سئوال تاريخي كه رهبر انقلاب پاسخ دادند/ هدف واقعي آمريكا از بمباران اتمی هیروشما و ناکازاکی
ورود شوروی به جبهه جنگ اقیانوس آرام باعث شد که دولت آمریکا مصمم شود هرچه سریعتر جنگ را به نفع خود و بدون مشارکت شوروی خاتمه دهد. در این راستا استفاده بیشتر از سلاح هستهای سادهترین راه فشار بر ژاپن بود، و نیروهای مسلح آمریکا برای استفاده مجدد از بمب هستهای نیازی به مجوز جدید دولت نداشتند؛ زیرا مجوزی که ترومن برای حمله اتمی صادر کرده بود اجازه استفاده از بمبهای جدید را میداد.
کد خبر :
303345
سرويس سياسي «فردا»- امیر حمزه نژاد؛ در تاريخ بشر هر گاه جنگي صورت گرفته است در پس آن يك بهانه واقعي و يا اغلب واهي براي جنگ وجود داشته است. همانطور كه در عصر حاضر عراق به بهانه مالكيت تمام اروند رود و خوزستان به ايران حمله ور شد، آمريكاييها نيز به بهانه داشتن سلاحها كشتار جمعي به عراق حمله كردند، مسائلي كه امروز از آنها به عنوان دروغهاي بزرگ در تاريخ ياد ميشود و بحثهاي بسياري پس از افشاي آنها به وجود آمده است.
جنگ جهاني دوم نيز كه به دليل وسعت و تعداد كشتهشدگان به بزرگترين جنگ تاريخ بشر
معروف است، نيز از اين قاعده مستثنا نيست. اين جنگ نه تنها با يك دروغ بزرگ آغاز شد بلكه با دروغهاي بزرگتري به پايان رسيد. جنگ جهاني دوم با حمله آلمان به لهستان آغاز شد. بهانه هیتلر برای حمله به لهستان و شروع جنگ جهانی دوم يك دروغ بود كه با يك جنگ تبيلغاتي همراه شد. آلمان نازی ادعا کرد گروهی از سربازان لهستانی به یک ایستگاه رادیویی درون خاك آلمان حمله کردهاند. در حقیقت حملهیی از جانب لهستان به داخل خاک آلمان رخ نداده بود. این اتفاق کار خود واحدهای اس اس بود که لباس سربازان لهستانی را پوشیده بودند. اما مساله ديگري كه همواره در خصوص جنگ دوم جهاني مورد مناقشه
است، نحوه پايان يافتن اين جنگ خانمانسوز است. آمريكاييها ادعا مي كنند كه اگر حمله به ژاپن صورت نمي گرفت جنگ دوم جهاني ادامه مييافت و به جاي صدهزار نفري كه در جريان اين حمله اتمي كشته شدند، چند ميليون نفر ديگر قرباني مي شدند. اين موضوع در كلام رهبري در ديداري كه با ۵۰ هزار فرمانده بسیجی داشتند مورد بررسي قرار گرفت. ايشان با بيان شاخصهاي استكباري اظهار داشتند: «شاخص دیگر استکبار، این است که جنایت را نسبت به ملت ها و نسبت به آحاد بشر مجاز می شمرند. این یکی از بلایای بزرگ استکبار در دوران جدید است. دوران جدید یعنی دوران پیشرفت علم و پدید آمدن سلاح های خطرناک
در دست مستکبران که بلای جان انسانهایی شد که تسلیم و تابع آنها نشدند. مثالها در این زمینه بسیار زیاد است. یک نمونه دیگر بمباران شیمیایی دو شهر ژاپن است در سال 1945 میلیادی. یعنی سال 1324 شمسی ما. دو شهر ژاپن را با بمب اتمی نابود کردند. صدها هزار آدم کشته شدند. چندین برابر اینها در طول زمان تا امروز بر اثر اشعه اتمی که وجود داشته معیوب و ناقص الخلقه و دچار بیماری گوناگون شدند و تا امروز مشکلاتش باقی است. هیچ استدلال درستی هم برای این موضوع نداشتند. راحت بمب اتم انداختند. دو بار بمب اتم استعمال شده است تا بحال. هر دو بار هم توسط آمریکاییها که امروز خود را متولی مسئله
اتمی در دنیا میدانند و دلشان هم میخواهد که این ماجرا فراموش شود حال آنکه فراموش شدنی نیست. جنایت برای دستگاه های استکباری آسان است و جان انسانها برایشان بی ارزش. » آيت الله خامنهاي با اشاره به استدلالهاي واهي مقامات آمريكايي در حمله اتمي به دو شهر ژاپن با بيان كردند: « یکی دیگر از خصوصیات استکبار، فریبگری و رفتار منافقانه است. همین جنایاتی که گفته شد، همه اینها را در تبلیغات خود سعی میکنند توجیه کنند و جنایت را در لباس خدمت نشان دهند. این نظام استکبار که قصد سلطه بر ملت ها را دارد، از این شیوه به طور متعارف و معمول در همه زندگی اش استفاده میکند. شیوه
توجیه جنایت و پوشاندن لباس خدمت به جنایت. همین حمله به ژاپن و دو بمبی که در هیروشیما و ناکازاکی منفجر شد را آمریکا عذرخواهی میکند به این صورت: اگر چه با این دو بمب دهها هزار کشته شدند، لکن این کشتهها و هزاران و ده ها هزار یا صدها هزار کشته، به قیمت تعطیل کردن و تمام کردن جنگ جهانی دوم بود. هزینه تمام کردن جنگ جهانی دوم بود. اگر این بمبها را نمی انداختیم جنگ ادامه می یافت و دو میلیون کشته می شدند. ما خدمت کردیم! ببینید این حرفی است که مسئولان آمریکا دائما تکرار میکنند. این از حرفهای منافقانه و دروغهای عجیب و غریبی است که جز از استکبار برنمیآید. این بمب ها
تابستان 1945 منفجر شد در حالی که 4 ماه قبل از آن یعنی در اول بهار 1945 هیتلر که رکن اصلی جنگ بود خودکشی کرده بود. 2 روز قبل آن هم موسولینی، رئیس جمهور ایتالیا که رکن دوم جنگ بود، دستگیر شده و جنگ عملاً خاتمه یافته بود. یعنی جنگ تمام شده بود. ژاپن هم از 2 ماه پیش اعلام کرده بود آماده تسلیم است. جنگی وجود نداشت ولی آمریکا بمب ها را منفجر کرد چرا که این سلاح ها را ساخته بود و می خواست آنها را بالاخره یک جایی آزمایش کند. و این بمب ها را بر سر مردم بیگناه ناکازاکی و هیروشیما آزمایش کرد.» با نگاهي به اصل اهداف اين حملات به ژاپن ميتوان به مسائل ديگري نيز در اين زمينه دست يافت،
مسالهاي كه ريشه در رقابت ميان دور ابر قدريت يعني روسيه و آمريكا دارد. دو روز پس از بمباران هیروشیما و بر خلاف انتظار و میل آمریکا، دولت شوروی به امپراتوری ژاپن اعلان جنگ داد و نیروهای ارتش سرخ شوروی به مواضع ژاپن در منچوری یورش بردند. ورود شوروی به جبهه جنگ اقیانوس آرام باعث شد که دولت آمریکا مصمم شود هرچه سریعتر جنگ را به نفع خود و بدون مشارکت شوروی خاتمه دهد. در این راستا استفاده بیشتر از سلاح هستهای سادهترین راه فشار بر ژاپن بود، و نیروهای مسلح آمریکا برای استفاده مجدد از بمب هستهای نیازی به مجوز جدید دولت نداشتند؛ زیرا مجوزی که ترومن برای حمله اتمی
صادر کرده بود اجازه استفاده از بمبهای جدید را میداد. همين مساله سبب شد تا آمريكا طرح حمله ديگر هستهاي به شهر «كوكورا» ژاپن را برنامه ريزي كند اما در حين اين عمليات با توجه به نامساعد بودن هوا فرمانده عملیات تصمیم گرفت که بجای رها کردن بمب اتمی در دریا و یا بازگرداندن آن به پایگاه، بهتر است آن را بر روی ناكازاکی بیندازند که در مسیر بازگشت بمبافکن به پایگاه هوایی در اوکیناوا قرار داشت و یکی از اهداف کماهمیتتر آمریکا در ژاپن محسوب میشد.بدین ترتیب در تاریخ پنجشنبه ۹ اوت ۱۹۴۵ میلادی، بمب دیگری به نام «مرد چاق» (به انگلیسی: Fat Man) بر روی شهر ناكازاکی
انداخته شد و بعد از آن فاجعهاي هستهاي ديگر رخ داد. اين مساله البته هنوز در جامعه جهاني بخصوص كشور ژاپن مورد بحث و مناقشه است كه چرا بايد چنين فاجعهاي براي پايان جنگ جهاني دوم با وجود تسليم شدن ايتاليا و آلمان رخ مي داد. يكي از فرضيهها كه مطرح مي شود و تا به امروز نيز با رفتار آمريكاييها در صحنه بينالملل مطابقت داشته و بر اين اساس اثبات شده است، مساله تحكيم قدرت آمريكا پس از پايان جنگ جهاني دوم است. آمريكايي ها نه تنها به طرف مغلوب بلكه به همپيمانان خود در جنگ جهاني دوم با اين عمل نشان داد كه قدرت بلامنازع هستند و بر همين مبنا وارد كارزار ديگري شدند
كه در تاريخ به « جنگ سرد» معروف شد. البته بيش از اين موارد مساله آزمايش بمب اتمي در يك مقياس واقعي كه در كلام رهبري نيز ذكر شد هدف اصلي آمريكايي ها از بمباران هسته اي هيروشيما و ناكازاكي مطرح مي شود كه آمريكاييها همواره آن را با پوشش پايان دادن به جنگ جهاني دوم، جنگي كه قبلا به پايان رسيده بود، توجيه ميكنند. جالب اينجاست كه امروز حقوق حاكم بر استفاده از انرژي هستهاي را كشوريهايي تعيين ميكنند كه سابقه تاريخي سياهي در اين موارد دارند كه نه تنها توجيه پذير نيست بلكه اثرات آن را نيز نمي توان پنهان كرد. به هر حال بمبهای اتمی هیروشیما و ناکازاکی قدرت
انفجار هستهای آمريكا را به جهان شناساندند و این پرسش مهم كه در خود پاسخهاي گوياي بسياري دارد همیشه باقی ماند که آیا برای قدرت نمایی راهی جز بمباران مردم بی گناه نبود؟!