اعراب و معامله دو سرباخت با اسراییل
وقتی که وزرای خارجه عرب برای شیمون پرز در نشست امنیتی ابوظبی دست میزدند، فراموش کردند که ائتلاف با اسرائیل برای تقابل با ایران چوب دو سر طلایی است که در هر احتمالی آنها بازنده خواهند بود.
کد خبر :
307395
تسنیم: عبدالباری عطوان در مقاله جدید خود در نشریه رأی الیوم نوشت: دو روز منتظر بودیم تا شاید تکذیبیهای از سوی دولت امارات در مورد اخبار مربوط به روزنامه اسرائیلی یدیعوت آحارونوت در مورد مشارکت شیمون پرز رئیس رژیم صهیونیستی در افتتاحیه کنفرانس امنیتی وزرای خارجه عرب در شهر ابوظبی منتشر شود. در این کنفرانس که 29 وزیر خارجه عربی و مسلمان حضور داشتند، پرز به صورت ویدئو کنفرانس برای آنها سخنرانی کرده و مورد استقبال و تشویق آنها قرار گرفته است. انتظار ما برای انتشار تکذیبیه بی فایده بود، این موضوع صحت خبر منتشر شده در این روزنامه را تاکید کرد و نشان داد که نگرانی های ما از مرحله عادی سازی تدریجی روابط بین دولتهای خلیجی با اسرائیل آغاز شده است، تا جایی که ممکن است به شکل ائتلافی جدید در مقابله با ایران درآید، آنهم بعد از اینکه آمریکا هم پیمانان خلیجی خود را رها کرده و آنها را به حاشیه راند و با ایران توافق هستهای امضا کرد. عادی سازی روابط با اسرائیل همواره با پذیرایی از شیمون پرز و کبوتر صلح و معتدل خواندن وی صورت می گیرد، دولت قطر نیز 15 سال پیش وی را به دوحه دعوت کرد و وی ضمن دیدار با شهروندان قطری با آنها
عکس یادگاری انداخت، ملک حسن شاه مغرب نیز در نشست سران اقتصادی که در دار البیضا برگزار کرد؛ همین کار را تحت عنوان صلح اقتصادی انجام داد. جالب اینجاست که گروهی یهودی که عربها و مسلمانان را در ورطه توافقنامههای سازش و ابتکار عربی انداختند، مانند مارتین اندیک و توماس فردمان نویسنده معروف در کنار تیری لارسن فرستاده دبیرکل سازمان ملل متحد نیز حضور داشتند، آنهم در نشستی که وی یاسر عرفات را اسرائیلی بیشتر از خود اسرائیلیها توصیف کرد. ین روزنامه اسرائیلی نوشت که وزرای خارجه عرب که در این کنفرانس حضور داشتند، از جمله وزرای خارجه امارات، قطر، بحرین، عمان، اردن و ... هنگامی که وی از تهدید مشترک ایران برای منطقه حرف زد، به گرمی وی را تشویق کردند، این موضوع سخنان بنیامین نتانیاهو را تاکید کرد که بارها از وجود ارتباطات بین اسرائیل و کشورهای خلیجی خبر داده و گفته بود که آنها نیز مانند اسرائیل از توافقنامه ایران با شش کشور صنعتی نگران هستند و حمله اسرائیل به ایران را تایید میکنند. ما عجیب و بعید نمیدانیم که ائتلاف خلیجی اسرائیلی بر اساس نظریه "دشمن دشمن من دوست من است" در حال شکلگیری باشد؛ در این ائتلاف اسرائیل به
جای آمریکا به عنوان حامی کشورهای خلیج فارس مطرح میشود و بیشتر کشورهای عربی دیگر اسرائیل را یک خطر نمیدانند، بلکه همپیمان خود میدانند. من هنگامی که در توئیتر نظر برخی را در مورد گزینه عرب ها بین ائتلاف با ایران علیه اسرائیل یا ائتلاف با اسرائیل علیه ایران می خواندم، شوکه شدم، چرا که برخی از آنها مدعی بودند که باید با اسرائیل علیه ایران ائتلاف کرد، منبع این غافلگیری از آنجا بود که برخی خلیجیها نیز این موضوع را تایید میکنند و ائتلاف با اسرائیل علیه ایران را ترجیح می دهند، آنها نظر من را اشتباه دانسته و بد و بیراههایی را هم علیه من گفته بودند. اسرائیل هرگز چتر امنیتی را برای کشورهای خلیجی ایجاد نخواهد کرد، اسرائیل نمیتواند به تنهایی ایران را شکست دهد، حتی اگر بتواند این کار را بکند، این کشورهای خلیجی هستند که بزرگترین بازنده این جنگ خواهند بود، چرا که پیروزی نظامی به معنی پایان جنگ نیست، بلکه آغاز آن به شمار میرود و ما در عراق و افغانستان این را مشاهده کردهایم. پناه بردن اسرائیل به گزینه نظامی علیه ایران بعد از عقبنشینی آمریکا از این اقدام میتواند مصیبتی باشد که کشورهای خلیج فارس در امنیت و ثبات
خود اولین خسارتهای آن را خواهند دید، چرا که ائتلاف با اسرائیل توجیهی برای هر واکنش تلافی جویانه از سوی ایران خواهد بود و مشروعیت ملی و دینی و اخلاقی را برای ایران فراهم خواهد کرد. فقط کافی است در صورت حمله اسرائیل به ایران و حمایت کشورهای خلیج فارس ازاین حمله، ایران تاسیسات برقی و تصفیه آب را در این کشورها هدف قرار دهد تا این کشورها فلج شده و به جهنمی غیر قابل تحمل تبدیل شوند، ایران به صورت کلی یا جزئی قادر به این کار است، چرا که ناوگان عظیمی از موشکها و قایقهای انتحاری کوچک را در اختیار دارد که رادارها نمی توانند آن را رصد کنند. به اعتقاد من کشورهای خلیجی با نزدیک شدن به اسرائیل با آتش بازی می کنند و قمار خطرناکی را آغاز می کنند، صرف فکر کردن در مورد قرار دادن تمام تخم مرغ ها در سبد اسرائیل خطرناک است. چرا که آمریکا تنها هنگامی متمایل به سازش با ایران شد که متوجه شد راهکارهای نظامی علیه تاسیسات هستهای ایران بسیار پرهزینه است و موفقیت در آن نیز تضمین شده نیست و عوارض جانبی مصیبت باری برای آمریکا دارد. شیمون پرز که تریبون سخنرانی در نشست امنیتی خلیج را دریافت کرده و با استقبال و تشویق گرم حاضران نیز
همراه شده است؛ بزرگترین روباه فریبکار در منطقه است. وی جنایت های زیادی را بر علیه عربها انجام داده که تازه ترین آنها کشتار قانا در لبنان است. وی همچنین پدر معنوی برنامه اتمی اسرائیل به شمار میرود. شاید یادآوری این نکته برای سران رژیم های عرب خلیج فارس مفید باشد، اسرائیل ابتکار سازش عربی را که سعودیها اولین مطرح کننده آن بودند؛ تحقیر کرده و هیچ عقبنشینی را در طول بیست سال گذشته از مذاکرات اوسلو در برابر فلسطینی ها از خود بروز نداده اند، اسرائیل در حال حاضر به دنبال تسلط بر مسجد الاقصی و تقسیم آن است؛ این مسجد در هر حال یک مسجد فلسطینی نیست، بلکه مسجدی عربی- اسلامی است و ائتلاف با اسرائیل به معنی خروج از دین و اعتقادات است، حتی اگر واعظان وابسته به سلاطین عرب عکس این عقیده را فتوا دهند. دولت امارات که شیخ زاید بن سلطان آن را تاسیس کرد و آن را مناره ای برای وحدت و مقاومت در برابر تجاوز اسرائیل و تکیه گاه امت اسلام در جنگ علیه اسرائیل و اشغالگری های آن قرار داد، در سخنان معروف خود ضمن ممنوعیت فروش نفت به کشورهای حامی اسرائیل گفت که "نفت گرانتر از خون نیست". این همان امارات است که حامیان اسرائیل و برخی
عربها الان با وی تماس می گیرند و از آن میخواهند که به باتلاق عادی سازی روابط با اسرائیل تحت عناوین سازش و نگرانی از تهدید ایران بیفتند، این موضوعی است که باید با هوشیاری و نگرانی از سوی تصمیم سازان ابو ظبی با آن برخورد شود، قبل از اینکه زمان فکر کردن در مورد آن بگذرد. منطقه عربی در آستانه تغییرات فراگیر قرار دارد؛ مرحله ای که عنوان اصلی آن رسیدن غرب و آمریکا به این اعتقاد است که اسرائیل سربار امنیتی و اخلاقی بزرگی برای آنهاست که باید از آن خلاصی یافت و باید از انجام جنگ ها در منطقه برای حمایت از این رژیم دست برداشت. عربها باید از این جنگ ها عبرت بگیرند و باید از این درس غربی ها درس بگیرند، آنها باهوش تر از اروپایی ها و آمریکایی ها یا نزدیک تر از آنها به اسرائیل نیست، آنها باید از به دوش کشیدن این بار و فریب خوردن در برابر سخنان فریبنده اسرائیلیها دوری کنند، اگر ایران واقعا خطری برای این کشورهاست، باید با تکیه بر خود بخواهند با آن مقابله کنند، نه اینکه با دشمن اسرائیلی در این راستا هم پیمان شوند. ما امیدواریم که وزرای خارجه ای که برای پرز با شور و اشتیاق دست می زدند؛ یک بار در مقابل آینه بایستند، شاید
هویت عربی و اسلامی خود را به یاد آورند و در مواضع خود بازبینی کنند و انگیزه های خود در تقابل با اسرائیل و رهبران آن را به یاد آورد. آنها باید تاریخ را به خوبی بخوانند؛ چرا که درسهای زیادی در آن وجود دارد؛ بویژه تاریخ امرای اندلس که می تواند میزان خطر ائتلاف با دشمن علیه یک اعتقاد و اهالی آن را نشان دهد.