مهندس جنگ الکترونیک حزب الله/اللقیس به زیارت امام رضا (ع) عشق میورزید
او سعی میکرد با عادی زندگی کردن دشمنان خود را گمراه کند اما دستگاه های اطلاعاتی دشمن هم از امکانات زیادی برخودار است و هم اینکه فاصله تلاش قبلی آنها برای تروری این شهید هفت سال است یعنی از 2006 تا 2013 این نشان میدهد که آنها به این راحتی هم به ایشان دسترسی پیدا نکردند. یعنی هفت سال طول کشید تا رد ایشان را پیدا کنند
تسنیم: شهید اللقیس چه نقش و جایگاهی در جنبش مقاومت اسلامی لبنان داشت؟
شهید حسن اللقیس یکی از چهرههای قدیمی و پیش کسوت مقاومت اسلامی در لبنان بود. وی در همان دوران جوانی و از روزهای اول شکلگیری مقاومت اسلامی و جنبش حزبالله لبنان به عضویت این گروه در آمد و از آن روز به بعد، این شهید تمام عمر خود را وقف مقاومت کرد.
وی مهندسی کامپیوتر را از دانشگاه آمریکایی بیروت در بالاترین سطوح علمی گرفت و یک مغز متفکر رایانهایی و الکترونیکی محسوب میشد و با تکنولوژیهای جدید بسیار آشنا بود و تسلط فوقالعادهای در زمینه این تکنولوژیها داشت. به همین خاطر توانست نقش عمدهای در جنگ الکترونیک علیه اسرائیل ایفا کند. شهید اللقیس تاثیر بسیار زیادی در موفقیتهای حزبالله و مقاومت اسلامی در جنگ الکترونیک با اسرائیل داشت به گونهای که کینه ایشان را اسرائیلیها مدتها بود به دل گرفته بودند.
به خاطر تواناییهای فوقالعادهای که داشت به راحتی میتوانست در سایتهای اسرائیلی ورود پیدا کند و اطلاعات مورد نیاز را حتی از سایتهای محرمانه اسرائیل استخراج کند. خود اسرائیلیها اعتراف کرده بودند که ایشان بارها موفق شده وارد فایلهای شخصی نظامیان اسرائیلی شود و اطلاعات آنها حتی ایمیلها و شماره تلفنها را استخراج کند. به همین طریق اطلاعات بسیار زیادی را درباره استراتژیهای نظامی و امنیتی اسرائیل به دست میآورد و در اختیار مقاومت قرار میداد. به همین دلیل اسرائیلیها سالها بود که در پی ترور ایشان بودند و قبلا هم چندین بار این کار را کرده بودند چنانکه در جریان جنگ 33 روزه ایشان دو باره تا آستانه شهادت پیش رفت.
اولین بار زمانی بود که ایشان در ساختمانی در منطقه شیاح جنوب بیروت حضور داشت و بعد از اینکه ساختمان را ترک میکند اسرائیلیها با فاصلهای کوتاه آن ساختمان را هدف قرار دادند که پسر ایشان بر اثر این حمله در سن 18 سالگی به شهادت رسید. پسر شهید اللقیس نیز عضو مقاومت بود.
دومین بار نیز در جریان جنگ 33 روزه اسرائیلیها خودروی وی را شناسایی کرده و با هواپیمایی بدون سرنشین این خودرو را هدف قرار دادند. اما لحاظی قبل از اصابت موشک، شهید اللقیس متوجه میشود که شناسایی شده و ماشین را ترک میکند. در این حمله ماشین ایشان نابود شد اما به خود ایشان آسیبی وارد نشد.
این تلاشها نشان میدهد که اسرائیلیها از سالها پیش به دنبال شهید اللقیس بودند و شناخت دقیقی از وی داشتند. این در حالی است که شهید اللقیس بسیار ناشناخته بود و حتی در درون حزب الله با اینکه دوستان بسیار زیادی داشت اما به خاطر اینکه هیچ علاقهای به ابراز وجود و حب ظهور نداشت و کارش را خالصانه و برای رضای خدا انجام میداد، بسیاری از دوستان شهید القیس نمیدانستند که ایشان چه جایگاهی دارد.
رابطه شهید القیس با سید حسن نصرالله، دبیرکل جنبش مقاومت اسلامی لبنان چگونه بود؟
رابطه شخصی و دوستی وی با سید حسن نصرالله از همان روزهای اولیه حزبالله در بعلبک شکل گرفت و تا اخرین لحظه حیات شهید اللقیس این رابطه ادامه داشت و در واقع این شهید مورد وثوق و اعتماد صد در صد نصرالله بود.
نکته قابل تاسف اینجا است که ایشان 6 ماه بعد از این که پسرش را از دست داد، دختر جوان خود را نیز بر اثر صانحه رانندگی از دست داد. با اینکه ایشان هنگام شهادت پسرش که در جریان مقاومت اتفاق افتاد، صلابت و استواری خیلی زیادی از خودش نشان داد اما در جریان مراسم تدفین دخترش از شدت ناراحتی از هوش رفت و این نشان میدهد که ایشان در این حال که مقاوم بود چقدر احساسات پدرانه و روحیه لطیفی داشت.
در هرصورت ایشان تحت تعقیب و هدف اسرائیلیها بود و متاسفانه موفق شدند دو شب پیش در نیمه های شب هنگامی که از محل کار به منزل باز میگشت در پارکینگ آپارتمان هدف قرار داده و به شهادت برسانند.
نحوه شهادت
آنطوری که دستگاههای اطلاعاتی لبنان اعلام کردهاند این عملیات حداقل توسط سه نفر صورت گرفته است. یک نفر وظیفه تعقیب و مراقبت را به عهده داشته و دو نفر دیگر با تپانچهای مجهز به صدا خفه کن در پارکینک کمین کرده و هنگامی که شهید اللقیس قصد پیاده شدن از خودروی خود را داشت، وی را با شلیک پنج گلوله هدف قرار میدهند که دو تا از این گلوله ها مستقیما به سر ایشان اصابت می کند و در جا به شهادت میرسد.
نوع عملیاتی که انجام شده نشان میدهد که این عملیات بسیار حرفهای صورت گرفته و کار یک دستگاه اطلاعاتی خبره است. به رغم اینکه یک گروه ناشناس تحت عنوان گردان "آزاگان سنی بعلبک" اطلاعیه داده و مسولیت این ترور را به عهده گرفته اما گروهی به این عنوان تا به حال وجود نداشت. در واقع اسرائیلیها که این عملیات را انجام دادهاند، میخواهند از این طریق فتنه سنی و شیعه راه بیاندازند. با توجه به اینکه شهر بعلبک یک اقلیت سنی و یک اکثریت شیعه را در خود جای داده است، می خواهند به این صورت شیعیان را برای انتقام خون این شهید تحریک کنند و خدای نکرده از اهل سنت بعلبک انتقام بگیرند. بنابرین این مسله یک توطئه چند جانبه است.در واقع اسرائیلیها هم یک مغز متفکر را از دست حزبالله گرفتند و هم به دنبال ایجاد یک فتنه نیز هستند.
در اطلاعیهای که خود حزبالله داد این شهید یک انسان ابداعگر و مبتکر معرفی شده است. در واقع شهید اللقیس فردی بود که از نظر تخصص و فکری در سطح بسیار بالای بود. اسرائیلی ها نیز تعبیر بسیار قابل توجهی برای وی به کار بردهاند و از ایشان به عنوان یک "عقل لامع" یعنی یک مغز بسیار درخشان یاد کردهاند. شهید اللقیس اسرائیل را به مدت طولانی بسیار اذیت کرده بود.
اسرائیلیها این عملیات را یک عملیات پاک که بسیار دقیق انجام گرفته توصیف کردهاند. به رغم اینکه اسرائیلیها به صورت رسمی دخالت در این ترور را تکذیب کرده اند اما تعبیرهای که رسانههای اسرائیل به کار بردهاند، نشان میدهد هم بسیار خوشحال هستند از اینکه این موفقیت را به دست آورده اند و هم اینکه کار خودشان است.
البته این احتمال وجود دارد که گروههای در لبنان با اسرائیلیها همکاری کردهاند چرا که ما در هفتههای اخیر شاهد این بودیم که رابطه مخفی عربستان و اسرائیل علنی شده و در واقع آنچه که ما از قبل می دانستیم که اینها به صورت مخفی باهم ارتباط دارند و علیه مقاومت، ایران و سوریه اقدامات مشترک انجام میدهند در هفتههای اخیر علنی شد. در همین خصوص یکی از شاهزادههای سعودی به نام ولید بن طلال به صراحت اعلام کرد که دشمن عربستان اسرائیل نیست بلکه ایران است حتی از اسرائیلی ها خواست که از فضای عربستان برای حمله به ایران استفاده کنند.
یعنی علنا اعلام کردند که باهم ارتباط دارند بعید هم نیست که این عملیات یک عملیات مشترک بوده باشد. به این معنی که بخشهای که در لبنان هم پیمان عربستان هستند برای این ترور همکاری کردهاند. بویژه اینکه نباید فراموش کرد که نیروی پلیس لبنان به خصوص بخش اطلاعاتی نیروی پلیس این کشور به طور کامل تحت سیطره جریان مستقبل تحت رهبری آقای سعد حریری قرار دارد. همانطور که میدانید، این جریان وابستگی و ارتباط زیای با عربستان دارد، بنابرین قابل پیش بینی است که این بخش اطلاعاتی پلیس لبنان با اسرائیلیها برای هدف قرار دادن این شهید بزرگوار همکاری کرده باشد و در واقع ترور شهید اللقیس یک عملیات مشترک از طرف اسرائیل و بخش اطلاعاتی پلیس لبنان باشد.
اخیرا یک گروه دیگر تحت عنوان"گردان پارتیزانهای ملت اسلامی" مسئولیت این ترور را به عهده گرفته است آیا ادعای این گروه می تواند درست باشد؟
نه خیر، این گروه در واقع گروههای ساختگی هستند و اصلا قبل از اینکه اینگونه اطلاعیههای صادر کنند، وجود خارجی نداشتند. این گونه اطلاعیه برای رد گم کردن و ایجاد فتنه بین سنی وشیعه است.
اولا این عملیات آنقدر حرفهای انجام شده که کاملا مشخصه یک گروه تازه کار سلفی تکفیری قادر نیست عملیات به این پیچیدگی را انجام بدهد. در ضمن روش کار گروه های تکفیری اصولا روش ترور به این صورت نیست بلکه این افراد بیشتر از عملیاتهای انتحاری و بمبگذاریها استفاده میکنند و تا به حال سابقه نداشته است که این گروهها دست به اینگونه عملیات بزنند. آن هم به این صورت حرفهای در نیمه های شب و در منطقه ضاحیه که کاملا تحت نفوذ حزب الله قرار دارد. مشخص است که یک مراقبت طولانی برای شناسایی و رد یابی این شهید انجام گرفته و رفت و آمدهای وی کاملا شناسایی شده بود. بنابرین اصلا منطقی نیست که گروه های سلفی بتوانند این کار انجام بدهند و اینگونه اطلاعیه ها فقط برای انحراف افکار عمومی و ایجاد یک فتنه شیعه و سنی است.
چرا شخصیتی به این مهمی بدون محافظ بوده و بدون اتخاذ تدابیر امنیتی لازم رفت وآمد میکرده است؟ این در واقع سلیقه شخصی خود ایشان بود و همانند شهید عماد مغنیه یکی از تئوری های امنیتی را قبول داشت که بر اساس آن بهترین راه حفاظت، عادی زندگی کردن است. بر عکس اکثر شخصیت های امنیتی که محافظان زیادی دارند و با اسکورت رفت آمد میکنند یکی از روشهای خلاف این است که فرد عادی زندگی کند حتی درباره عماد مغنیه نیز گفته می شود که بارها با استفاده از تاکسی، اتوبوس و یا مینی بوس و بدون محافظ رفت آمد و سفر میکرد و همانند یک شهروند عادی البته نه با عنوان هویت اصلی خرید میکرد.
شهید اللقیس هم همین روش را دنبال میکرد به رغم اینکه دوباره در آستانه شهادت قرار گرفته بود و میدانست مورد هدف است ولی سعی میکرد با عادی زندگی کردن دشمنان خود را گمراه کند اما دستگاه های اطلاعاتی دشمن هم از امکانات زیادی برخودار است و هم اینکه فاصله تلاش قبلی آنها برای تروری این شهید هفت سال است یعنی از 2006 تا 2013 این نشان میدهد که آنها به این راحتی هم به ایشان دسترسی پیدا نکردند. یعنی هفت سال طول کشید تا رد ایشان را پیدا کنند و تحت مراقبت قرار دهند. بنابرین ترور این شهید یک تلاش هفت سالهای بود که متاسفانه الان به نتیجه رسید.
ترور این شهید چه تاثیری در ظرفیتها و تواناییهای فنی و تکنولوژی حزب الله خواهد داشت؟
قطعا هر شهادتی یک سری خسارتهای را نیز در بر دارد. یعنی جبران خسارت ناشی از دست دادن فردی با کوله باری از تجربه و اقدامات عملی که بیش از 30 سال است در این زمینه کار کرده به سادگی میسر نیست. اما خوشبختانه برادران حزب الله لبنان چون خودشان را همواره در معرض این ترورها و شهادتها میبینند سعی میکنند در حیطه کاری خود افرادی را پروش بدهند و جانشینانی برای خودشان آماده کنند که در صورت شهادت و یا فوت کارها آسیب نبیند. در همین زمینه ما شاهد هستیم که حزب الله حجم گستردهای از این نیروهای متخصص را دارد و این ها مرتبا به روز می شوند و توانایی هایشان بالا میرود. بنابرین امیداوریم که به سرعت جایگزین های مناسبی برای این شهید انتخاب شود.
بعضی رسانههای اسرائیل ادعا کردهاند که یکی از وظایف شهید اللقیس قاچاق اسلحه به غزه بود، آیا این مسله واقعیت دارد؟
واقعیت ندارد. در واقع اسرائیلیها این اتهامات را برای توجیه کار خود مطرح میکنند چون اگر بخواهند اعتراف کنند که ایشان فقط در عرصه جنگ الکترونیک فعال بود یک نوع محکومیت افکار عمومی را در پی خواهد داشت چرا که خیلیها این تخصص را به عنوان یک تخصص علمی می شناسند.
در آخر چه ویژگی خاصی از این شهید میدانید تا برای خوانندگان توضیح بدهید؟
شهید القیس زبان فارسی را خیلی خوب بلد بود علاقه خاصی و زیادی به زیارت امام رضا داشت و از روحیه بسیاری بالای عرفانی و معنوی برخودار و بسیار انسانی متواضعی بود. در برخورد شخصی اصلا کسی متوجه نمی شد که ایشان از پست بالایی در حزب الله برخودار است و آنقدر عادی زندگی میکرد و عادی رفت و آمد می کرد که همه به عنوان عضو عادی حزب الله وی را میشناختند و این نشان دهنده روح بالای وی بود و انسانی نبود که پست و مقام تحت تاثیر قرار داده باشد و همواره دیگران تحت تاثیر شخصیت وی قرار میگرفتند. انسانی بسیار خوشرو، خوش برخورد بود و شخصیت جذابی داشت که آدم هیچ وقت از حرف زدن با ایشان خسته نمی شد.