جای خالی NGO‌ها در رفع معضلات اجتماعی و شهری/ گروه‌های مردم‌نهاد واقعی چگونه تشکیل می‌شوند؟

سازمان‌هاي مردم نهاد وقتي تشكيل مي‌شوند كه چنين ذهنيتي در جامعه ايجاد شود كه شهروندان نيز در قبال زندگي اجتماعي خود و آيندگان مسئول هستند و تنها كليد حل مشكلات را در دست دولت نبيند و البته در مقابل معضلاتي كه وجود دارد و اهمال كاري و كوتاهي دولت‌ها اعتراض كنند. درواقع فكر و جرقه تشكيل چنين نهادهايي با اين شعار كه «‌ اگر دنيا تاريك است، تو يك چراغ روشن كن»‌ پديد مي آيد.

کد خبر : 316416
سرويس اجتماعي « فردا»؛ معضلات فرهنگي، اجتماعي و اقتصادي در جوامع رو به رشد قابل كتمان نيست. بخصوص كشوري با پيشينه تاريخي و فرهنگي ايران كه در روند شتابان پيشرفت و مدرن سازي بايد الگوهاي خاص خود را با پديده‌هاي نوظهور غرب و شرق تطبيق دهد، در اين روند دچار مشكلات و بعضا آسيب‌هاي فراواني مي شود؛ آسيب‌هايي كه به هر طريق بايد ب ا مشاركت عامه مردم و مسئولين حل و فصل شود. درواقع در اين زمينه شهروندان نيز بايد خود را به نوعي مسئول ببينند و در رفع مشكلات شهر و اجتماع خود اقدام كنند. به طور مثال همواره كارشناسان يكي از علل افزايش آلودگي هوا را تردد بيش از حد خودروهاي تك سرنشين در سطح شهر اعلام كرده‌اند اما با وجود اين هشدارها هر روز شاهد تردد خوروهاي تك سرنشين بيشتري در سطح شهر هستيم. نكته قابل توجه نگرشي است كه در اين زمينه در جامعه وجود دارد. در چند روز گذشته شاهد دو نامه از سوي دو شخص سرشناس به معصومه ابتكار، رئيس سازمان محیط‌زیست ایران بوديم. در اين دو نامه آقايان داريوش مهرجويي، كارگردان سينما كه به تازگي خواهر خود را به سبب آلودگي‌ هواي تهران از دست داده و همچنين صادق زيبا كلام در مورد وضعيت آلودگي هوا به انتقاد پرداخته‌اند. مهرجويي پرسيده است كه «چرا هیچ‌گاه راهکاری، همانطور که گفتید، ضربتی و عملی و عملگرا ارایه داده نمی‌شود و درباره موضوع بسیار حساس آلودگی هوا همچنان به‌عنوان تز و نظریه‌ای انتزاعی صحبت می‌شود و آلودگی هوا همچنان پایدار و هر سال بد و بدتر می‌شود؟» و از سوي ديگر با اشاره به رفع معضل آلودگي در كشورهاي توسعه يافته بيان كرده است:«‌ من به علت شرکت در فستیوال‌های فیلم به اغلب کلانشهرهای بزرگ مثل لس‌آنجلس، شیکاگو، نیویورک و شهرهای اروپا، پاریس، لندن، رم و نیز توکیو و هنگ‌کنگ و شانگهای و تایوان و... سفر کرده‌ام و همه جا شاهد آلودگی هوا و چند سال بعد رفع و رجوع آن به‌صورت حیرت‌آوری بوده‌ام. نمونه اولش شهر لس‌آنجلس در دهه 60 بود که من در دانشگاه آنجا تحصیل می‌کردم و هر روز صبح اولین خبر مساله میزان اسماگ smog، یعنی همان دود و آلودگی و میزان چشم درد (Eye Irritation) بود، ولی چند سال بعد که دوباره به آنجا رفتم، شهر را ‌تر و تمیز و بری از آلودگی، مگر در نقاطی از مرکز شهر و آن هم بسیار کم، یافتم.» از سوي ديگر صادق زيبا كلام با لحني طنز آلود و البته تلخ نوشته است:‌«‌ ما چون بی صاحب هستیم، علی رغم آنکه کشورمان دارای سومین ذخیره اثبات شده گاز دنیا هست، مع ذلک به واسطه فقدان سرمایه گذاری های لازم به منظور ذخیره سازی گاز در کشور، به مجرد آنکه هوا اندکی سرد می شود جدای از قطع گاز در بخش هایی از کشور، گاز نیروگاه ها و بسیاری از صنایع دیگر هم قطع می شود و آنها لاعلاج می بایستی سوخت های فسیلی مصرف کنند که از نظر میزان آلایندگی هوا با بنزین هایمان کورس گذاشته اند.» اما با وجود اين انتقادات هنوز شاهد اين معضل فراگير در كشور هستيم. اينكه از آلودگي هوا به عنوان يك معضل نه مشكل صحبت مي‌شود، به دليل وسعت و همچنين ادامه دار بودن آن است. در نامه داريوش مهرجويي و البته زيباكلام يك نكته مگو وجود دارد كه فراموش شده است و آن نقش شهروندان در مديريت شهري است. اينكه آقاي مهرجويي از برطرف شدن آلودگي هوا بعد از مدتي در شهري مانند لس‌آنجلس صحبت مي كند تنها به اقدام دولت باز نمي گردد و قطعا مشاركت مردمي نيز در اين زمينه بسيار تاثير گذار بوده است. اما نكته اصلي در اين زمينه وجود تشكيلات و ساختارهايي براي آگاه‌سازي مردم در زمينه وضعيت آلودگي هوا و ديگر مسائل مربوط به آن است. خلاء چنين تشكيلاتي در جامعه ايران به وضوح مشاهده مي‌شود. وجود انجمن‌هاي مردم نهادي كه در آن بدون خط و ربط سياسي و براي نفع عامه مردم تلاش شود. در ساختار اجتماعي كشورهاي صنعتي انجمن هاي مردم نهاد بسيار فعال هستند و نقش تاثيرگذاري در تصميم گيري دولتها و رفع معضلات شهري و اجتماعي ايفا مي كنند كه اصطلاحا NGO ناميده مي شوند. NGO یک سازمان غیردولتی و غیرانتفاعی است. نه وابسته به دولت است و نه اثری از حاکمیت درون آن پیدا می‏شود. نه بودجه‏ای از دولت به صورت رسمی می‏گیرد ولی دارای اساسنامه مدون است و تشکیلاتش از قبل ثبت شده دارد. یکی از مهمترین خصوصیات NGO داوطلبانه بودن آن است که با توجه به نیاز جامعه ایجاد می‏شود. چند نفر دور هم جمع می‏شوند و به این نتیجه می‏رسند که به طور مثال با مصرف یا پخش مواد مخدر به صورت داوطلبانه و خودجوش مبارزه کنند. البته یک NGOمجاز است فعالیتهای خودش را سامان دهد و اگر کارش به نتیجه برسد درآمد هم کسب کند و این فقط در راه توسعه و اهداف تشکیلات خودش است و سود در NGO معنا ندارد. NGO، سازمان‏های غیردولتی، گروهای شهروندی داوطلب، گروههای نفع عامه یا خیریه هیچ کاری به مسئولیت دولت ندارند و در بعضی جاها از مطالبات مردم در مقابل دولت دفاع می‏کنند یعنی مجاز به انتقاد از دولت می‏باشند. در کشورهای خارجی اگر دولت کاری انجام دهد که از نظر دیگران اشتباه باشد. NGOها دور هم جمع می‏شوند و کار احزاب را انجام می‏دهند. به دولت معترض می‏شوند و احزاب دخالتی نمی‏کنند. البته این خود مشکلی شده و بسیاری از NGOها بازوی احزاب شده‏‌اند. در کشور ما نيز این اتفاق گاهی افتاده است یعنی NGO‌ها ابزار دست گروه‏های قدرت‌ شده‌اند و يا می‏‌شود این طور هم گفت که در برخي مواقع NGO تشکیل می‏‌شود که دقیقاً همین کار را انجام دهد. گاهی مسئولین دولتی پول می‏گذارند، هزینه می‏‌کنند تا این سازمان‏ها را تشکیل دهند و از سوي انها مورد حمایت قرار گیرند. البته اين همان آسيب گروه‌هاي مرد نهاد است كه بايد در تشكيل اين گروه‌ها دقت كافي در اين زمينه صورت گيرد. البته بايد اين موضوع را نيز افزود كه سازمان‌هاي مردم نهاد وقتي تشكيل مي‌شوند كه چنين ذهنيتي در جامعه ايجاد شود كه شهروندان نيز در قبال زندگي اجتماعي خود و آيندگان مسئول هستند و تنها كليد حل مشكلات را در دست دولت نبيند و البته در مقابل معضلاتي كه وجود دارد و اهمال كاري و كوتاهي دولت‌ها اعتراض كنند. درواقع فكر و جرقه تشكيل چنين نهادهايي با اين شعار كه «‌ اگر دنيا تاريك است، تو يك چراغ روشن كن»‌ پديد مي آيد و در اين روند شهروندان هم حس مي‌كنند نقشي كه در جامعه دارند بسيار مهم است و هم اينكه دولت‌ها به حساسيت اجتماعي و افكار عمومي در قبال مسائل‌شان بيشتر واقف مي‌شوند. به نظر مي‌رسد با وجود خطراتي كه محيط زيست كشور را تهديد مي‌كند و همچنين عدم توجه برخي كارخانه‌ها و مراكز توليدي به حقوق شهروندان مانند توجه به ايمني و اطمينان محصولات شركت‌هاي خودروسازي و معضلات اجتماعي و فرهنگي ديگري كه در جامعه وجود دارد، بايستي تفكر و تشكيلات گروه هاي مردم نهاد در كشور تقويت شود. بسياري از كارشناسان بر اين باورند كه شعار خصوصي سازي كه در اقتصاد وجود دارد به ساير حوزه‌ها نظير حوزه‌هاي اجتماعي و فرهنگي و ... قابل تعميم است. البته ناگفته نماند كه سازمان‌هاي مردم نهادي نيز در كشور با رويكرد خيرخواهانه تشكيل شده است كه در زمينه بهداشت و درمان و آموزش و نگهداري از كودكان بي سرپرست بسيار فعال و پويا هستند اما به هر جهت آسيب‌هايي نيز در سر راه اين گروه‌هاي مردمي وجود دارد كه سياسي شدن يكي از اين آسيب‌هاست كه همين عامل سبب گريزان شدن جامعه و البته دولت از تشكيل چنين گروه‌هايي شده است. به هرجهت با توجه به علاقه‌مندي جوانان و دانشجويان به كارهاي گروهي و همچنين نگرش‌هايي كه گاها در شبكه هاي اجتماعي در مورد نگراني‌هاي اجتماعي و دغدغه براي رفع مشكلات و آسيب‌هاي اجتماعي ديده مي شود؛ پتانسيل تشكيل گروه‌هاي مردم نهاد با رويكرد كمك به اجتماع و به نفع عامه مردم وجود دارد اما جاي خالي آن در كشور به وضوح حس مي‌شود.
لینک کوتاه :

با دوستان خود به اشتراک بگذارید: