«پیری» همین حوالی است!/ خطری که موجودیت کشور را تهدید می‌کند

در واقع پیری جمعیت تبعات و پیامدهای زیادی از جمله کاهش نشاط اجتماعی، اقتصادی، کاهش اقتدار سیاسی، تغییر در ترکیب های دینی به همراه داشته و به دنبال آن افزایش هزينه‌هاي سيستم‌هاي بهداشت و درمان و همچنين سيستم‌هاي پرداخت حقوق بازنشستگي و تامين رفاه سالخوردگان را بر جامعه تحمیل می کند. حال اگر جامعه ما بخواهد با کاهش نرخ رشد جمعیت مقابله کند باید تدبیری برای مشکلات اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی بیاندیشد.

کد خبر : 300644
سرویس جامعه «فردا»: مجمع جهانی اقتصاد گزارشی از وضعیت رشد جمعیت در 135 کشور جهان از جمله ایران منتشر کرده است که نشان می‌دهد رشد جمعیت ایران به 1.11 درصد کاهش یافته است. بر این اساس ایران میان 135 کشور از نظر رشد جمعیت در رتبه 75 جهان قرار گرفته است و تنها 60 کشور رشد جمعیت کمتری از ایران دارند. حتی برخی کشورهای اروپایی و توسعه یافته از رشد جمعیتی بیشتری نسبت به ایران برخوردارند که از آن جمله عبارتند از: لوکزامبورگ با 2.2 درصد، نروژ با 1.3 درصد، استرالیا با 1.17 درصد، بلژیک با 1.14 درصد و ایرلند با 2.25 درصد. گزارش مجمع جهانی اقتصاد از کاهش روند رشد جمعیت در کشورمان در حالی است که جمعیت هر کشور یکى از مهم‏ترین مؤلفه‏ هاى استراتژیک و همچنین یکى از مؤلفه‏ هاى قدرت ملى هر کشور به شمار می رود. با اینکه اگر تناسبی میان رشد جمعیت و رشد اقتصادی وجود نداشته باشد افزایش جمعیت نیز مشکلات خاص خود از جمله فقر و عدم تحقق عدالت اجتماعی را به دنبال خواهد داشت، اما از سوی دیگر کاهش جمعیت نیز خطر بزرگی برای امنیت و سلامت کشور به شمار می رود گو اینکه در صورت کاهش جمعیت، جامعه در عرصه‌های مختلف نیازی شدید به نیروهای غیربومی خواهد داشت که چه بسا استفاده بیش از حد از غیر بومیان، کل جغرافیای کشور از لحاظ امنیتی را به خطر بی اندازد. بررسی روند کنونى افزایش جمعیت در کشورمان نشان میدهد متوسط سن جمعیت کشور در 34 سال آینده به سمت 60 سال نیل خواهد نمود. از سوی دیگر جمعيت شناسان مي گويند جمعيت ايران عملا از سال 1435 پير مي شود. براساس پيش بيني ها، در اين سال بيش از 27 ميليون نفر از جمعيت ايران سالمند است. اين تعداد يك سوم جمعيت كشور و بيش از نيمي از جمعيت مولد را شامل مي شود. آمارهاي ديگر نشان مي دهد اگرچه عدد جمعيتي ما در حال رشد است اما نرخ باروري همچنان رو به كاهش است. نرخ باروري كشور در سرشماري سال 1390، 12/1 اعلام شد كه با نرخ جايگزيني جمعيت 1/2، فاصله زيادي دارد. همچنين نرخ باروري در تهران از 4/1 در سال 1388 به 08/1 در سال 1391 كاهش يافته است. با اینکه عوامل بسیاری بر کاهش نرخ جمعیت تاثیر می گذارند، اما از شرایط اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، اعتقادی می توان به عنوان مهمترین عواملی که بطور مستقیم و یا غیرمستقیم بر افزایش جمعیت تاثیرگذاشته نام برد. از سوی دیگر تحقیقات نشان داده سطح سواد نیز با کاهش جمعیت ارتباط عکس داشته و افراد با سواد، تمایل کمتری به بچه داری دارند. عوامل موثر در کاهش رشد جمعیت از تغییر سبک زندگى می توان به عنوان یکی از علل کاهش رشد جمعیت نام برد. گسترش سبک زندگى غربى با این نگاه که به فرزند با دید «دردسر» نگریسته شده و زندگى خوب و راحت در نداشتن یا اکتفا به یک فرزند قلمداد شود یکی از عوامل عدم تمایل زوج های جوان به فرزندآوری است. در همین راستا برخی از جریانها با شعار دفاع از حقوق زن، وى را از دنیاى مادرى و همسرى جدا کرده و از این طریق زنان را از خانه به بازار کار کشانده اند. عدم ازدواج و یا به تعویق انداختن آن از سوی دختران، همچنین عدم پذیرش مسئولیت از سوی پسران و نگاه به ازدواج به عنوان یک ضد ارزش سبب شده، مسأله "همسرى" و به تبع آن "پدر و مادرى" در دهه‏ هاى نخست زندگى مذمت شود. از سوی دیگر افزایش خانواده‏ هاى کم‏ جمعیت و تک‏ فرزند سبب به وجود آمدن نسلى شده که به‏ شدت از خلأ محبت و تربیت اجتماعى در خانواده رنج می‏برد. یکی دیگر از موضوعات موثر در رابطه با علل کاهش جمعیت، مباحث اقتصادى است. در حالیکه نیروى انسانى مولد یکى از زیربناهاى توسعه اقتصادى است اما تاکید بر این نکته که افزایش تعداد فرزندان خانواده، مترادف با فشار اقتصادى است، سبب شده خانواده ها برای رهایی از فشار اقتصادی بیشتر، تمایل کمتری به فرزندآوری نشان دهند. از سوی دیگر شرایط اقتصادی و میزان تورم در کشورمان به گونه ای است که فکر و جرات ازدواج را از جوانان گرفته است. گذشتن از هفت خوان ازدواج سبب شده کمتر جوانی تن به ازدواج و تشکیل خانواده بدهد. اگر به مشکلات اقتصادی اشاره شده، تحریم ها و مشکلات ناشی از آن را نیز بیفزائیم خواهیم دید که دیگر ازدواج برای بسیاری از جوانان امری دور از دسترس به شمار می آید. اما از عوامل موثر دیگر در کاهش نرخ جمعیت، توجه به بهداشت و مسأله‏ى مرگ‏ ومیر مادران و نوزادان در سیاست‏هاى کنترل جمعیت است. تبلیغات گسترده غربی براى فرهنگ‏سازى و تکرار شعار «فرزند کمتر زندگى بهتر» نیز از عوامل دیگر عدم تمایل به فرزندآوری است. راهکار برون رفت از شرایط موجود جمعیت‌شناسان معتقدند اگر جامعه‌ای به ازای هر زن، دو فرزند نداشته باشد که به حد سنی رسیده و پتانسیل فرزند آوری داشته باشند، در آینده نسل جایگزین وجود نخواهد داشت، با در نظر گرفتن احتمالات مرگ و میر و نازایی، این نرخ به طور میانگین به دو و نیم فرزند افزایش پیدا می‌کند. حال در صورتی که نرخ رشد، کمتر از این مقدار باشد، آن جامعه به انقراض نسل مبتلا خواهد شد. در واقع پیری جمعیت تبعات و پیامدهای زیادی از جمله کاهش نشاط اجتماعی، اقتصادی، کاهش اقتدار سیاسی، تغییر در ترکیب های دینی به همراه داشته و به دنبال آن افزایش هزينه‌هاي سيستم‌هاي بهداشت و درمان و همچنين سيستم‌هاي پرداخت حقوق بازنشستگي و تامين رفاه سالخوردگان را بر جامعه تحمیل می کند. حال اگر جامعه ما بخواهد با کاهش نرخ رشد جمعیت مقابله کند باید تدبیری برای مشکلات اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی بیاندیشد. یافتن راهکاری برای ازدواج آسان جوانان، مهار تورم و کاهش هزینه های فرزندآوری، همچنین توجه به مسائل فرهنگی و برخورد با شعار «فرزند کمتر، زندگی بهتر» راهکارهایی است که باید جزء اولویت ها قرار گیرند. همچنین آشنا کردن افراد جامعه با معضلات پیری و مشکلات مهاجر پذیری که ناشی از عدم فرزندآوری است، سبب خواهد شد مردم با دیدی باز به مسئله جمعیت و لزوم توالد نگاه کنند. رهبر معظم انقلاب نیز در همین زمینه در پیامی به همایش ملی «تغییرات جمعیتی و نقش آن در تحولات مختلف جامعه» با اشاره به اهمیت موضوع جمعیّت و ضرورت فرهنگ‌سازی برای اقناع نخبگان در ارتباط با نیاز کشور به افزایش جمعیت، خاطر نشان کرده اند: « جوانب قضیّه را بسنجید، ببینید چه چیزهایی است که موجب میشود جامعه ما دچار میل به کم ‌فرزندی بشود. چرا ترجیح میدهند افرادی که فقط یک فرزند داشته باشند؟ چرا ترجیح میدهند فقط دو فرزند داشته باشند؟ اینها را بایستی نگاه کرد و دید عواملش چیست؛ این عوامل را پیدا کنید، بر روی علاج این عوامل بیماری ‌زا -که به اعتقاد بنده اینها عوامل بیماری زاست- متخصّصین و صاحبان اندیشه را بخواهید فکر کنند. فرض کنید مثلاً بالا رفتن سنّ ازدواج؛ خب، این یکی از کارهایی است که باید در کشور فکر بشود. چرا سنّ ازدواج در کشور ما بالا رفته؟ صرفاً بیان فکر، بیان خواست و حتّی شعارهایی در این زمینه نباشد. واقعاً کار بشود، کار فکری بشود؛ عوامل کاهش جمعیّت و موجبات افزایش جمعیّت به نحو مطلوب و با اعتدالِ متناسب، درست سنجیده بشود، مطرح بشود [تا] اقناع بشوند افکار نخبگان.» اما حال که تا این اندازه به لزوم جلوگیری از کاهش جمعیت تاکید می شود، دولت نیز باید با استفاده از سیاست‌های تشویقی و تدوین برنامه‌های فرهنگی - اجتماعی همچنین با تجدید‌نظر در «سیاست کنترل جمعیت» گامی موثر در راستای تغییر نرخ رشد جمعیت بردارد زیرا کاهش جمعیت، قدرت ملى را نسبت با آنچه که در اسناد بالادستى نظام اسلامى هدف‏گذارى شده است، دچار خدشه مى‏سازد.
لینک کوتاه :

با دوستان خود به اشتراک بگذارید: