انتشار مقاله جباری جنجال بسیاری به همراه داشت. اما اکبر جباری مقاله ای دیگر با عنوان «جهان سکشوال و ماهيت سلوک انساني» نیز دارد که انتشار آن در نشریه خاتون سبب توقیف این نشریه و دادگاهی شدن سرپرست موسسه فرهنگي و مطبوعاتي ايران نیزشد. هرچند این مقاله پیش از آن نیز در سایت رجانیوز منتشر شده بود که پس از اعتراضات به این مطلب از آرشیو این سایت حذف شد.
کد خبر :
306112
سرویس سیاسی «فردا»: روز گذشته خبری مبنی بر بازداشت باجناق غلامحسین الهام در فضای مجازی منتشر شد. در خبر آمده بود اکبر جباری، باجناق غلامحسین الهام که خود را مدعی حمایت از محموداحمدی نژاد می داند، به دلیل افترا به نظام در خصوص مسائل هسته ای توسط نیروهای امنیتی بازداشت شده است . در همین رابطه گفته شد جباری در مطلبی در صفحه فیس بوک خود، تفاهمنامه هسته ای میان ایران و 1+5 را «خفت» و «ذلتی» برای نظام دانسته و اعلام کرده است اگر دو سال پیش بیانیه تهران مورد قبول نظام واقع می شد، ایران نیازی نداشت که اینهمه
امتیاز به طرف غربی دهد. اما چه چیز سبب بازداشت جباری شد؟ جباری که دانشآموخته مقطع دکترای فلسفه شرق از دانشگاه میسور هندوستان است در این نوشتار فیسبوکی ضمن انتقاد شدید از سیاست جدید هستهای کشورمان نوشته است: «با توجه به مفاد توافق نامه ژنو، واضح است که ما یک عقب نشینی مفتضحانه ای داشته ایم و تقریباً هرچه بود دادیم و هیچ چیزی هم عایدمان نشده است.» البته باید گفت این اولین بار نیست که جباری با نگارش مطالبی خاص نظام را به سخره می گیرد بلکه مقالات این فرد و انتشار آن در برخی نشریات در گذشته حتی سبب توقیف این نشریات نیز شده است. اکبر جباری متولد ۱۳۵۲ زنجان،
همسر دومین دختر علی دوانی و خواهر کوچکتر فاطمه رجبی بوده که از نزدیکان به طیف احمدینژاد- مشایی بهشمار میرود. وی که از حامیان جدی مشایی و با جناق غلامحسین الهام است .وی چندی پیش در واکنش به ترانه مرگ بر آمریکای یکی از خوانندگان، در صفحه شخصی خود در فیس بوک می نویسد: « نمیدانم مخاطب این چیزی که همینک مینویسم، چه کسی است! شاید برخی از احمدی نژادیها، و شاید هم جماعت حزب اللهی و شاید هم به نوعی همه کسانی که من تحت یک عنوان میتوانم جمعشان کنم و آن ظاهرگرایی است.» جباری در ادامه می نویسد: «خدا رحمت کند سیدناالاستاد فردید را وقتی فریاد می زد میگفت: این جلال آل احمد،
چیزی از حرف من نفهمیده و اصطلاح "غربزدگی" را از من دزدیده و به ابتذال کشیده است. اینکه یک جوان می آید با صدای انکر الاصوات خود یک شعر سپید! را برای "آمریکا" میخواند و مرگ بر آمریکا میگوید، اوج این انحطاط است که با همان چیزی به آمریکا فحش میدهد که از آمریکا به ارث برده است. ظاهرگرایی فقط این نیست که میزان "ایمان" انسانها را به طول سجده هایشان بسنجی(که البته هنوز همین نوع ظاهرگرایی نیز با قدرت وجود دارد) من این نوع از ظاهرگرایی را "ظاهرگرایی جلی" مینامم. اما "ظاهرگرایی خفی" بسیار دردآورتر و سخیف تر از آن نوع دیگر است. ظاهرگرایی خفی یعنی
...بگذریم. میترسم اگر بیش از این ادامه دهم، همین چند دوستی هم که برایم باقی مانده را از دست بدهم. زندگی بدون دوست سخت است، سخت!» اما مطالب ذکر شده تنها بخشی از افاضات اکبر جباری است. وی پیش از این نیز در مقالهای با عنوان «زیستجهان جنسی و مقوله حجاب» پدیده ی «بی حجابی» را متعلق به عالم مدرن و عصر تجدد دانسته و پدیدههایی مثل «پژو ۲۰۶»، گل زدن (در فوتبال)، برجها و تونلها و آشپزخانه اوپن را نمادهایی جنسی یا سکشوال می داند. وی در این مقاله می نویسد: « در جامعهای که معماری، شهر سازی، ترافیک، صنعت، ورزش، هنر، رسانه، سینما، سیاست و بسیاری از امور آن ساختار و
ماهیت سکسشوآل دارد، بطور طبیعی، رفتار افراد نیز ماهیت سکسشوآل پیدا میکند... پدیدهای مانند بیحجابی، معلول زیست جهانی است که بسیار پیچیده تر از آن است که با اوامر و دستورالعملها و بخشنامههای اداری به سرانجامی نیکی برسد. بیحجابی هنوز مقولهای پیچیده و بیحجاب نیز فردی ناشناخته است. تصور ساده و دم دستی در باب شخص بی حجاب این است که او یا با فرامین دینی ناآشنا است و یا سر مخالفت با شریعت اسلام را دارد! این تصور به نظر من از بن خطاست و با چنین تصوری از این مقوله هرگز نمیتوان به راه حلی دست یافت... » این در حالی است که در این مقاله همه چیز به طرز بی سابقه
ای ، جنسی و سکشوال قلمداد شده است. به عنوان مثال شهرسازی کنونی با ماهیت جنسی تعریف شده و نویسنده فیلسوف آن نمادهای شهری را نیز جنسی کرده و نوشته است: در شهر مدرن ، نمادهای مردانه(مانند برج میلاد) ، در برابر نمادهای زنانه (مانند تونل کردستان یا توحید) می ایستند(!) و با اشاره به " اتوبان ها و بزرگراه هایی که می توان با سرعت در میان انبوه اتومبیل ها لایی کشید، نوشته بود: "لایی" کشیدن در ترافیک خیابان ها و لذت حاصل از ان ، یک کنش سکشوال است.چنین کنشی شب ها در خیابان لذت بیشتری تولید می کند(!) یا در همین مقاله ، ادعا شده که فوتبال هم ماهیت سکشوال دارد زیرا توپ در
درون دروازه جای می گیرد یا بازیکنان به هم لایی می زنند... و در ادامه نیز خودروی پژو 206 را محصولی جنسی معرفی کرده که مردم از آن خبر ندارند! انتشار مقاله جباری جنجال بسیاری به همراه داشت. اما اکبر جباری مقاله ای دیگر با عنوان «جهان سکشوال و ماهيت سلوک انساني» نیز دارد که انتشار آن در نشریه خاتون سبب توقیف این نشریه و دادگاهی شدن سرپرست موسسه فرهنگي و مطبوعاتي ايران نیزشد. هرچند این مقاله پیش از آن نیز در سایت رجانیوز منتشر شده بود که پس از اعتراضات به این مطلب از آرشیو این سایت حذف شد. اما نکته مهم در این میان اینکه مشخص نیست چگونه تاکنون فردی با این سابقه درخشان
تحت پیگرد قانونی قرار نگرفته است؟ شاید جواب این سوال را باید در خط قرمزهایی جستجو کرد که در گذشته احمدی نژاد ترسیم کرده بود.