لرستان میزبان خاکی ترین آیین عاشورایی

خاک متبرک و گلاب و بهانه ای برای عاشقانه ای دیگر؛ این روایت خاکی ترین و خالصانه ترین آیین عاشورایی است که لرستانیها هر جای دنیا که باشند برای به جا آوردنش بی قرارند؛ گویا "گِل" روز عاشورا بهانه ادای عشقی است که در آب و گل مردمان این دیار سرشته شده است.

کد خبر : 301825

مهر: آیین های سنتی روز عاشورا روایت گر عاشقانه ای حزن انگیز از مردمان لرستان است، عاشقانه ای که سر تا پای اهالی این دیار را در خاک و "گِل" فرو برده تا هر عزاداری زمزمه کند: آب حیات من است خاک سر كوى تو. روایت این عاشقانه از روزها قبل از عاشورا شروع شده است، از ایامی که همه چیز مهیای عرض ارادتی دیگر می شود. خیمه ها در شهر پا می گیرد؛ دیوارها و خیابانها سیاهپوش می شوند و نوحه های محلی تا روستاهای دورافتاده ضجه می زنند.

همه این مقدمه چینی ها برای آیینی است که روز عاشورا لرستان را به اوج می برد؛ شاید بتوان نامش را خاکی ترین آیین عاشورایی نهاد چرا که این سنت دیرینه از اوج اخلاص و ارادت مردم این دیار برخاسته است، ارادتی که تمامی ندارد و هر روز عمیق تر و خالصانه تر می شود. آئین گل مالی در لرستان و اما آئین خاص گل مالی در لرستان دارای مراحل مختلفی است که به طور معمول از روز هفتم محرم که به روز "تراش عباس" موسوم است، شروع شده و تا بعد از شام غریبان نیز ادامه دارد. در روز هفتم محرم همه عزاداران حسینی به حمام رفته و پس از اصلاح سر و صورت و نظافت کامل، لباسهای تمیز می پوشند که این روز را "تراش عباس" می نامند. از این روز به بعد، عده ای برای افروختن آتش در صبح عاشورا به جمع کردن و گردآوری هیزم در سطح شهر می پردازند تا اگر در روز عاشورا برف و باران ببارد و احیانا هوا سرد باشد عزادارانی که درگِل می افتند (مراسم گِل افتادن) از سرما حفظ شوند. به این منظور عده ای در محل دوره افتاده و با خواندن جملاتی از خانه ها تقاضای هیزم می کنند که مردم نیز با کمال میل بسته به نذری که دارند به آنان هیزم می دهند. هر چند امروزه هیزم مورد نیاز هیئات از سوی دستگاههای مرتبط از جمله منابع طبیعی تامین می شود.

در روز تاسوعا نیز عزاداران خاک نرم و مخصوصی بنام گل باغچاله (گل رس) را مهیا کرده و در میدانهای بزرگ و کوچک که معمولا با آجر چینی در جلوی خیمه ها و تکیه های شهر درست می شود می ریزند و در روز عاشورا این خاک را با گلاب مخلوط کرده و گل روز عاشورا را فراهم می کنند. غروب روز تاسوعا خرم آباد سراسر اندوه و ماتم است. همه بی تابند و حادثه ای ناگوار را انتظار می کشند. حوضچه های خاک رس در سطح شهر آماده شده و هیزم های جمع آوری شده نیز کنار حوضچه های خاک رس تپه شده است. کودکانی که با عشق حسین شکوفه می زنند علی پسر جوانی است که در حال چیدن بطری های گلاب بر روی خاک رس است. زیر لب بندهایی از زیارت عاشورا را زمزمه می کند. خودش می گوید از وقتی که یادش می آید در برپاگردن گل روز عاشورا کمک کار بچه های محل بوده است. خاطرات بچگی هایش از روزهای محرم را به درخواست ما زیر و رو می کند تا از بچگی هایش بگوید. از نذر مادرش برای خرید پیراهن سیاه دهه محرم می گوید و اینکه مطابق سنتی که در برخی محلات قدیمی خرم آباد وجود داشته است تا چند سال کودکی اش پیراهن مشکی محرم را با پول نذری همسایه ها می خریده است. علی حالا بزرگ شده است و از یادآوری خاطرات کودکی هایش سرخ و سفید می شود و می گوید: این رسم در برخی محلات قدیمی شهر وجود دارد و پسربچه هایی که دارای نذر هستند با رفتن در خانه های همسایه و جمع کردن پولهای نذری مردم برای ایام محرم پیراهن سیاه می خرند و با حضور در هیئت های سینه زنی شهر در عزاداری امام حسین(ع) شرکت می کنند. این رسم دیرین هر چند که امروز دیگر به قوت گذشته برقرار نیست نمونه ای از مشارکت مردم در عزاداری سرور و سالار شهیدان است و به نوعی بار فرهنگی عمیقی در خود دارد. شهر خرم آباد در شب عاشورا پر از سکوت است. صبح عاشورا هیئت های سینه زنی و زنجیر زنی قبل از طلوع آفتاب بی تابتر از هر روز، شب را به صبح پیوند می دهند. سرنا و دهلی که به "چمری" نواختن خو کرده است با شروع روز عاشورا در اولین ساعات روز صدای ساز و دهل با نوای سوزناک و غم انگیزی موسوم به نوای "چمریونه" عزاداران حسینی را به حضور در دستجات و هیئات عزاداری دعوت می کند. "چمر"، "چمری" یا "چمریونه" موسیقی و آهنگ اندوه باری است که در سوگ و عزای بزرگان در ریتمهای متفاوت و به وسیله "سرنا" و "دهل" نواخته می شود. پیام آیین "چمر" علاوه بر بیان اوج اندوه مردمان این سرزمین حامل پیغامی است برای سایر افراد؛ به نوعی که با اجرای این مقام از موسیقی عزا همه خواهند فهمید که بزرگی از میان ایل یا طایفه عزادار مرده است. صبح عاشورا در بیشتر شهرهای لرستان با صدای سوزناک "چمریونه" آغاز می شود و همه زمین و زمان بر حادثه ای می گریند که سالهاست سرنا و دهل لرستان را به چمری نواختن خو داده است. سرما و گرما و تابستان و زمستان ندارد... عزاداران فراخوانده شده با حضور در تکیه های محله و "گل مالی " کردن خود گرد آتش می ایستند تا از سرما محفوظ مانده و شروع به سینه زنی و عزاداری می کنند. سرما و گرما و تابستان و زمستان ندارد. تنها چیزی که مردم را در غم حسین گل اندود کرده است عشق است و محبتی که مردمان لر به اهل بیت و حسین(ع) و ابوالفضل(ع) دارند. غم و ماتمی که این فضای روحانی دارد بیش از آن است که بتوان در چند سطر آن را معنا کرد، باید باشی و ببینی تا بدانی غم و ماتم نوای "چمریونه" چگونه دوستداران حسین (ع) را به کوچه ها و هیئات می کشاند. مردم خرم آباد و استان لرستان ماندن در خانه را در روز عاشورا ناثواب می دانند. آنها از ابتدای روز در اولین خیمه گاه گل بر سر و شانه می گذارند و پس از مراسم عزاداری در تکیه های محلات شهر در قالب دستجات سینه زنی و زنجیر زنی به سمت مرکز شهر حرکت می کنند. از همه کوچه ها و خیابانها و خانه های شهر مردم بیرون می زنند. انگار قیامتی در راه است که این گونه بی تاب مردم به سطح شهر آمده اند. دستجات زنجیر زنی با توقف در جلوی هر خیمه (تکیه) با مداحی مداح آن تکیه عزاداری کرده و سپس به تکیه بعدی می روند. سرتاپایشان را با گل معطر عاشورا آذین بسته اند از ارادت مردمان لرستان به حسین و عباس هر چه بگوییم ذره ای نیست در مقابل این همه عشق و محبت. ارادت مردمان این دیار تا پای عشق و جان رفته و روح همه لرستانیها را به تسخیر خود درآورده است. برای دیدن مراسم روز عاشورا در هیئت های قدیمی شهر خرم آباد باید به محلات پشت بازار و درب دلاکان رفت. هیئت های سینه زنی این محلات از قدیمی ترین های شهر هستند. صبح عاشورا در این محلات غوغایی به پاست. بازار شهر تعطیل شده و بر سر در همه مغازه ها پرچم سیاه افراشته شده است. همه عزاداران حسینی خود را گل مالی کرده اند و برخی نیز در نوبت هستند تا میاندار سرتاپایشان را با گل معطر روز عاشورا آذین ببندد. برخی دور آتش ایستاده اند تا گل روی لباسشان خشک شود، برخی دیگر نیز در نوبت هستند تا در گل عزای حسینی غلت بخورند و برخی دیگر نیز دوره زده اند و سینه می زنند و دستهایشان را گاهی در آسمان می چرخانند و سوزناک فریاد برمی آورند: "هی روو...هی روو...هی روو..." عزیز زهراست کفن ندارد گرد و غباری که از سینه زدن هیئت های عزاداری به آسمان بلند می شود آرام روی چهره همه عزاداران می نشیند. امروز از آسمان شهر خرم آباد خاک می بارد و زمین در عزای مردمی آسمانی توان اشک ریختن را بازمی یابد. نزدیک های ظهر عاشورا است و عزاداران بی تابتر از صبح سینه می زنند و نوحه می خوانند: این بدن از کیست که سر ندارد/ عزیز زهراست کفن ندارد... روش سینه زنی در خرم آباد به این صورت است که اول نشسته و با یک دست سینه می زنند بعد وقتی نوحه خوان فریاد می زند "ای وای شهیدان به دشت کربلا"، همگی سرپا می ایستند و ضمن جواب دادن به نوحه خوان در مقابل هم با دو دست به سینه می زنند و بعد از آن به عزاخانه دیگری می روند. آنچه مهم است این است که با گذشت سالها هیچ گونه تغییری در روش عزاداری مردم لرستان رخ نداده و همچنان شکوه و ماندگاری گذشته خود را حفظ کرده است. مراسم عزاداری مردم لرستان تا ظهر ادامه دارد و در نهایت با رسمی موسوم به "طوق اشگس" به پایان می رسد. طوق نمادی است از علم حضرت ابوالفضل(ع) (علمدار کربلا) که در عزاداری های مرسوم در برخی از نقاط استان برافراشته نگه داشته می شود و سنتی موسوم به "علم برداری" یا "علم گردانی" نیز در این زمینه مرسوم است. این علم تا ظهر عاشورا به وسیله عزاداران حاجتمند حمل شده و در نهایت در پایان ظهر عاشورا به نشانه افتادن علم حضرت عباس(ع) قسمت های مختلف آن از هم جدا می شود که در اصطلاح به این عمل "طوق اشگس" می گویند. دخیل حرف های نگفته بر علم عزاداری عباس(ع) غمی که هنگام باز کردن و فرود آمدن علم در قلب مردمان لر می نشیند شهادت علمدار کربلا حضرت عباس(ع) را در اذهان یادآوری می کند. پارچه ها و نخ های سبزی که عزاداران حسینی به علم گره زده اند پر از حرف های نگفتنی است. از حاجات پیرزنی که برای عاقبت به خیری پسرش دخیل می بندد تا زن جوانی که هنوز بیماری فرزندش ناامیدش نساخته است. بیماران زیادی بوده اند که با دخیل بستن به علم شیرمرد کربلا حضرت ابوالفضل العباس(ع) حاجت روا شده اند و حال هر ساله در پیشاپیش هیئت های عزاداری برای غریبی حسین و عباس زنجیر و سینه می زنند. علاوه بر آئین های یاد شده مراسم های دیگری نیز در ایام محرم و عاشورا در لرستان مرسوم است. برپایی سقاخانه، چهل منبری، تعزیه خوانی و عزاداری در خانه آیت الله بروجردی موسوم به خانه "آقا" از دیگر آئین هاییست که در استان لرستان هر ساله همزمان با محرم برگزار می شود.

لینک کوتاه :

با دوستان خود به اشتراک بگذارید: