احسنت به «بچههای خودمان»/ تاکید بر سند مکتوب، راهبردی هوشمندانه
غربی ها تاکنون بارها نشان داده اند تا پای سندی را امضا نکنند نمی توان به وعده هایشان اطمینان کرد و به دلیل همین شفاف سازی، یا آن ها حاضر به امضای سندی می شوند که کف خواسته های ما را داشته باشد که در این صورت به موفقیت کامل رسیده ایم و یا از امضای آن طفره می روند که در این صورت با شفاف سازی صورت گرفته برای همگان روشن می شود که مواضع کدام طرف حق است.
محمد سعید احدیان : گرچه اطلاعات زیادی از محتوای مذاکرات ژنو اعلام نشده است و توافقی مشخص حاصل نشد اما می توان تصریح کرد که تیم مذاکره کننده هسته ای توانستند اولین گام را با موفقیت بردارند در این باره ذکر چند نکته مفید به نظر می رسد.
1. نمی توان قبل از اینکه محتوای مذاکرات روشن شود از عملکرد تیم جدیدهسته ای ارزیابی نهایی روشنی ارائه کرد اما به این دلیل که به «بچه های خودمان» اعتماد داریم و مطمئن هستیم که آن ها همچنان که آقای رئیس جمهور دیروز تاکید کردند بر عبور نکردن خطوط قرمزی که خود بارها به آن تصریح کرده اند، پافشاری کرده اند می توان عملکرد اولیه را مثبت دانست چرا که تیم جدید آنچه بر روی میز گذاشته است به گونه ای است که باب مذاکره را در کنار پافشاری براصول و منافع ملی و انقلابی بازکرد حتی اگر این فرایند توسط آمریکا به سرانجام مطلوب نرسد باعث می شود دیگر کشورهای دنیا به جدیت ما برحل و فصل منطقی ماجرا اطمینان حاصل کنند ضمن آنکه در کنار 68 درصدی که براساس نظرسنجی گالوپ معتقدند علی رغم فشارتحریم ها باید همچنان برنامه هسته ای ادامه پیدا کند، عده ای دیگر نیز افزوده خواهد شد.
2. به نتیجه نهایی نرسیدن آنچه آقای ظریف دنبال می کرد به هیچ وجه نباید ناکامی تلقی شود چرا که اولا ایشان می توانست مشابه تیم مذاکره کننده قبلی به دنبال امضا شدن سندی روشن نباشد تا توقع نهایی شدنش وجود داشته باشد ثانیا توقع اینکه همه مسائل در یک نشست به نتیجه نهایی برسد، امری نادرست است مهم این است که در نشست اول گام هایی برای نزدیک شدن برداشته شده است.
3. اینکه ایران در استراتژی جدید خود به دنبال رسیدن به سندی مکتوب و امضا شده است رویکردی دقیق و حساب شده است چرا که غربی ها تاکنون بارها نشان داده اند تا پای سندی را امضا نکنند نمی توان به وعده هایشان اطمینان کرد و به دلیل همین شفاف سازی، یا آن ها حاضر به امضای سندی می شوند که کف خواسته های ما را داشته باشد که در این صورت به موفقیت کامل رسیده ایم و یا از امضای آن طفره می روند که در این صورت با شفاف سازی صورت گرفته برای همگان روشن می شود که مواضع کدام طرف حق است.
4. شنیده ها حاکی از این است که مذاکرات برسر توافقنامه ای «موقت» است که در آن از یک طرف ایران کمی از فعالیت های خودش را محدود کند و از طرف دیگر آمریکا و اروپا کمی از تحریم های خود را کاهش دهند تا در این زمان موقت فرصت کافی برای مذاکره جدی بر سر مسیری که باید دو طرف طی کنند تا هم حقوق ایران رعایت شود و هم برای طرف مقابل اطمینان از صلح آمیز بودن فعالیت های ایران ایجاد شود فراهم شود. گرچه تصریح می کنم همچنان به نیت ونگاه آمریکا به پذیرفتن حقوق ایران خوشبین نیستم و با توجه به تجربیات قبلی مانند بدعهدی آمریکا در ماجرای توافقنامه ایران ترکیه و برزیل، احتمال قوی می دهم که این کشوری که خود را مجبور به رعایت مصالح صهیونیست ها می داند لحظه تصمیم با خواسته های منطقی ما همراهی نخواهد کرد اما داشتن این توقع که ازاولین جلسه بتوان به یک تفاهم نهایی رسید را خلاف منطق می دانم چرا که مذاکره امری "فرایندی" است لذا توافقی موقت برای ایجاد امکان مذاکره منطقی را به شرط آنکه زمان پایانش مشخص باشد(نه شبیه توافقنامه پاریس ) ، امتیازهای داده شده متناسب با امتیازهای داده شده طرف مقابل باشد، اصول و منافع ملی در آن رعایت شده باشد و امتیازهای داده شده برگشت پذیر باشد را امری حسابگرانه و منطقی می دانم. باید توجه کرد که تنها کسی که خوشحال می شود ما فرصت این را پیدا نکنیم با زبانی منطقی در عین اقتدار مواضع واقعی خود را به گوش دنیا برسانیم اسرائیل ومخالفان ملت ایران درآمریکا و چند کشور اروپایی هستند. دنیا امروز خلاف گذشته حرف های تیم جدید را می شنود و این فرصتی است که نباید آن را با آرمانگرایی غیرواقع بینانه از نظام گرفت.