آیا باهنر می تواند منادی وحدت اصولگرایان باشد؟

به گزارش سرویس سیاسی «فردا»: اینگونه که از سخنان اعضای جبهه پیروان خط امام و رهبری پیداست قرار است "محمد رضا باهنر" نایب رییس مجلس شورای اسلامی و همچنین نایب رییس این جبهه پس از مراسم چهلم مرحوم "عسگراولادی" دبیر کل پیشین، به سمت دبیرکلی این تشکل سیاسی برگزیده شود. جبهه پیروان خط امام(ره) ورهبری ائتلافی از ۱۴ گروه سیاسی اصول‌گرا است که پس از درگذشت حبیب‌الله عسگراولادی دبیرکل این جبهه، "محمد رضا باهنر" نایب رییس این جبهه، تا زمان برگزاری انتخابات در شورای مرکزی، ریاست جلسات آن را بر عهده گرفت. حال به گفته برخی از اصولگرایان قراراست پس از مراسم چهلم مرحوم عسگراولادی درخصوص انتخاب رئیس جدید تصمیم گیری شده و به احتمال زیاد با اجماع اعضاء بر روی ریاست باهنر شخص دیگری داوطلب نشده تا رئیس با رای بالا انتخاب شود. در همین حال "محسن کوهکن" از دیدار چهره های تاثیرگذار حقیقی و حقوقی در جریان اصولگرایی برای رسیدن به سازوکار وحدت خبر داده و با بیان اینکه رایزنی های چهره به چهره به صورت دو نفره و چند نفره برای ایجاد وحدت در این جریان شروع شده در خصوص پیشنهادها برای ریاست جبهه پیروان ، گفته است: یکی دو جلسه در مورد این موضوع در جلسه جبهه پیروان صحبت هایی شده است و با هماهنگی که میان تشکل ها به وجود امده قرار شده است با هماهنگی و اجماع یک گزینه را به عنوان دبیرکل انتخابات کنیم. پیش از این نیز دبیرکل جامعه اسلامی نمایندگان ادوار مجلس از دیدار جداگانه محمد رضا باهنر با اعضای شاخص جبهه پایداری، جمعیت ایثارگران خبر داده و گفته بود: محتوای این دیدارها وحدت و همدلی اصولگرایان در انتخابات است. ضمن اینکه ویژگی و خصلت باهنر همواره در جهت همگرایی وحدت اصولگرایان بوده است. در انتخابات ریاست جمهوری دیدیم با توجه به اینکه او یکی از نامزدهای جبهه پیروان بود، اما به دلیل رسیدن به اجماع و دوری از تفرقه در انتخابات ثبت نام نکرد. از این رو وی در انتخابات آینده بر وحدت نیروهای اصولگرا تاکید دارد. اما صحبت از دبیرکلی باهنر بر جبهه پیروان در حالی است که باهنر خود، به لحاظ اینکه نمی‌توان جایگزینی برای مرحوم عسکراولادی پیدا کرد، بحث جانشینی نمادین را پیش از این مطرح کرده بود . البته وی زمانی که بحث دبیرکلی ناطق نوری بر این جبهه مطرح بود نیز گفته بود: این پیشنهاد را با ایشان مطرح نکردم زیرا می‌دانستم وی این مسئولیت را نمی‌پذیرد و به این مسئله یقین دارم. حال باید گفت در اینکه اصولگرایان باید برای رفتن به سمت همگرایی، ساختار تعریف شده ای برای وحدت طراحی کرده و با آسیب شناسی عملکرد گذشته و جلوگیری از انشقاق و اختلاف در زمان تصمیم گیری نهائی به سمت استفاده از خرد جمعی بزرگان و چهره های ذی نفوذ حرکت کنند شکی نیست اما باید دید که آیا باهنر وجاهت کافی برای وحدت بخشی بین اصولگرایان را دارد یا نه؟ بررسی سوابق سیاسی باهنر نشان می دهد که وی در برهه ای از زمان جزء حامیان احمدی نژاد بوده هر چند که می گوید پس از آن با رفتار سیاسی خود نشان داده که از حمایت از وی توبه کرده است. باهنر پیش از این در خصوص حمایتش از احمدی نژاد با بيان اينكه از نقاط مثبت دولت احمدي نژاد دفاع مي‌كنم، گفته است: از كارهايي حمايت كردم كه به نفع كشور بوده و اگر كسي سراغ دارد كه من در جايي از احمدي‌نژاد حمايت كردم كه به نفع كشور نبوده است، از مردم عذرخواهي خواهم كرد. وی همچنین می گوید: من با احمدی نژاد 20 سال دوست بودم در سال 83 قرار بود وی شهردار تهران شود، ما احمدی نژاد را برای شهردار شدن نمی خواستیم، وی را برای ریاست جمهوری می خواستیم، اما فکر نمی کردم وی به این زودی رئیس جمهور شود! احمدی نژاد از تمامی دولت های گذشته پرکارتر بود اما فکر می کرد باید خودش به جای همه کار کند. اما نکته دیگر اینکه باهنر که امروز گفته می شود به دنبال وحدت اصولگرایان بوده و در همین رابطه دیدارهایی با اعضای جبهه پایداری نیز داشته است پیش از این جزء مخالفان سر سخت این گروه بود تا جایی که پیش از این گفته بود اگر اعضای جبهه پایداری منشور جامعتین را نپذیرند و بهانه جویی کنند از روی آنها رد خواهیم شد. وی همچنین با روشن کردن اختلاف دیدگاه اصولگرایان با تفکرات جبهه پایداری، می گوید: ما سوالاتی پیرامون جبهه پایداری داریم که بی جواب مانده است. جبهه پایداری باید خودش را تعریف کرده و موضعش را با فتنه، انحراف، دولت نهم و دولت دهم مشخص کند؛ چرا که حرکت گفتمانی دولت دهم را از دولت نهم متفاوت می دانم. از سوی دیگر باهنر در زمره سیاستمدارانی است که در مقاطعی از زمان مواضع متفاوتی را اتخاذ کرده و همچنین جزء شخصيت‌هایي است که زیاد نمی توان او را به یک پایگاه سیاسی خاص محدود کرد زیرا در شرایط مختلف رفتارهای متفاوتی را از خود بروز داده که با رجوع به گذشته می توان به اين چرخش مواضع پي برد. حال باید گفت هرچند زمان آن رسیده که اصولگرایان با آسیب‌شناسی و ارزیابی دقیق از نتایج انتخابات گذشته، از خودگرایی، تندروی و کندروی پرهیز کرده و به مشترکات اهمیت دهند اما شخصی که به عنوان هماهنگ کننده انتخاب می شود نیز باید فردی جامع الطرفین بوده و از پختگی لازم در این زمینه برخوردار باشد گو اینکه اصولگریان چهره های برجسته تر از باهنر را نیز دارند که از قدرت وحدت بخشی بالاتری برخوربوده و یا اینکه گذشته آنها نزدیکی بیشتری را به تفکرات اصولگرایان نشان می دهد. از سوی دیگر با اینکه احزاب اصولگرا باید با درس گرفتن از گذشته، با آهنگ وحدت در انتخابات مجلس دهم و خبرگان رهبری ورود پیدا کنند اما به نظر نمی رسد صحبت از وحدت با جریانی که خود عامل تفرقه و مسبب شکست اصولگرایان در انتخابات ریاست جمهوری گذشته بوده آن هم از سوی کسی که خود روزی در دایره مخالفان این جریان قرار داشته آنچنان صحیح به نظر برسد.