آيا انتقال پايتخت به صورت واقعي انجام ميپذيرد؟/ همه مشكلات یک طرح قدیمی
ميزان افرادي كه براي انجام كارهاي اداري به تهران مراجعه مي كنند و از سوي ديگر بسياري از افراد كه به سبب حل مسائل اداريشان در سطح شهر تهران در تردد هستند، بسيار زياد است. همين موضوع سبب ايجاد ترافيكهاي شهري عظيم و آلودگي هوا ميشود كه با يك برنامه ريزي صحيح و ايجاد يك راهكار براي برطرف كردن مشكلات بروكراسي اداري ميتوان گام مثبتي در جهت حل معضلات در هم پچيده شهري يافت.
کد خبر :
312015
سرويس اجتماعي « فردا»؛ چندي است كه طرح انتقال پايتخت به يكي از شهرهاي ديگر كشور روي ميز مجلسيها قرار گرفته است و اعضاي خانه ملت نيز ديروز كليات طرح انتقال پايتخت جهت ساماندهي امور شهر تهران در مجلس شوراي
اسلامي را تصويب كردند. 110 نماينده مجلس به اين طرح رأي مثبت دادند و 67 نفر هم اعلام مخالفت كردند تا اين طرح به تصويب برسد. اين طرح متنقدان و موافقان فراواني دارد كه به نظر مي رسد براي بررسي اين طرح بايد ابتدا نگاهي به گذشته داشت. طهران چگونه تهران شد؟ پس از مرگ کریمخان زند آغا محمد خان فرصت
را مغتنم شمرده و از شیراز فرار گرده و با تنی چند از بستگان خود راهی تهران شد و با همت ایل قاجار و همراهان خود موفق به تصرف تهران شد و روز یکشنبه 11 جمادی الثانی سال 1200 هجری قمری که مصادف با نوروز بود در تهران جلوس کرد و از آن تاریخ ، تهران دارالخلافه خوانده شد و به عنوان پایتخت قاجاریه انتخاب گردید و به ساختن عمارت تخت مرمر که تنها یادگار آن عهد است اکتفا کرد . ولی در زمان فتحعلیشاه ساختمانهای تازه ای احداث شد که از آن جمله می توان مسجد امام خمینی ( مسجد شاه ) ، مسجد سید عزیز اله ، مدرسه مروی ، قصر قاجار ، نگارستان و لاله زار نام برد . در آن زمان طبق گفته " ژنرال
گاردان " فرانسوی تهران حدود 50000 نفر جمعیت داشت ( سال 1222 هجری قمری ) . در زمان به سلطنت رسیدن شاه قاجار رونق و رشد تهران ادامه یافت . باغ داودیه ، مسجد جمعه و بازار بین الحرمین در زمان سلطنت وی احداث شد . در همین دوره به دستور میرزا آقاسی دو محله به نامهای " عباس آباد " و " محمدیه " به محله های تهران اضافه شد. در زمان پهلوي اول نيز به علت سياست ارزي رضاخان و سيستم بوركراسي اداري كه در ايران بوجود آمده بود، بازرگانان مجبور بودند كه ارز مورد نياز خود را از تهران تامين كنند و به همين سبب بازرگانان و تجاري كه به تهران ميآمدند به سرمايهگذاري در اين شهر
پرداختند و از اين رو شهر تهران رونق روز افزوني يافت. سياست تقسيم زمين نيز در تهران در دوره رضاخان انجام شد و طي آن منطقه يوسف آباد تهران به خاطر خدمات افسران ارتش به آنها داده شد و آنها نيز اين زمينها را پس از جنگ جهاني دوم فروختند و ثروتمند شدند. سياست هايي كه رضاخان براي تبديل تهران به يك كلانشهر انجام داد در زمان پسرش نيز تداوم يافت و در حالتي نامتوازن تهران به عنوان غول اقتصادي ايران شناخته شد. پس از انقلاب نيز گرچه برنامه آمايش سرزميني در دستور كار دولتها قرار گرفت اما عدم توجه به اين امر و همچنين وضعيت اقتصادي كشور تهران هر روز بزرگ و بزرگتر شد. البته
مسائل و مشكلات ديگري نيز در روند رو به رشد تهران تاثير گذارد كه از اين ميان مهاجرت مردم بر اثر جنگ تحميلي و همچنين مهاجرت اتباع كشورهاي همسايه نظير افغانستان به تهران را ميتوان اشاره كرد. البته اين مهاجرت ها تنها به دليل مسائل اقتصادي و سياسي نبوده است بلكه مسائل فرهنگي مثل وجود دانشگاههاي معتبر در تهران نيز به افزايش جمعيت ايران دامن زده است. به همين لحاظ تهران در طي ساليان دراز به شكلي كه امروز دارد، بدل شد. مشكلات طرح انتقال پايتخت با اين حال به نظر ميرسد كه تهران امروز به عنوان پايتخت ايران ثمره سياستهاي چندين دهه است و متاسفانه مسئولين نيز
نتوانستند كه روند رشد جمعيت در تهران را كاهش دهند. حال نمايندگان مجلس به اين فكر افتاده اند كه به مانند كشورهاي ديگري كه در اين زمينه موفق عمل كردهاند، طرح انتقال پايتخت را كليد بزنند، تا شايد بتوانند مشكلات اين كلان شهر را مرتفع سازند اما سئوال مهمي كه اينجا مطرح ميشود اين است كه آيا با انتقال پايتخت به شهر ديگر امكانات و زمينه شغلي و تجاري كه تهران را به عنوان يك شهر ماجر پذير تبديل كرده است نيز انتقال مييابد؟ پاسخ اين سئوال به نظر ميرسد تا حدودي واضح باشد. زيرا اگر قرار باشد كه به مانند تهران شهرهاي ديگر نيز منابع، امكانات و زمينه شغلي كافي داشته
باشند، ديگر نيازي به انتقال پايتخت به شهر ديگر نيست. البته نكته ديگر اين است كه بايد نسبت به انتقال پايتخت خوشبين بود، زيرا با وجود سيستم بروكراسي اداري عريض و طويلي كه در تهران متمركز شده است، ميتوان انتظار داشت كه حجم وسيعي از شغلهاي انباشته شده در تهران و همچنين جمعيتي كه از اين شغلها ارتزاق ميكنند از تهران خارج شوند اما در اين زمينه نيز در نظر اول بايد كمي به گذشته نگاه كرد تا پاسخي در خور توجه براي حل اين مشكل يافت. در زمان دولت دهم طرح انتقال كارمندان و بحث دوركاري در شهرستان ها مطرح شد كه اين موضوع با توجه به عدم برنامهريزي صحيح و از سوي ديگر
اجراي نادرست نيمه كاره رها شد و به مشكلي براي كارمنداني كه به شهرهاي همجوار انتقال يافته بودند، بدل شد. از سوي ديگر با توجه به وابستگي بيش ازحد ادارات شهرستانهاي ديگر به پايتخت، عمده فعاليتهاي اداري در تهران متمركز است و اين موضوع نيز به عنوان يكي ديگر از معضلات شهري در تهران مطرح است. ميزان افرادي كه براي انجام كارهاي اداري به تهران مراجعه مي كنند و از سوي ديگر بسياري از افراد كه به سبب حل مسائل اداريشان در سطح شهر تهران در تردد هستند، بسيار زياد است. همين موضوع سبب ايجاد ترافيكهاي شهري عظيم و آلودگي هوا ميشود كه با يك برنامه ريزي صحيح و ايجاد يك
راهكار براي برطرف كردن مشكلات بروكراسي اداري ميتوان گام مثبتي در جهت حل معضلات در هم پچيده شهري يافت. به نظر ميرسد در اين زمينه نيازي به انتقال پايتخت نيست كه هزينه گزافي را هم براي دولت و هم براي كساني كه ميخواهند كارهاي اداري روزمره خود ر ا انجام دهد، تحميل ميكند؛ بلكه تصحيح و الكرونيكي كردن دولت سبب رفع چنين نقيصه چند شاخه اي ميشود. آيندهنگري در انتقال پايتخت مساله اصلي در بحث انتقال پايتخت نگاه به آينده است. اغلب كارهاي اينچنيني در كشورمان به سبب نبود نگاه كارشناسانه و ديدن افقهاي آينده محكوم به شكست هستند و به نظر ميرسد طرح انتقال تهران از
اين موضوع مستثنا نباشد. مساله اصلي ديگر محيط و دسترسي تهران به آب است. ما در كشوري زندگيميكنيم كه آب و هواي سرد و خشكي دارد و گزارشها حاكي از آن است كه بيش از دو سوم خاك كشور با خطر خشكسالي و تبديل شدن به بيابان مواجه است و بسياري از شهرهاي ايران نيز با خطر كمبود آب روبرو هستند. در اين ميان وضعيت تهران نسبت به اين شهرها مطلوب است. از همه اين موارد كه بگذريم بحث مالي اين طرح بسيار حائز اهميت است. دولت همواره به كمبود منابع مالي تاكيد دارد و از اين رو مساله تكميل بسياري از طرحهاي عمراني كشور مطرح ميشود كه دولت نيز در اين زمينه اعلام كرده است كه با مشكل
روبروست تا جايي كه معاون پارلماني دولت بيان مي كند: «غيرممکن است در افق بيست ساله با محدوديتهاي مالي کشور بتوانيم حداقلهاي مورد نياز را تأمين کنيم. نمايندگان مستحضرند که در بودجه 93 براي تکميل طرحها و پروژههاي نيمه تمام موجود 400 هزار ميليارد تومان اعتبارنياز است که تحقق اين نيازمند گذشت 20 سال است.» اين موضوع در برنامه تلويزيوني « پايش» نيز بررسي شد و طبق نظرسنجي كه اين برنامه انجام داد راي بر اتمام پروژههاي نيمه ساز از سوي مردم صادر شد. به هر لحاظ به نظر ميرسد كه نه از لحاظ مالي و نه از لحاظ حصول نتيجه مشخص و نه از لحاظ افقهاي آينده طرح انتقال
پايتخت نميتواند مثمر ثمر واقع شود و اگر نيز اين طرح اجرا شود با توجه به نبود زيرساختهاي لازم در شهرهاي ديگر به مانند تهران تنها نامي از انتقال پايتخت نصيب اين طرح ميشود و انتقال به صورت واقعي انجام نخواهد پذيرفت. البته گفته مي شود كه شوراي نگهبان با اين طرح مخالف است و يكي از اعضاي هیات رئیسه مجلس شورای اسلامی از دو شوری شدن بررسی طرح انتقال پایتخت در مجلس و بازگشت آن به کمیسیون شوراها خبر داده است كه با اين حال به نظر مي رسد نمايندگان بايد وقت بيشتري را براي بررسي اين طرح عظيم صرف كنند.