«تنهاي تنهاي تنها» يك فيلم شريف با طعم كودكانه/ فيلمي به دور از سياهنماييهاي سياسي
فيلم عبديپور به طور طعنه آميزي به تاثيرگذاري سياست بر روي زندگي افراد مختلف از جمله كودكان ميپردازد و با زيركي تمام اين مضمون را درقالب فيلم پياده مي كند كه نه تنها اغراق آميز نيست بلكه بسيار قابل باور است و شعارزدگي و هجو در آن ديده نميشود.
کد خبر :
303068
سرويس ادب و هنر «فردا»؛ فيلم سينمايي « تنهاي تنهاي تنها» يكي از آثاري بود كه در جشنواره فيلم فجر سال گذشته مورد توجه مخاطبان و منتقدان قرار گرفت. درواقع بايد گفت كه اين فيلم پديده جشنواره سال گذشته بود و كسي فكر نم
يكرد چنين مضموني با چنين ساختي در ميان فيلمهاي پرطمطراق جشنواره قد علم كند. تنهاي تنها محصول سيماي بوشهر است و يك فيلم تله است اما از اين نظر نيز بايد آن را تحسين كرد؛ چراكه مخاطب در تنهاي تنها به جايي ميرسد كه ديگر به اين فكر نميكند كه از اول قرار بوده تله فيلم ببيند نه يك فيلم سينمايي.
فيلم احسان عبديپور كه اولين ساخته اين كارگردان نيز هست، به فضاي بسيار جالب از يك موضوع حساس دست پيدا كرده است. موضوعي كه براي ما ايرانيها به عنوان يك موضوع ملي تلقي ميشود در اين فيلم پر و بال داده شده است و در عوالم كودكي آنچنان رشد يافته كه به يك موضوع جهاني تبديل شده است؛ موضوعي كه دو كودك ايراني و روسي را به هم پيوند ميزند. داستان فيلم نيز از اين جهت كه مطرح ميسازد اختلافات بزرگ نمي تواند ماهيت نوع دوستي انسانها را در بر گيرد، قابل تحسين است. «عبدالکریم» ـ معروف به «رنجرو» ـ پسرکی بوشهری است که در یکی از روستاهای اطراف نیروگاه اتمی بوشهر زندگی
میکند. او با پسرکی روسی، که پدرش از مهندسان روسی نیروگاه است دوست میشود؛ اما تحولات جهانی بویژه پرونده هستهای ایران و واکنشهای اطرافیان، دوستی صادقانه و بیآلایش آنها را تهدید میکند. رنجرو ماهیفروش است و از زبان روسی جز چند جمله که به درد ماهی فروشی میخورد نمیداند و «اَلِگ» دوست روس او هم از فارسی همان مقدار را میداند که رنجرو هنگام دورهگردی برای فروش ماهی فریاد میزند. زنی روس، که او نیز از مهندسان نیروگاه بوشهر است نقش مترجم آنها را بازی میکند. رنجرو چند بار در پی سرزنشهای خانوادهاش، که میترسند او بر اثر این رفاقت، کمونیست شود، از
دوست روساش جدا میشود تا اینکه سرانجام به خاطر گزارشهای آژانس بینالمللی انرژی اتمی، فعالیت نیروگاه متوقف میشود. مهندسان روس بوشهر را ترک میکنند، بوی جنگ به مشام میرسد و نیروهای ارتش آماده دفاع میشوند و ... تنهاي تنها فيلمنامه خوبي دارد و اين موضوع يكي از نقاط قوت اين فيلم است. صميميت و يك رنگي دو كودك در فيلم توانسته اثر عبديپور را به فيلمي تاثيرگذار بدل كند. در تنهاي تنها خبري از سياهنمايي و قضاوتهاي يكسويه نيست. از اين روست كه فيلم به واقعيات بيشتر نزديك و قابل تحملترميشود. فقري كه در تنهاي تنها نمايش داده ميشود نيز بنابر همين نگاه
منصفانه قابل پذيرش است و همين خصوصيات است كه اين فيلم را به اثري واقع گرايانه نزديك ميكند. تنهاي تنها در اين زمينه يك فرياد كودكانه و انتقاد آميز از دنياي سياست است، دنيايي كه ندانسته پا بر روي معصوميتها و دوستيهاي كودكان مي گذارد. فيلم عبديپور به طور طعنه آميزي به تاثيرگذاري سياست بر روي زندگي افراد مختلف از جمله كودكان ميپردازد و با زيركي تمام اين مضمون را درقالب فيلم پياده مي كند كه نه تنها اغراق آميز نيست بلكه بسيار قابل باور است و شعارزدگي و هجو در آن ديده نميشود. تنهاي تنها اثري كاملا شهرستاني است و توسط سيماي بوشهر توليد شده است. از اين رو
ميتوان بومي بودن اين اثر و نمايش ديگر نقاط كشور را نيز از جمله نقاط مثبت آن به حساب آورد. فيلم عبديپور از سوي ديگر در ژانر كودك توليد شده است و نمونه اي موفق در اين عرصه به شمار ميآيد و درواقع ميتوان آن را تلاشي ارزنده براي احياي سينماي كودك آنهم در استانها به شمار آورد كه بر خلاف هزينه سرسامآور برخي فيلم هاي سينمايي با هزينه نسبتا پاييني ساخته شده است. تنهاي تنهاي تنها با تكيه بر فيلمنامه خوب و بازيگران مستعد به اثر قابل قبولي بدل شده كه توانست در جشنواره فيلم فجر جايگاه بالاتري از بسياري فيلمهاي ديگر به خود اختصاص دهد. از اين رو بايد فيلم تنهاي
تنها را اثري خلاقانه دانست كه توانسته با تمام كمبودهايي كه وجود دارد به خوبي پيام انساني خود را به مخاطب عرضه دارد.