سر وقت
رضا جعفری
کد خبر :
301145
وقتش رسیده است كه پر در بیاوری از راز خنده ی همه سر در بیاوری وقتش رسیده است كه با روضه های خشك اشكی ز چشم چند نفر در بیاوری وقتش رسیده است كه موسی شوی و باز از نیل تا فرات جگر در بیاوری خود را به روی تیغ كشاندی كه جنگلی از زیر دست های تبر در بیاوری تو یك تنه حریف همه می شوی و بس از این قماط ، دستی اگر در بیاوری تو از نوادگان مسیحی ،بعید نیست از خاك ،مشك تازه و تر در بیاوری در این کویر خار گل انداخت گونه ات گفتی کمی ادای پدر در بیاوری لب میزنی به هم که بخوانی ترانه ای اشکی به این بهانه مگر در بیاوری