لشکر جهنگو بازوی تروریستی عربستان در پاکستان/طرح تجزیه ایران و پاکستان با نام «بلوچستان آزاد»

بلوچستان، هدف بعدی سیاست‌های ژئوپولوتیکی غرب است. موج ترور همزمان با افزایش نقش اقتصادی چین در پاکستان رو به فزونی نهاده است. دستور جلسه این کشورها، تجزیه پاکستان است. به اعتقاد تحلیل گران، تغییر اوضاع سیاسی بلوچستان می‌تواند مناسبات منطقه ای را برای 4 کشور ایران، چین، هند و پاکستان تغییر دهد.

کد خبر : 312148
سرویس سیاسی «فردا»- امیر حمزه نژاد؛ «تونی کارتولوچی» یکی از تحلیلگر و کارشناس مسائل ژئوپلتیک است که در مقاله‌ای که در سایت «گلوبال ریسرچ» منتشر شده، نگاهی به وقایع خاورمیانه بخصوص نقش تروریسم مشترک امریکا و ع ربستان در این منطقه استراتژیک انداخته است. وی همچنین در تحلیل خود گریزی به وقایع داخلی پاکستان بویژه منطقه بلوچستان زده است و پرده از نقش امریکا و اسرائیل برای تحقق اهداف تجزیه‌طلبانه‌شان در این منطقه برداشته که این موضوع بسیار قابل تامل است. تجزیه پاکستان دستور جلسه آمریکا، اسرائیل و عربستان بلوچستان، هدف بعدی سیاست‌های ژئوپولوتیکی غرب است. موج ترور همزمان با افزایش نقش اقتصادی چین در پاکستان رو به فزونی نهاده است. دستور جلسه این کشورها، تجزیه پاکستان است. کویته، مرکز ایالت بلوچستان که در جنوب غربی پاکستان قرار دارد، دیوار به دیوار ایران و ارتش آمریکا در افغانستان است. جایی که لشکر جهنگوی عملیات گسترده تروریستی خود را با حمایت مالی اسرائیل، عربستان سعودی و قطر انجام می‌دهد. بر اساس گزارش بی. بی. سی، لشکر جهنگوی در دهه 80 میلادی برای مقابله با ایران ایجاد شد. تاسیس لشکر جهنگوی در راستای طرح اسرائیل و کشورهای عربی منطقه برای مقابله با نفوذ ایران در خاورمیانه بود. اما پرسش اصلی در این میان این است که هدف این لشکر تنها مقابله با نفوذ ایران در پاکستان است یا قرار بر این است که این لشکر به نوبه خود سهمی در بی ثباتی سیاسی و منطقه ای در پاکستان داشته باشد. شبکه جهانی تروریسم مشترک آمریکا و عربستان عربستان سعودی و قطر به عنوان متحدان اصلی آمریکا در منطقه، در طول سه دهه گذشته، پشتیبان اصلی فعالیت‌های تروریستی در منطقه بوده‌اند. حمایت‌های گسترده این دو کشور از القاعده در گذشته، امری است که بر همگان آشکار است. گرچه دستگاه‌های تبلیغاتی حکومت قطر، مانند شبکه الجزیره، وانمود می‌کنند که طرفدار گسترش دموکراسی در منطقه هستند، اما قطر در طول سالیان گذشته کمک‌های مالی فراوانی به گروه های تروریستی در اقصی نقاط جهان اسلام، از شمال مالی تا لیبی و سوریه، کرده است. شبکه فرانس 24, در گزارشی به بررسی کمک‌های مالی و نظامی قطر به گروه های تروریستی در آفریقا پرداخته است. حمایت گسترده از مدارسی که در آن‌ها ایدئولوژی سلفی گری تدریس می‌شود، از دیگر جنبه های سرمایه گذاری قطر در آفریقا است. مطمئناً قطر در انتظار سود دهی سرمایه گذاری‌های خویش است. برای مثال، مالی دارای منابع گسترده نفت و گاز است و برای توسعه زیرساخت‌های اقتصادی خویش نیازمند سرمایه گذاری‌های کلان خارجی است. قطر با روابطی که در طول سالیان گذشته با گروه‌های اسلامی در مالی برقرار کرده، به معادن طلای مالی نیز چشم دوخته است. منافع ژئوپولوتیکی عربستان و قطر با منافع کشورهای آنگلوساکسون به هم درآمیخته است. هردو گروه در انتظار به ثمر نشستن سرمایه‌گذاری‌هایشان هستند. هدف بعدی این کشورها الجزایر است. لیبی نمونه اعلای همکاری گسترده این کشورها برای دخالت در مناطق مختلف جهان است. سیاست‌مداران فرانسوی در بنغازی دست دوستی به تروریست‌هایی دادند که مسئول شورش‌های نظامی در مالی هستند. لشکر جهنگوی و شبکه تروریستی عربستان و آمریکا لشکر جهنگوی، مانند لشکر صحابه که در طی عملیات بمب گذاری در بمبئی هند 160 نفر را به قتل رساند، هر دو بازوهای کمکی القاعده هستند. پشتیبان مالی این هر سه گروه عربستان است. گاردین در مقاله ای با عنوان «اسناد ویکی لیکس و نقش عربستان در حمایت مالی از تروریسم جهانی» به این مسئله پرداخت که دولت آمریکا از نقش عربستان به عنوان بنگاه مالی تروریست‌ها در جهان آگاه است: «عربستان سعودی بزرگ‌ترین منبع مالی تروریسم در جهان است. القاعده، طالبان، لشکر صحابه و لشکر طیبه همگی دست پخت دولت عربستان هستند. اسناد دولتی آمریکا بارها به این مسئله اشاره کرده‌اند. ثروتمندان و شیوخ نفتی عربستان منبع اصلی مالی دولت عربستان در تجهیز نظامی این گروه‌ها هستند. کویت، امارات متحده عربی و قطر، به عربستان در این زمینه کمک می‌کنند.» انگیزه اصلی حمایت‌های مالی کشورهای حوزه خلیج فارس از گروه های تروریستی در منطقه، مقابله با تأثیر فزاینده انقلاب شیعی ایران است. اما شگفت آور آن است که علی رغم همه این شواهد و مدارک، آمریکا پیوند های گسترده سیاسی، اقتصادی، مالی و حتی نظامی با این کشورها برقرار کرده است. کشورهایی که هسته تروریسم جهانی را تغذیه می‌کنند. آمریکا در لیبی و سوریه به گروه های وابسته به القاعده کمک‌های مالی فراوانی کرده است. آمریکا و بی ثباتی سیاسی در بلوچستان پاکستان مرکز ملی مطالعات آمریکا برای توسعه دموکراسی (NED) مرکز توسعه بلوچستان (BIFD) را به صورت رسمی پشتیبانی مالی می‌کند. هدف این مرکز بر طبق اساس نامه آن، کمک به توسعه و گسترش دموکراسی و حقوق بشر در بلوچستان است. دستگاه های تبلیغاتی آمریکا بسیار بر نقش مالی آمریکا در تثبیت اوضاع سیاسی در پاکستان تاکید می‌کنند. اما هدف اصلی نهادهای این چنینی چیست؟ تجزیه پاکستان و اعلام خودمختاری ایالت بلوچستان. آنچه که در سایت‌های وابسته به این نهاد «بلوچستان آزاد» خوانده می‌شود. وحید بلوچ، مؤسس مرکز جامعه بلوچستان در آمریکای شمالی، بارها به دیدارهایش با سیاست مداران آمریکایی در راستای استقلال بلوچستان اذعان کرده است. مرکز مطالعات آمریکا برای توسعه دموکراسی به مدیریت زلمای خلیل زاد، از بزرگ‌ترین حامیان چنین نهادها و انجمن‌هایی هستند. وحید بلوچ ادعا می‌کند که ایالت بلوچستان توسط ایران و پاکستان اشغال شده است. به اعتقاد او، استقلال بلوچستان راه را برای مواجه نظامی امریکا با ایران و پاکستان باز می‌کند. از همین روست که بسیاری از سیاست مداران آمریکایی از این طرح حمایت می‌کنند. از دیگر سازمان‌هایی که در این راستا فعالیت می‌کنند می‌توان به انجمن دانشجویان بلوچستان آزاد (BSO) اشاره کرد. مرکز این انجمن در لندن است. اما اهمیت ژئوپولوتیکی بلوچستان چیست؟ به اعتقاد تحلیل گران، تغییر اوضاع سیاسی بلوچستان می‌تواند مناسبات منطقه ای را برای 4 کشور ایران، چین، هند و پاکستان تغییر دهد. بلوچستان منطقه ای است که از طریق آن این 4 کشور به هم مرتبط می‌شوند. بی ثباتی سیاسی در بلوچستان می‌تواند به نحو موثری ژئوپولوتیک منطقه را عوض کند. سلینگ هاریسون از مرکز سیاست گذاری خارجی آمریکا در این باره مقالاتی منتشر کرده است. او در مقاله ای در فوریه 2011، با عنوان «بلوچستان آزاد» از خواست 6 میلیون بلوچ برای استقلال از پاکستان علی رغم سرکوب‌های شدید دستگاه‌های اطلاعاتی پاکستان سخن گفت. او چنین می‌نویسد: «پاکستان بندر گوادر در قلب بلوچستان را در اختیار چین گذاشته است. بنابراین بلوچستان آزاد، گامی اساسی برای تثبیت سیاست‌های راهبردی آمریکا در منطقه است. یکی از علل رشد فزاینده چین، دسترسی به پاکستان است. بلوچستان آزاد راه ارتباطی چین و پاکستان را قطع می‌کند. برای مقابله با نفوذ چین در پاکستان هیچ راهی جز حمایت همه جانبه از بلوچستان آزاد نیست. بلوچستان می‌تواند سدی در جلوی پیشروی چین در منطقه باشد. در پشت خطابه های رنگارنگ سیاستمداران آمریکایی درباره بلوچستان آزاد و دموکراتیک، علایق ژئوپولوتیکی به چشم می‌خورد. پشت پرده عملیات نظامی در سوریه، سال‌ها برنامه ریزی بود. گویا اکنون نوبت پاکستان است.»
لینک کوتاه :

با دوستان خود به اشتراک بگذارید: