ظریف:اینباردیگرفرصتندارمشکستبخورم
با اینحال در دو ماه گذشته، ظریف برگشته است تا رهبری برجسته ترین قدم ایران به سوی غرب را بعد از انقلاب۱۳۵۷ در دست بگیرد. گرچه حسن روحانی به روشنی آغازکننده این راه بوده اما معمار اصلی این برنامه، وزیر امور خارجه جدید اوست.
کد خبر :
296751
افکارنیوز: رابین رایت در مجله تایم می نویسد: وقتی محمد جواد ظریف در سال ۲۰۰۷، سازمان ملل را ترک میکرد، از او پرسیدم به عنوان سفیر ایران در پنج سال گذشته چه دستاوردی داشت؟ او گفت: «نه چندان» و با آهی افزود: «در ایران درباره من اینگونه می گویند: یک آرمانگرای احمق که در زندگی دیپلماتیکاش امتیازات یک طرفه داده و هیچ دستاوردی نداشته است. » او با افسردگی به کشورش برگشت، خودش را در محیط دانشگاهی محو کرد و عهد کرد که به دیپلماسی برنگردد. با اینحال در دو ماه گذشته، ظریف برگشته است تا رهبری برجسته ترین قدم ایران به سوی غرب را بعد از انقلاب۱۳۵۷ در دست بگیرد. گرچه حسن
روحانی به روشنی آغازکننده این راه بوده اما معمار اصلی این برنامه، وزیر امور خارجه جدید اوست. این، بازگشت زندگی به فعالیت دیپلماتیک است. یا اینطور که ظریف ماه گذشته به من گفت: «یک شانس دوم» و همچنین یک ریسک بزرگ است. اگر ظریف نتواند به توافقی برسد که تواناییهای هستهای ایران را محدود کند، ممکن است ایران با حمله نظامی روبرو شود. روز ۱۵ اکتبر، ظریف دور جدیدی از مذاکرات را با شش قدرت بزرگ جهان در ژنو شروع کرد. مذاکرات به خوبی پیش رفت، ظریف و کاترین اشتون، دیپلمات ارشد اتحادیه اروپا به توافق رسیدند. مذاکرات در تاریخ ۷ نوامبر ادامه پیدا میکند. شکاکان ادعا می
کنند که ظریف تنها در حال خریدن زمان برای پیشرفت برنامه هسته ای ایران است. وندی شرمن، معاون وزیر امور خارجه آمریکا و مذاکره کننده اصلی آمریکا در ژنو، روز ۳ اکتبر به یک کمیته در مجلس سنای آمریکا گفت «ما می دانیم که فریبکاری، بخشی از ژن است.» اما ظریف در واشنگتن هم طرفدارانی دست و پا کرده است. دایان فاینستاین، دبیر کمیته اطلاعات مجلس سنا میگوید: «او اهل بازی نیست.» خانم فاینستاین که سال ۲۰۰۶ با ظریف ملاقات کرده بود و سپتامبر امسال هم جزو گروهی از نمایندگان کنگره آمریکا بود که در سازمان ملل با ظریف صحبت کردند میافزاید: «من معتقدم یک توافق، شدنی است.» ظریف مورد
اعتماد رهبر ایران آیتالله علی خامنهای است و در انتخابات ریاست جمهوری اخیر، سه نفر ازنامزدهای انتخابات از او خواستند که وزیر خارجه آینده آنها باشد. او ضمنا مورد ستایش سیاستمداران موکراتی چون جو بایدن و جمهوریخواهانی چون چاک هیگل در زمان نمایندگیشان در مجلس سنا قرار گرفته است. همچنین مدرک دکترایاش در دانشگاه دنور را زیر نظر همان اساتیدی کامل کرده که به کاندولیزا رایس تدریس کرده بودند.
البته ظریف فقط مرد امروز نیست . او از اواخر دهه ۱۳۶۰ به بعد، در تمام توافقاتی که در دو دهه گذشته بین ایران و آمریکا انجام شده، نقشی کلیدی داشت. جیان دومنیکو پیکو، معاون سابق دبیرکل سازمان ملل، در دهه ۱۳۶۰ مسوول مذاکره برای آزادی گروگانهان خارجی از اسارت گروههای شبهنظامی طرفدار ایران درلبنان بود. او میگوید جواد ظریف در این مذاکرات یک واسطه «فوقالعاده ارزشمند» بود. همچنین به گفته دیپلماتهای آمریکایی بعد از حمله سال ۱۳۸۰ آمریکا به افغانستان، گروه فرستاده ایران بود که توانست نیروهای مخالف در افغانستان را قانع کند که دستورکار آمریکا را برای
ایجاد دولتی جدید در کابل، بپذیرند. خطر اصلی - برای ظریف و همینطور برای رسیدن به یک توافق - ممکن است این باشد که ظریف در آمریکا آشناهای زیادی دارد. او در جلسه تایید صلاحیتاش در مجلس، مورد حمله شدید تندروها قرار گرفت. چند روز قبل از مذاکرات ژنو هم، یک روزنامه محافظهکار ادعا کرد که ظریف گفته مکالمه تلفنی بین باراک اوباما و جسن روحانی که در پایان مجمع عمومی سازمان ملل انجام شد «نابجا» بود. ظریف گفت که حرفهای او اشتباه نقل شده اما استرس ناشی از این خبر، باعث گرفتگی عضلات او شده و او را راهی بیمارستان کرده است. برای ظریف و همچنین روحانی، غلبه بر گروههای تندرو
قوی در ساختار پیچیده قدرت در ایران چالش بزرگی خواهد بود. رایان کراکر، دیپلمات سابق آمریکا در خاورمیانه که از سال ۲۰۰۳ با ظریف سر و کار داشته میگوید: سوال اصلی این است که آیا تندروها در تهران و واشنگتن میتوانند تلاشها برای حل مناقشه هستهای و بهبود روابط ایران و آمریکا را خراب کنند یا نه. مسایل مختلفی این دو ملت را در سالهای آینده همچنان از هم جدا نگه میدارد. اما برای اولین بار در ۳۴ سال گذشته، دیپلماسی پرشور ظریف باعث شده بحث تنشزدایی میان تهران و واشنگتن بر سر زبانها بیفتد. ماه گذشته در نیویورک از ظریف دربارهی آینده روابط ایران و آمریکا سوال
کردند و او رابطه بین آمریکا وروسیه را مثال زد. رابطهای که در آن اختلافات عمیقی وجود دارد اما با این وجود، ارتباطات برقرار است و گاهی حتی همکاریهایی هم انجام میشود. این الگویی است که به گزینه نظامی به شدت ارجحیت دارد. ظریف به من گفت: «این بار دیگر فرصت ندارم شکست بخورم.»