واژه «ساکت فتنه» را مشایی طراحی کرد/ اظهارات اخیر حجاریان از جنس تفکر مشایی است

آنها به این دلیل که فهم سیاسی‌شان نازل است، در فضای منطقی رشد نمی‌کنند‌، یعنی توانمندی‌ها و قابلیت‌های لازم برای ارتقای موقعیت خودشان را ندارند و از طریق آشوب و جنجال می‌توانند به موقعیتی نائل بیایند، بنابراین هر زمانی که نیروهای تندرو پیشقراول باشند، بهترین فرصت را برای دشمن ایجاد می‌کنند، چه ناآگاهانه و چه خودخواهانه.

کد خبر : 315896
سرویس سیاسی «فردا»: سلیمی نمین فعال سیاسی اصولگرا که زمینه کاریش تاریخ معاصر است در این گفت‌وگو از زمینه‌های تاریخی اختلاف قوا صحبت می‌کند و وقتی به مقطع تاریخی سال 84 و پیروزی محمود احمدی‌نژاد می‌رسد معتقد است برخی برچسب‌های سیاسی مثل ساکت فتنه که بعد از چند ماه از فتنه 88 بر سر زبان‌ها آمد و در شعار‌ها تبلور پیدا کرد، منشأ آن برخی طراحی‌ها در دولت سابق بود. او متهم ردیف اول این موضوع را چهره محبوب نزد رئیس‌جمهور سابق می‌داند؛ اسفندیار رحیم‌مشایی.البته مهمانان سلیمی نمین اجازه بسط این موضوع و بررسی ادعاهای او را در این زمینه نمی‌دهد. مشروح گفت‌وگوی خبر با این فعال اصولگرا را در ادامه بخوانید.

***

آقای سلیمی‌نمین! آقای رئیس‌جمهور در اجلاس استانداران به موضوع اختلاف بین جناح‌های سیاسی اشاره کردند و گفتند این امر در سال‌های اخیر تشدید شده است. چقدر از این اختلاف ریشه تاریخی در دهه اول انقلاب دارد؟

ایجاد اختلاف در کشور ما به زمان حضور استعمار در این سرزمین بازمی‌گردد. یکی از راه‌هایی که می‌توان با استفاده از آن بین نیروها و اقوام یک ملت و افرادی با باورهای مشترک و دارای اعتقادات مشترک نفوذ کرد، ایجاد و گسترش زمینه‌های اختلاف است. بعد از انقلاب اسلامی که توانستیم از حضور مستقیم این سلطه‌گران رهایی پیدا کنیم، یکی از نکاتی که امام خمینی(ره) بدان تأکید داشت، این بود که ما هم در درون خود از وحدت غافل نشویم، هم در میان مسلمانان و هم در میان مستضعفان عالم. در این قضیه و دعوت به یکپارچگی برخورد‌های مختلفی صورت گرفت. برخی به دلیل قدرت‌طلبی واکنش‌های غیر‌منطقی را در برابر امام دنبال کردند. عده‌ای به دلیل عدم‌فهم سیاسی با این دعوت همراهی نداشتند. برخی هم به دلایل دیگر ، و الا از ابتدای انقلاب امام بر این امر تأکید داشتند که نباید بگذاریم دشمن بین ما رسوخ کند.

چقدر از این زمینه‌های اختلاف به سال‌های دهه 60 باز می‌گردد؟ شما فکر می‌کنید بیشترین شکاف‌های سیاسی که به وجود آمده در سال‌های اخیر رخ داده یا اینکه این موضوع به نیمه دوم دهه 60 بازمی‌گردد که دو خط در بین انقلابیون شکل می‌گیرد؟

در ابتدای انقلاب هم ما مخاطرات جدی داشتیم که رقبای سیاسی به سرعت در مسیر ناسالمی برای حذف رقیب درآمدند، حتی قبل از سال 60 چهره‌ای مثل جریان مهدی هاشمی که وابسته به بیگانه بود، مشی ایجاد خصومت خونی را دنبال می‌کرد. این گروه که بعدها مشخص شد با ساواک ارتباط داشته است، دست به اقداماتی زد که بین نیروهای انقلاب بدبینی به وجود آورد. خب قطعاً نمی‌توان این اقدام‌ها را ناشی از خط‌دهی دشمن ندانست.

مشخصاً مقصودتان از تشدید بدبینی توسط جریان وی کدام حرکات است؟

مهدی هاشمی قبل از انقلاب سعی کرد بین امام و جریانات دیگر روحانیت تضاد ایجاد کند. به شهادت رساندن آیت‌الله شمس‌آبادی به بهانه انقلابی نبودن نبود. در حالی که بعدها مشخص شد این خط ساواک بوده است که می‌خواسته بین امام و سایر مراجع اختلاف ایجاد کند.

بعد از انقلاب هم او آقای بحرینان، رئیس کمیته اصفهان را به شهادت رساند تا جریانی را به وجود بیاورد که نیروهای انقلاب با هم دشمن خونی بشوند و خصومت پیدا کنند.

فکر می‌کنید الان در دهه 90 هم کسانی هستند که بخواهند این جریان را دنبال کنند؟

قطعاً! من قصدم اشاره به همین مسئله بود. خوشبختانه با قاطعیت امام در اوایل انقلاب به‌رغم اینکه چنین جریانی در بالاترین جایگاه نفوذ کرده بود، عملکرد امام موجب شد، این خط کور شود تا کسانی نتوانند با چنین حرکت‌هایی دشمنی آشتی‌ناپذیر را بین نیروهای انقلاب حاکم کنند اما این امر به این معنی نیست که دشمن از این مطلب غافل شود. فکر می‌کنم دشمن در مقاطع مختلف تلاشش را در این مسیر به کار گرفته است تا مانع این شود که ما به یک رشد‌یافتگی در عرصه سیاسی برسیم و با هم کار کنیم، چون پیشرفت و سعادت یک کشور بستگی به این مسئله دارد که نیروهای فعال سیاسی‌‌اش چگونه با یکدیگر تعامل کنند.

اگر تعاملاتشان تشنج‌زا باشد، انرژی جامعه صرف این تنش‌ها می‌شود. اگر تعامل منطقی داشته باشند، طبیعتاً رشد‌یافتگی را به جامعه تزریق می‌کنند.

از جمله مصادیقی که در این وادی می‌شود یاد کرد، بحث‌های سال 88 است. در سال 88 هم تلاش شد یک دشمنی آشتی‌ناپذیر بین نیروهای انقلاب شکل بگیرد. خوشبختانه رهبرمعظم انقلاب با درایت و هوشمندی این مطلب را مهار کردند اما آدم‌های نفوذی به جریانات مختلف در این وادی بیکار ننشستند و تلاش کردند این قضیه را حاد نگه دارند.

فکر می‌کنید چه میزان از منشأ اختلافات جناح‌های سیاسی به سال‌های دولت‌های نهم و دهم برمی‌گردد. بی‌توجهی دولت‌های نهم و دهم به احزاب و تأکید بر این مسئله در سخنرانی‌های رسمی توسط رئیس‌جمهور وقت و رفتارهای سیاسی دولت چه میزان در افزایش این شکاف‌ها اثر‌گذار بود؟

درست است که بی‌توجهی به سایر جریانات در دولت احمدی‌نژاد به شکل‌‌گیری این بستر کمک می‌کند اما آیا کسانی که با این دولت قرابت دارند، به شکل‌‌گیری این بستر کمک نکردند؟ آنهایی که با چرخش قدرت مقابله بسیار خصومت‌آمیز کردند، در تشدید اختلاف‌ها و تعارض‌های کاذب مؤثر نبودند؟

آیا آقای هاشمی در سال 84 وقتی نتیجه انتخابات را نپذیرفت در این قضیه تأثیر نداشت. ایشان در آن سال نمی‌تواند مدعی باشد که در انتخابات تقلب شده است، چون برگزار‌کننده آن انتخابات دولت آقای خاتمی بود. بدتر اینکه جریان اختلاف‌ها را تقویت کردند.

دشمن برای بر هم زدن وحدت جامعه، بین هر دو جریان عناصر نفوذی خود را فعال کرد.

منظورتان سال 88 است؟

نه! معتقدم ازسال 84 این روند شکل گرفت و دستاوردهای ما را در عرصه تنظیم بین جریانات سیاسی به هم زد و ما را به عقب باز گرداند. اگر این روند با لطف پروردگار و درایت‌های رهبری متوقف نمی‌شد، ما نیروهای سیاسی آشتی‌ناپذیری در بین خودمان داشتیم که برابر هم قرار گرفته بودند و نسبت به یکدیگر نگاه خونی داشتند.

چون چند بار در میان گفت‌وگو اشاره به اختلافات خونی داشتید، فکر می‌کنید ممکن است این جریان در شرایط دولت یازدهم که تلاشش را بر رابطه مسالمت‌آمیز قرار داده و رئیس‌جمهورش می‌گوید که باید تحمل نقد را داشته باشیم، فعال بشوند؟

قطعاً، برخی اظهارات، از جنس صحبت‌های اخیر آقای حجاریان در مورد اینکه دولت باید امکان انحلال مجلس را داشته باشد، می‌توانست به تشدید اختلاف دولت و قوه مجریه منجر شود. آیا شما ریشه آن را در این مسائل و تفکرات نمی‌بینید؟اینکه جریانی به دنبال این باشد که مجلس را تضعیف کند، مربوط به الان نیست. همین کار را عناصر پرمسئله‌ای مثل آقای مشایی در دولت آقای احمدی‌نژاد انجام می‌داد.

این همین خط است. این افراد چه در نزدیکی آقای احمدی‌نژاد باشند، چه در حلقه‌های دیگری، من بدون اینکه در مورد ارتباط و روابطشان اظهار نظر کنم اما اقداماتشان بوی این را می‌دهد که برای دشمن فرصت ایجاد می‌کنند. چه هدفمند و چه غیر‌هدفمند. معتقدم در برخی از مقاطع مثل جریان مهدی هاشمی می‌توانیم نقش دشمن را ببینیم. تشدید اختلاف سیاسی می‌تواند یک کشور را دچار ضعف درونی بکند تا سلطه خارجی خود را تقویت کند.

سؤالی که به نظرم پاسخ به آن خوب است این است که شکاف سیاسی بین جناح‌های درون یک نظام تا چه میزان قابل قبول است و از کجا باید خط قرمز کشور باشد؟

رقابت سیاسی که نقش نظارت منطقی داشته باشد، بسیار خوب است، یعنی یک جریان سیاسی بر جریان دیگر نظارت کند. این امر منجر‌به رقابتی برخوردار از یک فرهنگ می‌شود و این نه تنها بد نیست بلکه بسیار ضروری است که در جامعه وجود داشته باشد اما چیزی که نامطلوب است این است که این اختلاف‌سلایق دشمنی‌ها را جابه‌جا کند. به این معنا که دشمنی با کسانی که استقلال کشور را برنمی‌تابند، به سمت سلایق مختلف تغییر کند. اینکه رقیب سیاسی را دشمن بدانیم فاجعه است ولی متأسفانه برخی بر این طبل می‌کوبند.

نقش چهره‌های تندرو در هر دو جریان سیاسی در تشدید این اختلاف‌ها مؤثر بوده است؟

تندروها پیشقراول و پرچمدار تشدید اختلاف‌ها هستند.

نقش آنها چیست؟

آنها به این دلیل که فهم سیاسی‌شان نازل است، در فضای منطقی رشد نمی‌کنند‌، یعنی توانمندی‌ها و قابلیت‌های لازم برای ارتقای موقعیت خودشان را ندارند و از طریق آشوب و جنجال می‌توانند به موقعیتی نائل بیایند، بنابراین هر زمانی که نیروهای تندرو پیشقراول باشند، بهترین فرصت را برای دشمن ایجاد می‌کنند، چه ناآگاهانه و چه خودخواهانه. گاهی اصلاً وابستگی مطرح نیست بلکه خودخواهی به دشمن فرصت می‌دهد؛ وقتی با فرمول‌های قانونی عمل نکنیم و رشد‌یافتگی سیاسی را دنبال نکنیم فرصت برای دشمن ایجاد می‌شود.

مصداق این تندروی‌ها را چه می‌دانید؟

مثلاً تعبیر«ساکت فتنه» از جمله بازی‌هایی بود که جبهه داخلی را به خود مشغول و دشمن‌سازی‌های کاذب ایجاد کرد.

کمی این مسئله را باز می‌کنید؟

همان قدر که تن ندادن به قوانین و ‌سازوکارهای قانونمند در سال 88 فرصت برای دشمن ایجاد کرد، راندن نیروهای انقلاب به بهانه‌های مختلف هم فرصت برای دشمن بود.

شما قبل از این هم در گفت‌وگویی عبارت ساکت فتنه را طراحی دولت قبل دانستید. مدعای شما برای این امر چه بود؟

عمده این بحث را دولت آقای احمدی‌نژاد راه انداخت و آقای لاریجانی را ساکت فتنه خواند و بعد هم وقتی این برچسب نگرفت، نوار‌سازی کردند و واقعه 22 بهمن قم را راه انداختند. وقتی این وقایع را دنبال می‌کردیم، ارتباط آنها را با هم می‌دیدیم.

این طراحی را از سوی حامیان آقای احمدی‌نژاد می‌دانید؟

مشخصاً این طراحی مشایی بود.

لینک کوتاه :

با دوستان خود به اشتراک بگذارید: