جنگ عربستان با ایران و حزب الله علنی شد/ پاسخ ایران و نصرالله چیست؟

شاهزاده بندر اردن را به پایگاه خود برای تعامل با تحولات سوریه تبدیل کرده است؛ وی «جیش الإسلام» را بنیان نهاده و منابع مالی تأسیس یک ارتش حرفه ای تر به نام «جیش محمد» را تأمین می‌کند. قرار است تعداد سربازان جیش محمد به 250 هزار نفر برسد و به عنوان یک نیروی واکنش سریع عربستانی در جنگهای حال و آینده به خصوص در یمن، عراق، سوریه و لبنان وارد عمل شود،

کد خبر : 303271
سرویس بین الملل «فردا»: یک تحلیلگر مسایل بین‌المللی نوشت که حملات انتحاری دیروز لبنان برای فشار بر حزب‌الله و ایران جهت رها کردن جبهه سوریه و شعله‌ور کردن جنگ فرقه‌ای در لبنان و انتقال جنگ به این کشور انجام شد. مطابق با گزارش تسنیم، روزنامه رأی الیوم در مقاله‌ای به قلم عبدالباری عطوان حمله انتحاری اخیر علیه سفارت ایران و واکنش احتمالی ایران و حزب الله به این حمله را مورد بررسی قرار داده که متن آن را می آوریم:

حملات انتحاری دیروز که سفارت ایران در مرکز بیروت را هدف قرار داد ناظران را غافلگیر نکرد، حتی اعلامیه گردانهای عبدالله عزام وابسته به سازمان القاعده مبنی بر پذیرش مسؤولیت این حملات نیز موجب غافلگیر شدن کارشناسان نشد چرا که انتقال جنگ خانمان سوز سوریه به لبنان آن هم به شکلی خونین‌تر، مورد انتظار و حتی شبه حتمی بود.

ایران، حامی اصلی حکومت سوریه است و اگر پشتیبانی مالی و تسلیحاتی ایران نبود حکومت سوریه نمی توانست این همه مقاومت کند، حزب الله نیز که سفارت ایران در حوزه امنیتی آن قرار دارد نقش تعیین کننده ای در نبرد میدانی علیه مخالفان مسلح سوری ایفا کرد و به طور مشخص علیه گروههای جهادی مثل دولت اسلامی عراق و شام و جبهه النصره که بیعت خود را با سازمان القاعده اعلام کرده اند، وارد عمل شد؛ اگر حضور رزمندگان حزب الله در کنار ارتش سوریه نبود سوریه نمی توانست شهر راهبردی القصیر را آزاد و در هر دو ریف دمشق، پیشروی کند و نیز قادر نبود شهرک قاره در ریف قلمون را به تصرف کامل خود درآورد.

اهداف حمله انتحاری به سفارت ایران

همه می دانند که حملات انتحاری دیروز لبنان با دو هدف صورت گرفت: یکی فشار بر حزب الله و ایران برای بیرون کشیدن نیروهایشان از سوریه، و دیگری شعله‌ور کردن جنگ فرقه ای میان شیعه و سنی در لبنان و انتقال جنگ به این کشور، چرا که حزب‌الله نمی تواند همزمان وارد دو جنگ یکی در سوریه و یکی در داخل لبنان شود و اگر هم بتواند هزینه بسیار سنگینی بر این گروه تحمیل می‌شود؛ بیش از هفتصد هزار آواره سوری که اکثر آنها سنی مذهب هستند هم اکنون در لبنان حضور دارند و این حضور، موازنه فرقه‌ای در لبنان را زیر و رو کرده و ترکیب حساس جمعیتی را به سود اهل سنت و متحدان آنها تغییر داده است؛ به ویژه اگر تلاشهای کنونی برای بسیج این آوارگان یا لااقل بخش گسترده ای از جوانان آنها در قالب شبه نظامیان مخالف حزب الله و ایران به ثمر بنشیند تا در صورت ازسرگیری جنگ فرقه ای گسترده در لبنان، به عنوان یک پشتوانه مهم از آنها استفاده شود.

سید حسن نصرالله رهبر حزب الله در سخنرانی عاشورای خود در روز پنج شنبه اعلام کرد که نیروهای حزب الله برای دفاع از محور مقاومت و مسأله فلسطین تا آخر در سوریه باقی می‌مانند. این بدان معناست که نیروهای حزب الله زیر بار هیچگونه فشاری، از سوریه عقب نشینی نخواهند کرد.

سویه صحنه هماوردی عربستان و ایران

سوریه هم اکنون شاهد جنگ «مرگ و زندگی» میان عربستان و ایران است، جنگی که آشکارا جنبه فرقه ای به خود گرفته و می تواند همه منطقه از جمله کشورهای همسایه مثل لبنان، اردن، ترکیه و عراق را شعله ور سازد. پس از شانه خالی کردن آمریکا از همراهی با عربستان، این کشور تصمیم گرفت به تنهایی جنگ در سوریه را با هدف ساقط کردن حکومت بشار اسد ادامه دهد. آمریکا هم اکنون ترجیح می‌دهد به جای اتحاد راهبردی با اهل سنت به رهبری عربستان، با هلال شیعی متحد شود و به همین خاطر وارد گفتگویی راهبردی با ایران شده که می تواند در جریان مذاکرات ژنو میان ایران و شش کشور، به توافقنامه‌ای بینجامد که بر اساس آن تحریمهای اقتصادی علیه ایران کاهش یافته و 60 میلیارد دلار اموال ایران که در بانکهای غربی بلوکه شده‌اند آزاد گردد. این بدین معناست که آمریکا پذیرفته است که ایران یک ابرقدرت منطقه ای است و می تواند شریک نفوذ منطقه ای باشد.

نقش بندر بن سلطان در حوادث منطقه

شاهزاده بندر بن سلطان بن عبدالعزیز رئیس سازمان اطلاعاتی عربستان، به دشمنی شدید با شیعیان، ایران و حزب الله معروف است و در کتابی به نام « شاهزاده » رسماً اعتراف می‌کند که در ترور نافرجام سید محمدحسین فضل الله در حومه جنوبی بیروت دست داشته است؛ این ترور نافرجام، پاسخی بود به حمله حزب تحت امر سید محمد حسین فضل الله به یک کشتی جنگی آمریکا در دهه هشتاد قرن گذشته که باعث کشته شدن حدود سیصد تن از سربازان نیروی دریایی آمریکا شد. بندر بن سلطان هم اکنون همه تلاشش را به کار گرفته تا حکومت سوریه را ساقط کند و اگر نتواند نفوذ منطقه ای ایران را ریشه کن کند لا اقل آن را مهار نماید.

شاهزاده بندر اردن را به پایگاه خود برای تعامل با تحولات سوریه تبدیل کرده است؛ وی «جیش الإسلام» را بنیان نهاده و منابع مالی تأسیس یک ارتش حرفه ای تر به نام «جیش محمد» را تأمین می‌کند. قرار است تعداد سربازان جیش محمد به 250 هزار نفر برسد و به عنوان یک نیروی واکنش سریع عربستانی در جنگهای حال و آینده به خصوص در یمن، عراق، سوریه و لبنان وارد عمل شود، درست است که شاهزاده تمامی این کارها را انجام داده اما نمی‌توان طرف مقابل و توانمندیهای عظیم نظامی و تجارب جنگی اش را دست کم گرفت.

برخی نمایندگان حزب‌الله در پارلمان لبنان در گفتگو با شبکه‌های لبنان تهدید کرده‌اند که انتقام این اقدام تروریستی را خواهند گرفت. عمران زعبی وزیر اطلاع‌رسانی سوریه هم صراحتاً عربستان، برخی کشورهای خلیج فارس و در مرتبه بعدی اسرائیل را متهم به حمله انتحاری به سفارت ایران کرده است. وی با اعلام اینکه این طرفها «به صورت چراغ خاموش، فرهنگ تروریسم را در منطقه رواج می‌دهند» سازمانهای جاسوسی عربستان و اسرائیل را عامل تروریسم دانسته و گفته است: از همه اقدامات تروریستی که در سوریه، لبنان و عراق رخ می دهد بوی دلارهای نفتی می‌آید.

آیا حزب الله واکنش نظامی نشان خواهد داد؟

سؤالی که در اینجا مطرح می شود این است که: پاسخ حزب‌الله به این حمله که سومین حمله تروریستی در حومه جنوبی بیروت در کمتر از یک سال است، چگونه و در کجا رخ خواهد داد؟ در این باره دو نظریه وجود دارد: نظریه اول این است که حزب‌الله همانند موضع قبلی اش در قبال دو حمله گذشته، خویشتنداری خواهد کرد، زیرا خوب می داند هدف از این حملات، تحریک حزب‌الله برای مقابله به مثل در خاک لبنان است و حال آنکه این حزب در خارج از لبنان، درگیر جنگی مهمتر یعنی جنگ سوریه است. نظریه دوم قائل به این است که حزب‌الله این بار حتماً واکنش نشان خواهد داد، اما احتمالاً نه در خاک لبنان. به یاد داشته باشیم که سید حسن نصرالله قبلاً از رقبای لبنانی خود خواسته بود که جنگ را به داخل لبنان نکشند و به هماوردی در سوریه بسنده کنند، اما به نظر می‌رسد که رقبای حزب‌الله توجهی به درخواست سید حسن نصرالله نکرده‌اند زیرا خوب می‌دانند که نقطه ضعف وی، لبنان است.

ما نظریه اول را محتمل‌تر می دانیم اما نظریه دوم را هم بعید نمی‌دانیم چرا که جنگ، علنی شده و طرفهای درگیر، هویت و اهداف خود را پنهان نمی‌کنند. به همین علت ممکن است سفارت عربستان در لبنان یکی از اهداف باشد و واداشتن شیعیان عربستان و سایر کشورهای حوزه خلیج فارس به حرکت و انقلاب، گزینه دیگری است که ممکن است در دستور کار قرار گیرد.

نقشه‌های شاهزاده بندر برای ایران

این یک جنگ تعیین کننده است که احتمالاً گسترده تر و خشن تر شود، چرا که بنا بر گزارشهای غربی، بندر به پشتیبانی از یک گروه مسلح اسلامگرا در منطقه بلوچستان پاکستان به نام جیش العدل برخاسته که در نزدیک مرزهای شرقی ایران مستقر شده است. همچنین وی به دنبال شوراندن اقلیتهای نژادی آذری و اعراب اهوازی و سایر قبایل سنی مذهب ایران است تا این اقلیتها ثبات حکومت ایران و جبهه داخلی این کشور را متزلزل کنند.

جنگ عراق و ایران با دو جرقه شعله ور شد: یکی انفجار در دانشگاه مستنصریه بغداد و دیگری تلاش برای ترور طارق عزیز توسط گروهی که گفته می شد وابسته به حزب الدعوه - حزبی که هم اکنون رئیس آن حکومت عراق را در دست دارد - هستند. بنابراین عجیب نیست اگر حمله انتحاری به سفارت ایران در بیروت، به عنوان یک جرقه، جنگ ترور، انفجار و شاید جنگی گسترده‌تر را شعله ور سازد.

جنگ هشت ساله ایران و عراق با دو ملیون قربانی، استفاده از سلاحهای شیمیایی و بمباران شهرها، مساوی تمام شد. حال سؤال اینجاست که جنگ عربستان و ایران که به سرعت در حال گسترش است، چند سال به طول خواهد انجامید، چند قربانی خواهد گرفت و چه سلاحهایی در آن استفاده خواهد شد؟

لینک کوتاه :

با دوستان خود به اشتراک بگذارید: