نكات مثبت و منفي سخنان جنجالي ظريف /اشتباه استراتژیک رییس دولت با تکرار طعنه سیاسی به نظامیان
اگر با نگاه مثبت و خوشبينانه به اين سخنان وزير خارجه كشورمان كه همگان وي را به عنوان يك ديپلمات زبده ميشناسند، بنگريم متوجه مي شويم كه وي درصدد اين بوده تا از نيروي ملت ايران در برابر غرب و واهمهاي كه غربي ها بخصوص آمريكا از ملت ايران دارند، سخن بگويد اما مساله اصلي اينجاست كه آيا لزوما براي اثبات يك موضوع بايستي مسائل ديگر را به طور كلي نفي كرد؟!
کد خبر :
307725
سرويس سياسي «فردا»- امير حمزه نژاد ؛ سخنان محمد جواد ظريف در ديدار با دانشجويان دانشگاه تهران بازتابهاي مختلفي تا به امروز ميان رسانهها داشته است. از همه موارد كه بگذريم صحبت وزير خارجه كشورمان در مورد توان نظامي ايران در برابر غرب و بخصوص آمريكا حاوي نكاتي است كه بايد بدان توجه ويژه صورت گيرد.
ظريف در پاسخ به يكي از دانشجويان كه پرسيده بود در توافقنامه ژنو چه داده ايم و چه ستاندهايم، در بخشي از سخنان خود با ناديده گرفتن توان دفاعي و نظامي كشورمان گفت: «باید بگویم که غربیها
از چهار تا تانک و موشک ما نمیترسند، از این مردم میترسند. آیا شما فکر کردهاید که آمریکا که با یک بمبش میتواند تمام سیستمهای نظامی ما را از کار بیندازد، از سیستم نظامی ما میترسد؟ آیا واقعا به خاطر سیستم نظامی ماست که آمریکا جلو نمیآید؟» اگر با نگاه مثبت و خوشبينانه به اين سخنان وزير خارجه كشورمان كه همگان وي را به عنوان يك ديپلمات زبده ميشناسند، بنگريم متوجه اين موضوع مي شويم كه وي درصدد اين بوده تا از نيروي ملت ايران در برابر غرب و واهمهاي كه غربي ها بخصوص آمريكا از ملت ايران دارند، سخن بگويد اما مساله اصلي اينجاست كه آيا لزوما براي اثبات يك
موضوع بايستي مسائل ديگر را به طور كلي نفي كرد؟ بخصوص اينكه يك ديپلمات كهنهكار بايد به خوبي بداند كه هر حرف و سخني در فضاي سياسي و محيط بين الملل داراي بار حقوقي و معنايي خاصي است كه مي تواند پيام مختلفي را به طرف مقابل ارسال كند. از سوي ديگر وزير خارجه كشورمان به خوبي مي داند كه نيروي نظامي به عنوان يكي از موارد پشتيباني رايزنيهاي ديپلماتيك مورد استفاده قرار مي گيرد و جمهوري اسلامي ايران نيز با توجه به توان نظامي و دفاعي خود همواره اين پشتيباني را در سياست خارجي خود داشته است. درواقع سياست خارجي و امنيت ملي و نيروي نظامي پيوند ناگسستني در منافع و
سياستگذاري بين المللي يك كشور دارند و اين حقيقتي است كه همواره مورد تاكيد استراتژيستهاي بزرگي همچون «کلازوویتس» قرار گرفته است و وي در اين باره ميگويد: «ديپلماسي ادامه جنگ نظامي است البته با ابزارهاي مربوط به خود.» حال اگر با يك ديد منفي به اين موضوع بنگريم متوجه ادبيات دولت يازدهم در قبال نظاميان مي شويم. ادبياتي كه كم كم دارد به عنوان گفتمان غالب دولت يازدهم تبديل مي شود و آن ادبيات شامل ناديده گرفتن توان و دستاوردهاي نيروهاي نظامي كشور و همچنين پايين آوردن شأن و مقام نظاميان كشور و رده هاي نظامي همچون سرهنگ و ... است و اين سئوال بوجود ميآيد كه
تقابل دولتها با نظاميان بر سر چيست كه اينگونه توان و شأن نظاميان از سوي دولتيها ناديده گرفته مي شود؟! اينكه توان نظامي كشور در برابر غرب آنهم از يك تريبون رسمي ناديده گرفته مي شود، ميتواند براي امنيت كشور بسيار خطرناك باشد؛ چراكه بزرگترين فايده توان نظامي كشور نيروي بازدارندگي آن است كه همواره با مانورها و رژههاي مختلف براي مرعوب كردن دشمن به نمايش گذاشته مي شود. ناديده گرفتن دستاوردها و توان نظامي كشور از سوي وزير خارجه كشورمان به نوعي سبب از كار افتادگي توان بازدارندگي كشور در مقابل دشمن مي شود و درواقع تيغ تيز شمشير ايران را در برابر دشمني كه تا
بن دندان مسلح است، كند مي كند. اين در شرايطي است كه آمريكا و غرب همواره نسبت به ترس و واهمه خود در برابر نيروي نظامي ايران به صورت مستقيم و غير مستقيم اذعان كرده اند و با اشاره به جنگهاي عراق، افغانستان و اخيرا سوريه به اين موضوع معترف شدهاند كه توانايي مقابله با ايران در يك جنگ مستقيم و موفق را ندارند.