از تملك چوگان و تار تا آرزوی محال/ نماینده مجلس آذربایجان: آرزوی در آغوش کشیدن تبریز را داریم!
جمهوري آذربايجان نه تنها به ميراث مادي و ارضي ايران چشم دوخته است؛ بلكه تلاشهايي نيز در جهت ثبت ميراث معنوي و فرهنگي ايرانيان به نام خود ميكند. ثبت ورزش « چوگان» كه به گواهي ادبيات ايران از جمله ورزشهايي بوده است كه ايرانيان قديم پايه گذار آن بوده اند و از سوي ديگر ثبت ساز « تار» به عنوان ميراث معنوي اين كشور در يونسكو از جمله اين اقدامات است.
کد خبر :
308801
سرويس سياسي «فردا»؛ ايران سرزميني است كه با احتساب مرزهاي آبي خود همسايگان متعددي دارد و با توجه به موقعيت ژئوپولتيكياش داراي اهميت فراواني در منطقه خاورميانه و جهان است تا جايي كه در اصطلاحات جغرافياي سياسي، ايران را به عنوان « قبله عالم» و «چهارراه استراتژيكي جهان» ميشناسند.
تاريخ گواهي ميدهد كه ايران كشوري پهناور بوده كه طي ساليان دراز بر اساس شرايط داخلي و همچنين نگرش تجزيه طلبانه استعمار به شكل امروزي تبديل شده است اما با وجود اين جمهوري اسلامي ايران هيچگاه نسبت به اراضي كه از دست داده اظهار تملك نكرده است. با اين حال ايران با چالشي در همين زمينه از سوي همسايگان خود روبروست كه همواره و به هر بهانهاي بحث تملك بخشي از سرزمين ايران را مطرح ميكنند. كشور آذربايجان يكي از همسايگان ايران است كه در اين زمينه هر از گاهي ادعاي تملك بر شهرهاي آذري زبان كشورمان را دارد، درحالي كه اين كشور طي عهدنامه «تركمنچاي» از ايران جدا شد و
تا زمان گورباچف و در پی کودتای نافرجام علیه وي، جمهوری آذربایجان جزو مستعمارات روسيه محسوب ميشد. اما چندي است كه اين كشور مدعي تملك بر شهرهاي آذري زبان ايران از جمله شهر تبريز است و هر از گاهي از تريبونهاي مختلف، مسئولين و برخي از اشخاص سرشناس و ناسيوناليست اين كشور به اين موضوع دامن ميزنند. اخيرا نيز "رافائل حسین اف " نماینده مجلس ملی جمهوری آذربایجان در مطلبی که چهار صفحه شماره روز شنبه (16/9/92) روزنامه «525- مین» را به خود اختصاص داده، در موضعی سخیف و غیر منطقی، افکار تجزیه طلبانهاي علیه کشورمان مطرح کرده است. وي در مطلب واهي خود با عنوان « آرزوی در
آغوش کشیدن تبریز» نوشته است: «تعداد شهرهای بزرگ و زیبای دنیا بسیار است. تبریز یکی از شهرهای باستانی، زیبا و بزرگ جهان است که به عنوان یک نماد پذیرفته می شود. یعنی به عنوان نمادی که می تواند نشانگر یک ملت و کشور واحد باشد.» وي با لفاظي تبريز را براي اين كشور شهري مهم مي خواند و مي گويد:« اهمیت تبریز برای آذربایجان، همانند اهمیت استانبول برای ترکیه، پاریس برای فرانسه، رم برای ایتالیا، لندن برای انگلستان، مسکو برای روسیه، مدینه برای عربستان سعودی است. تبریز چهارمین شهر بزرگ ایران است. تبریز دومین شهر بزرگ آذربایجان واحد است. تبریز نقش مهمی در سرنوشت ایران و
آذربایجان دارد. تبریز برای آذربایجانی ها به معنی جهان واحد است. تبریز نماد تقسیم یک ملت و کشور است. بر اساس قراردادها بین ایران و روسیه که در سال 1813 میلادی در گلستان و در سال 1828 میلادی در ترکمن چای به امضاء رسیده است، آذربایجان جنوبی در این سوی ارس، آذربایجان شمالی نیز در آن سوی ارس باقی مانده است. » كساني كه به سرزمين ايران چشم دوختهاند از سرنوشت صدام عبرت بگيرند البته اين سخنان از سوي مقامات ايراني بي پاسخ نماند و پس از اين اظهار نظر بود كه مسئول رسانهای سفارت ایران در باکو موضع "رافائل حسین اف " را مصداق تلاش برای نقض تمامیت ارضی ایران و مغایر با
مناسبات دوستانه دو کشور و ارتباطات نزدیک نمایندگان دو مجلس خواند. "سید محمد آیت اللهی" با محکوم کردن اظهارات این عضو پارلمان جمهوری آذربایجان گفت: «کسانی که اندیشه های واهی نسبت به سرزمین ایران دارند باید از سرنوشت صدام حسین عبرت بگیرند.» چشم طمع آذربايجان به ميراث فرهنگي ايران اما به هر حال به نظر ميرسد جمهوري آذربايجان نه تنها به ميراث مادي و ارضي ايران چشم دوخته است؛ بلكه تلاشهايي نيز در جهت ثبت ميراث معنوي و فرهنگي ايرانيان به نام خود ميكند. ثبت ورزش « چوگان» كه به گواهي ادبيات ايران از جمله ورزشهايي بوده است كه ايرانيان قديم پايه گذار آن
بوده اند و از سوي ديگر ثبت ساز « تار» به عنوان ميراث معنوي اين كشور در يونسكو از جمله اين اقدامات است. اگرچه برخي از اين ميراث معنوي به عنوان ميراث مشترك مردم ايران و جمهوري آذربايجان به شمار ميآيد اما طمع اين كشور براي تملك تام و بدون رقيب در اين موارد نيز قابل تامل است؛ البته نبايد از كوتاهي مسئولين ايراني در اين زمينه نيز غافل بود. با اين وجود به نظر ميرسد كه مسئولين امر بايد نسبت به كارشكنيهاي برخي ازمقامات جمهوري آذربايجان و برنامه ريزي كه اين كشور براي ثبت ميراث معنوي ايران و از سوي ديگر جذب همميهنان آذري به سوي افكار ناسيوناليست خود دارد با
هوشياري بيشتري نگاه كنند. اگر دقيق نگاه كنيم متوجه مي شويم كه مطالبي كه "حسين اف" با لفاظي به آن اشاره ميكند تنها به مساله اراضي ايران معطوف نميشود؛ بلكه هدف ديگري همچون التهاب افکنی در افكار عمومي مردم غيور اين خطه از سرزمين ايران نيز مد نظر است كه بايستي در اين زمينه نيز توجه لازم صورت گيرد.