نقشه شیطانی عربستان برای پاکستان/ از خوش‌خدمتی در آمریکای لاتین تا جدال با حزب الله لبنان

پادشاهان و رجال مذهبی دینی، تروریستها و تجددگرایان و جنگ و نبرد به خاطر حفظ عربستان سعودی، اینان به تمامی با یکدیگر متحد شده اند و این خود امری پرسش برانگیز است. بندر همواره شخصی است که در راستای به چالش کشیدن سنتها و رسومات و نیز دور زدن قوانین تلاش می کند و به قول لیسی: مردی هنجار شکن است که نه از چیزی شرم می کند و نه می ترسد.

کد خبر : 305823

سرویس بین الملل «فردا»: روزنامه آمریکایی دیلی پست در مقاله ای تحت عنوان :بندر بن سلطان بزرگترین جاسوس در خاورمیانه است" در گزارشی به تحلیل شخصیت وی پرداخته است.

این روزنامه در طی گزارشی آورده است: بندر بن سلطان بزرگترین جاسوس در خاورمیانه است و در حال حاضر جهت ممانعت از قدرت گرفتن اخوان المسلمین تلاش می کند با وجود آنکه گروه اخوان المسلمین از مسلمانان اهل سنت هستند. این روزنامه همچنین اشاره کرده است: در حال حاضر بندر بن سلطان در حال بستن قراردادی فیما بین ریاض و تل آویو هست،‌با وجود آنکه تا کنون هیچ گونه قراردادی میان این دو منعقد نشده بود.

در این مقاله که نویسنده آمریکایی کریستوفر دیکی نوشته است، بسیاری از حقایق مربوط به بندر بن سلطان را فاش نموده است. وی در مقاله خود آورده: بعد از آنکه بندر بن سلطان در واشنگتن با سحر و جادو و نیز سیگار کشیدن های مکرر خود مشهور شد، اکنون با دولت ایران در سوریه و نیز دولت باراک اوباما سر جنگ دارد. زمانی که سفیر کشور عربستان در واشنگتن بود، بسیاری از نخبگان به گرد وی جمع می شدند و بندر نیز به طور مکرر سیگار می کشید و مشروبات الکی بسیار گران قیمت مصرف می کرد.

پس از گذشت سی سال که وی همواره به عنوان سفیر عربستان سعودی بوده و تلاش کرده که در راستای دفاع از منافع این کشور گام بردارد، خود حکایتهای جالب و خیره کننده ای در خصوص سیاستمداران و پادشاهان تعریف می کند که برخی از آنها حقیقتاغافلگیر کننده است.

هیچ کس نمیتواند همچون وی در میان مقامات والا رتبه این گونه نفوذ داشته باشد . همچنین کسی همچون او نمی تواند این گونه اموال و دارایی های بیشمار خود را ببخشد تا بتواند دوستانی به گرد خود جمع کند و آنها را یاری دهد. بندر در طی گذر سالیان، همواره از قیمت نفت جهانی در راستای خدمت به کارتر، ریگان، بوش پدر و بوش پس تلاش کرده است.

خوش خدمتی در آمریکای لاتین

چنان که به فرمان بیل کیسی مدیر سی آی ای و نیز کنگره آمریکا، اموال زیادی را علیه کمونیسم در نیکاراگوئه،‌آنگولا و افغانستان به هدر داده است. وی با دیک چنی رابطه ای بسیار نزدیک و صمیمی دارد و با خانواده جرج بوش رئیس جمهور پیشین آمریکا از پدر گرفته تا مادر و دختر و فرزندانش،‌بسیار نزدیک و صمیمی است به گونه ای که برخی وی را با لقب بندر بوش صدا می زنند.

اما در حال حاضر امیر بندر رئیس دستگاه اطلاعات عربستان سعودی، به جاسوس در خاورمیانه یا به تعبیری دقیق تر بزرگترین جاسوس خاورمیانه مبدل شده است. وی در اجرای برنامه ها و نقشه های عربستان سعودی و نیز اجرای اقدامات سری و مخفیانه در خاورمیانه، نظیر سهم آشکار عربستان سعودی در براندازی اخوان المسلمین و نیز تشکیل ارتش جدید اسلام در سوریه جزو سرآمدان این حربه قرار دارد.

نقشه برای حزب الله

در حقیقت بدون شناخت این شخص و نیز وظیفه ای که بر دوش گرفته است،‌نمی توان به حقیقت وواقعیت فهم مسائل جاری در اغلب مناطق جهان که در هاله ای از هرج و مرج هستند، پی برد. اکنون هدف بندر بن سلطان ضعیف کردن نیروی ایران از طریق نابود ساختن هم پیمانان این کشور،‌همچون سوریه و حزب الله لبنان است و همواره تلاش می کند تا از دست یافتن ایران به قدرت فن آوری صلح آمیز هسته ای جلوگیری کند و چنانچه بتواند قدرت آنها را در منطقه به شدت تضعیف سازد. وی همچنین در تلاش است که از قدرت گیری اخوان المسلمین که اعضای آنرا مسلمانان اهل سنت تشکیل می دهند و هدف خود را اجرای دموکراسی و نیز مقابله با نظام های پادشاهی اعلام کرده اند، ممانعت به عمل آورد.

بندر بن سلطان در نظر دارد تا مجددا قدرت از دست رفته بازیگران منطقه همچون رژیم صهیونیستی را احیا کند، زیرا به این ضرب المثل عربی معتقد است که: «دشمن دشمن من، دوست من است» . از این رو عربستان اکنون هم‌پیمانی با رژیم صهیونیستی در دشمنی علیه ایران را آغاز کرده است. از این رو دیده می شود که بندر بن سلطان در عرصه عمل هم پیمان بنیامین نتانیاهو در دشمنی علیه ایران مبدل شده است. رابرت لایسی نویسنده مشهور کتاب خود با عنوان "مملکت از درون" در این باره می گوید:

پادشاهان و رجال مذهبی دینی، تروریستها و تجددگرایان و جنگ و نبرد به خاطر حفظ عربستان سعودی، اینان به تمامی با یکدیگر متحد شده اند و این خود امری پرسش برانگیز است. بندر همواره شخصی است که در راستای به چالش کشیدن سنتها و رسومات و نیز دور زدن قوانین تلاش می کند و به قول لیسی: مردی هنجار شکن است که نه از چیزی شرم می کند و نه می ترسد.

عربستان از غرب دور می شود

این روزنامه آورده است: جهت به تصویر کشیدن شخصیت بندر می توان به این سخن بنامین نتانیاهو که به شکل مکرر در طی ماههای اخیر بر زبان می آورد اشاره کرد که اکنون نیز همگان به روشنی آشکار شده که بزرگترین مانع محقق ساختن اهداف بندر بن سلطان، باراک اوباما رئیس جمهور آمریکاست. وی همچنین ازبندر بن سلطان نقل می کند که وی در خطاب به برخی دیپلوماتهای اروپایی در ماه گذشته گفته بود که عربستان سعودی تحول و خیزشی عظیم را شاهد خواهد بود تا خود را از هم پیمان سابقش یعنی ایالات متحده آمریکا دور سازد.

البته برخی از سعودی ها همچون دوستان و نزدیکان بندر، این سخن وی را تنها جهت فروکش کردن خشم و غضبش تلقی کرده اند، اما در عین حال برخی دیگر از نزدیکان وی و کسانی که از اقداماتش به خوبی آگاهی دارند، بر این باورند که جزئی از تحولی عظیم که بندر از آن سخن گفته،‌ تلاش ریاض جهت آماده سازی روابط صمیمانه تر با پاکستان است که فن آوری ساخت سلاحهای هسته ای را در اختیار دارد.

نخست وزیر پاکستان مدتهای مدیدی را از دهه های گذشته همواره تحت حمایت خاندان آل سعود بوده است. دیوید اوتوای روزنامه نگار معروف و نویسنده زندگی نامه امیر بند سلطان در سال 2009 در مطلبی با عنوان "مأمور پادشاه" آورده بود: «در صورتی که ایران به یک قدرت هسته ای تبدیل شود و عربستان سعودی را تهدید سازد،‌ امکان دارد که پاکستان حامی اصلی خود را حمایت کند و به جای ایالات متحده، این پاکستان باشد که از عربستان دفاع کند». همچنین یزید صایغ کارشناس مسائل راهبردی در امور خاورمیانه نیز گفته بود که عربستان تلاش می کند که دولتمردان پاکستانی را جهت طرح برنامه ای وسیع در راستای آموزش شورشیان سوریه قانع سازد. طبعا می توان بسیاری از این حالت ناامیدی دولتمردان آل سعود را ناشی از اقدامات اوباما دانست که در طی سالهای اخیر بارها و بارها مقامات این کشور را به مخاطره انداخته است. این در حالیست که از یک سو کشور سوریه که مسافتی اندک با عربستان سعودی دارد، مملو از خون کشته شدگان بی گناه است؛ و از سوی دیگر عراق نیز به شکل مستمر ودائم درگیر جنگهای طائفه ایست.

در طرف مقابل در مصر نیز وجود مشکلاتی نظیر درگیری خیابانی و نیز مشکلات اقتصادی سبب شده که ملیاردها دلار از پول عربستان به این کشور سرازیر شود. اما باید توجه داشت که تنها نمی توان سیاستهای اوباما را مسئول رخ دادن این حوادث انگاشت، ‌و امیر بندر و دولتمردان آل سعود را بی گناه تلقی کرد.ملک عبدالله پادشاه عربستان که تقریبا نزدیک به 90 سال از عمر وی می گذرد، ملیاردها دلار از دارایی ها و اموال کشور را در راستای تلاش جهت اجرای ثبات در منطقه به هدر داده است اما در عین حال هیچ نتیجه ای از این امر نگرفته است. بهار عربی منطقه عربستان را نیز فرا گرفته و حالتی از هرج و مرج و آشوب در نتیجه این امر بر کل منطقه حاکم شده اما تا کنون نتوانسته اند جهت بازگرداندن آرامش ابزاری مناسب بیابند.

همچنین در لبنان ایران و هم پیمان آن یعنی حزب الله توانست بر آل سعود غلبه کند و زمانی که بندر بن سلطان پست خود را در سال 2005 در واشنگتن به شخص دیگری محول ساخت و مشاور امنیت قومی پادشاه گردید- که به هیچ وجه ممکن ارزش و لیاقت در دست داشتن چنین پستی را نداشت- یکی از وظایف خود را در سال 2006 ترغیب اسرائیل به گونه مخفیانه جهت جنگ علیه حزب الله تعیین کرده که بود؛‌اما در عین حال حزب الله توانست طرف صهیونسیست خود را به عقب نشینی وادارد. چندی بعد وی در اقدامی عجیب از سمیر جعجع رهبر سابق گروه های مسیحی مارونی جهت در اختیار گفتن منصب رئیس جمهور در این کشور حمایت کرد. برخی از امرای ارتش لبنان که با بندر همکاری می کردند همواره از دست وی گله داشتند که از طریق تماس تلفنی نمی توانند با وی رابطه برقرار کنند گویی که وی هرچند وقت یک بار خود را مخفی می کند. و عده ای از آنها می گفتند که گویی پادشاه عربستان،‌ نمی خواهد در حضورش از کلمه لبنان سخن به میان آورده شود.

همچنین در این راستا یک منبع لبنانی نزدیک که نخواست نامش فاش شود اظهار داشت: عربستان سعودی در حالتی از سرگردانی و نابسمانی به سر می برد، و این امر ناشی از نزدیکی روابط میان ایران و آمریکا است.

در حقیقت جهش بزرگ در رابطه میان آمریکا و عربستان از این رو حادث نشده که بندر بن سلطان یا حتی ملک عبدالله نیز نشاط و پویایی گذشته را جهت رابطه با این کشور ندارند. در طی ده سال اخیر که تغییرات چشمگیری در تجهیزات و واردات انرژی در سرتاسر جهان حاصل شده، عربستان سعودی و دیگر کشورهای صادر کننده نفت عضو اوپک اعتبار پیشین خود را که تا قبل از 40 سال دارا بودند، از دست داده اند. به یاری تکنولوژی جدید جهت استخراج گاز طبیعی از لایه های صخره های زمین - که ایالات متحده آمریکا به بزرگترین تولید کننده هیدروکربنات نفت و گاز در سرتاسر جهان مبدل شده- تأثیر چشمگیری در این رویداد گذشته است. در سال 1973 ملک فیصل صادرات نفت به غرب را ممنوع کرد و این امر ایالات متحده آمریکا و ارکان اقتصادی این کشور را تحت فشار قرار داد اما به مرور در اقتصاد جهانی تغییراتی حاصل شد. امروزه آل سعود خشم خود را از طریق برخی واکنشهای دیپلوماتیک نشان می دهد که ارزشی ندارد. به دیگر سخن جهان به هیچ وجه ارزشی برای این اقدامات قائل نیست، چنان که پس از نپذیرفتن کرسی غیر دائم شورای امنیت سازمان ملل در سپتامبر ماه گذشته نیز اتفاق خاصی رخ نداد.

آل سعود خوشبخت نیست

لایسی می گوید: طبعا آل سعود خوشبخت نیست، اما اکنون جریان امور در مقایسه با سال 1973 رو به سویی دیگر دارد.

بندر بن سلطان اکنون به این واقعیت پی برده که اگر روزهای خوشی را که در طی 22 سال از مأموریت خود به عنوان سفیر در واشنگتن گذرانیده بود،‌بازگرداند،‌ این باره سعی می کند که اقدامات خود را در عمق و کنه حوادث جهان پایه گذاری کند.در حقیقت بندر بن سلطان با وجود لقب فخیمی که همواره بر دوش می کشد، پس از مرگ پدرش که سالهای طولانی وزیر دفاع عربستان و سپس ولی عهد بود،‌ زمانی کودکی اش هرگز جزو رده های والای خاندان آل سعود بر شمرده نمی شد. چنانکه در اخبار مربوط به وی آمده، مادرش کنیزی سیه چهره بود که در سن 16 سالگی وی را به دنیا آورد و علم رغم دیگر دولتمردان آل سعود از جایگاه قابل توجهی برخوردار نبود؛ اما بسیار باهوش بود به گونه ای که به راحتی و با زبانی زیبا انگلیسی را صحبت می کرد و مدتی خلبان جنگی بود و از اطلاعات کاملی در حد فرماندهان نظامی ایالات متحده آمریکا برخوردار بود.

بند بن سلطان در دهه هفتاد از قرن گذشته در قانع کردن کنگره آمریکا در خصوص عدم توجه به اعتراض اسرائیل مبنی بر فروش هواپیماهای جنگی به مبلغ چندین ملیارد دلار نقش بارزی را ایفا می کرد. بعدها وی به واسطه ای جهت رد و نقل پیام میان کارتر و فهد بن عبدالعزیز که آن زمان پادشاه عربستان بود مبدل گردید. امیر به خوبی تناقضات اساسی در رابطه میان "سرزمین سوخته" و نیز "خانه آل سعود" را درک می کند. شاید ایالات متحده بزرگترین مصرف کننده انرژی در جهان باشد، اما در عین حال عربستان سعودی بزرگترین منبع تأمین این انرژی به شمار می رود، اما به جز این عامل،‌ دیگر مشترکاتی میان این دو کشور وجود ندارد. بر اساس آنچه که پاتریک در کتاب مشهور خود تحت عنوان "جهانی از آشوب، کاخ سفید و خاورمیانه- از جنگ سرد تا جنگ علیه تروریسم" آورده است: فهد خطاب به بندر گفته بود: «ایالات متحده آمریکا بزرگترین خطر علیه ما محسوب می شود؛ زیرا که هیچ گونه توافق فرهنگی،‌نژادی، دینی، زبانی و سیاسی بین ما وجود ندارد».

این در حالی است که تنها روابط فردی و خدمات بزرگ عربستان عاملی مهم در راستای ثبات روابط میان دو کشور بود، و بندر بن سلطان مهمترین شخصی بود که تمامی این امور توسط وی شکل می گرفت. چنان که تیلر می گوید: جشن های شبانه وی اسطوره ای و بی نظیر بود شبیه به پذیرایی های گتسبی عربی. و چنان که تحلیلگران به خوبی شاهد بودند هیچ مانعی در راستای تحکیم روابط میان واشنگتن ریاض مشاهده نمی شد.

زمانی که صدام حسین دیکتاتور عراق در سال 1990 به کویت حمله کرد، بندر زمینه را برای ایالات متحده آمریکا هموار نمود تا نیروهای خود را در کشورش پیاده کند و از طریق عملیات صحرایی صدام را از کویت بیرون کند، چرا که این امر خطری حاد و شدید برای عربستان در بر داشت.

بعد از گذشت یک دهه و دقیقا در سال 2001 عبدالله ولی عهده وقت عربستان بندر را به واشنگتن فرستاد، تا به جورج بوش یان پیام را برساند،‌که اکنون دیگر زمان به رسمیت شناختن حقوق فلسطینیان فرا رسیده است و می بایست برای آنان حکومتی خاص تشکیل شود و کشت وکشتار در فلسطین خاتمه یابد. ملک عبدالله بندر را مکلف ساخته بود که به بوش بگوید، در غیر این صورت امور به شکل بسیار بدی پیش خواهد رفت.

و این بار نیز ریاض تهدید کرده بود که در غیر این صورت صادرات نفت را متوقف خواهد ساخت. بوش نیز با این تصمیم موافقت کرد که می بایست برای فلسطینیان حکومتی مستقل تشکیل شود؛‌اما در عین حال کاخ سفید و وزارت خارجه آمریکا پیش نویسی را امضا کردند که در آن آمده بود، 19 تروریست هواپیماهایی را که در دو برج مرکزسازمان تجارت جهانی در نیویورک و ساختمان وزارت دفاع در شهر قرار داشته ربوده اند و از میان این 19 تن 15 تن آنها سعودی بوده اند که این امر خود سبب رعب و وحشت در میان خلبان ها شده است. وی ادامه می دهد: زمانی که بندر را در پاریس - در قصر نیلی سوگ سین که یکی از تفرج گاههای بزرگ جهانی است - دیدم، که وی در آن زمان ادعای شجاعت می نمود اما نمی دانست که چه می گوید. از این رو در این شکی نیست که شهروندان سعودی در این اقدام دخیل بودند، و سازمان اطلاعات و امنیتی عربستان نتوانسته بود، اقدامات آنان را شناسایی کند شکی نبود.

بعد از این اقدام دولت بوش،‌جهت آماده سازی جنگی جدید علیه عراق خود را آماده ساخت،‌و بندر نسبت به پیامدهای ناگوار این جنگ هشدار داد، زیرا که ال سعود به خوبی می دانستند که نتیجه حتمی سقوط صدام قدرت گرفتن ایران است و این امر به خوبی اتفاق افتاد. بار دیگر آل سعود میانگین تولید نفت را بالا بردند تا قیمت سوخت در ایستگاههای تأمین سوخت شهروندان آمریکایی بالا نرود و بدین شکل خدمتی حیاتی به دولت بوش ارائه دادند. لیسی می گوید: اگر حادثه 11 سپتامبر روابط میان عربستان سعودی و آمریکا را قدری تیره نمود، اما در عین حال یورش و تصرف عراق به کلی نسبت به این رابطه خدشه وارد نمود. بعد از آنکه دولت بوش جهت حمله به عراق آماده شد، بندر که در آن زمان یعنی سال 2005 به عنوان سفیر ایفای نقش می نمود همواره در نقل پیام میان واشنگتن و ریاض ایفای نقش می نمود. اما اکنون واضح است که جهان شاهد تغییری چشمگیر بوده است. در سال گذشته، به نقل از کسانی که از نزدیکان بندر هستند، بندر به ملک عبدالله این قول را داده بود که مشکلات در خلال چند ماه در سوریه حل خواهد شد، امری که رئیس دستگاه جاسوسی و اطلاعات سابق یعنی برادر ناتنی پادشاه موفق به حل آن نشده بود،‌اما در عین حال بندر نیز نتوانسته اقدامی در این باره انجام دهد.

یکی از مقامات آل سعود که با بندر روابط نزدیکی دارد، به تازگی نقل کرده است که شغل وی این گونه اقتضا می کند که 18 ساعت در روز فعالیت داشته باشد اما این امر در توان وی نیست. وی ناامید و خشمناک است چرا که می خواهد قدرتی را به جهانیان نشان داد که از انجام آن عاجز است. وی همچنین می گوید: هرگز روا نیست که یک مخبر و جاسوس خشمگین شود. و امروزه دیگر تنها داشتن عدم ترس و خجالت کفایت نمی کند.

لینک کوتاه :

با دوستان خود به اشتراک بگذارید: