خود را مخالف نشان میدهند.