سرویس سیاسی«فردا»: "بندر بن سلطان" نامی است که این روزها در صحنه بین الملل خصوصا در حوادث و معادلات منطقه بسیار به گوش می رسد. شاهزاده بن بندر سلطان در واقع پس از مرگ پدرش یعنی «شاهزاده سلطان بن عبد العزیز»، ولیعهد و وزیر دفاع اسبق سعودی پس از اینکه سالها به عنوان سفیر عربستان سعودی در واشنگتن انجام وظیفه میکرد، دوباره به ریاض بازگشت و مسئولیت ریاست شورای ملی عربستان را برعهده گرفت تا در زمان ایفای نقش خود در این سمت نفوذ امنیتی عربستان را در بسیاری از کشورهای منطقه توسعه دهد. عربستان سعودی
که از جمله فتنه انگیزان و عاملان حوادث جاری در سوریه و حامی اصلی تروریست های مسلح در این کشور است با روی کار آوردن بندر بن سلطان که دارای تجارب بسیار در عملیات های اطلاعاتی و امنیتی و تروریستی می خواست روند جریان سازی در سوریه و حمایت از تروریست های سوری را تشدید کند. از جمله برنامه های دیگر بندر بن سلطان در عرصه سیاست خارجی به حاشیه راندن ایران و تلاش برای کاهش نفوذ کشورمان در منطقه است. اما بندر بن سلطان کیست و چه برنامه ای برای منطقه دارد؟ بندربن سلطان بن عبدالعزیز، در تاریخ دوم مارس ۱۹۴۹ در شهر طائف به دنیا آمد. پدرش سلطان بن عبدالعزیز بود اما اولین تماس
وی با پدرش زمانی رخ داد که او هشت ساله بود. انزوای بندر چند سال بعد از آن و در هنگام فوت ملک عبدالعزیز پایان یافت وتصمیم گرفته شد او به همراه مادرش با مادر بزرگ پدری اش، " حصه بن عبدالعزیز" در قصر زندگی کنند. بندر در ۱۹۷۲ میلادی با" حیفا بنت فیصل" ازدواج کرد که او برایش هشت فرزند چهار پسر و چهار دختر بدنیا آورد. بندر برای تحصیلات به کالج نیروی هوایی سلطنتی" کرانول" در انگلستان رفت. او سپس دوره های آموزش تکمیلی را در" پایگاه نیروی هوایی مکسول" و" کالج صنعتی نیروهای مسلح" فرا گرفت.
او به مدت ۱۷ سال در نیروی هوایی سلطنتی عربستان سعودی خدمت کرد و به درجه ستوانی نایل شد. او خلبانی کارآزموده است و با هواپیماهای جنگنده مختلفی پرواز کرده است. دوران زندگی نظامی بندر بن سلطان در سال ۱۹۷۷ و پس از آنکه جت وی در هنگام فرود دچار سانحه شد و کمرش تحت عمل جراحی قرار گرفت، پایان یافت. پس از آن بندر از مدرسه مطالعات عالی بین المللی پل نیتز دانشگاه جان هاپکینگز آمریکا فوق لیسانس سیاست عمومی بین المللی گرفت. شایان ذکر است در سال ۲۰۰۱ دانشگاه هاروارد دکترای افتخاری حقوق خود را به بندر بن سلطان اعطاء کرد. بندر به کشیدن سیگارهای برگ مشهور بوده و معمولا
لباس های مارک دار اروپایی پوشیده و به خواندن تاریخ آمریکا و عبارات مصطلح زبان انگلیسی در آمریکا علاقمند است. در واشنگتن بندر مشهور به برگزاری میهمانی ها و نوشیدن الکل بود. در میانه دهه ۹۰ میلادی، بندر بن سلطان برای مدتی از بیماری افسردگی رنج می برد. اموال و دارایی ها او معمولا با هواپیمای شخصی ایرباس ۳۴۰ خود مسافرت می کند. بندر مالک" گلیمپتون پارک" در آکسفوردشایر است. چند ماه پس از حملات ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ بندر به ایالت آسپن رفت جایی که یک عمارت بزرگ با ۳۲ اتاق خواب دارد. او زمین این عمارت را در سال ۱۹۸۹ خرید و در سال ۱۹۹۱ ساختمان آن را ساخت.
در ۱۲ جولای ۲۰۰۶ گزارش شد که شاهزاده بندر قصد دارد عمارت ۵۶ هزار متر مربعی خود در آسپن کلرادو را به قیمت ۱۳۵ میلیون دلار بفروشد. این خانه ییلاقی که" حلا رنچ" نامیده می شود از کاخ سفید بزرگتر است و بر فراز یک تپه قرار دارد. در دسامبر ۲۰۰۷ م، گزارش شد ساختمان پذیرایی این عمارت به قیمت ۳۶.۵ میلیون دلار فروخته شده است. دلیل فروختن عمارت اینگونه اعلام شد که بندر به اندازه ای سرگرم امور کاری خود است که نمی تواند از این عمارت استفاده کند. در نهایت بندر باقی مانده این عمارت را به قیمت ۴۹ میلیون دلار به شرکت" استاروود موانتن رنچ" در ژوئن ۲۰۱۲ فروخت. همچنین
در سال ۱۹۹۰ م، بندر مقدار نامعلومی اعتبار برای ساخت مرکز مطالعات اسلامی دانشگاه آکسفورد اهداء کرد. دوران سیاسی دوران فعالیتهای دیپلماتیک بندر از سال ۱۹۷۸ آغاز شد. او به عنوان فرستاده شخصی پادشاه عربستان موفق شد تا با لابی در کنگره ایالات متحده امریکا، مجوز فروش جنگنده های F-۱۵ s را بدست بیاورد.
ملک فهد، او را به عنوان فرستاده ویژه خود نزد کارتر رییس جمهور امریکا منصوب کرد و به او اجازه داد تا به صورت مستقل از سفیر عربستان در امریکا فعالیت کند. او در دوران سفارتش در امریکا با پنج رییس جمهور، ده وزیر امور خارجه، یازده مشاور امنیت ملی، شانزده دوره کنگره و مطبوعات امریکایی سروکار داشته است. این امر باعث نفوذ فوق العلاده بندر در امریکا شد. بندر برای نزدیک به سه دهه چهره لابی عربستان سعودی در امریکا بود. در زمان ریاست جمهوری ریگان، پس از آنکه امریکا با یکی از درخواست های خرید تسلیحاتی عربستان مخالفت کرد، او مقدمات انتقال موشک های میان برد با قابلیت
حمل کلاهک های هسته ای را از چین فراهم کرد. این موضوع باعث خشم سازمان اطلاعات مرکزی امریکا- سیا- و وزارت امور خارجه این کشور شد. انتصاب به عنوان دبیرکل شورای امنیت ملی عربستان سعودی در تاریخ ۲۶ ژوئن ۲۰۰۵ بندر بنا به" دلایل شخصی" از سمت خود به عنوان سفیر عربستان در امریکا استعفا داد. بندر بن سلطان در تاریخ ۱۶ اکتبر سال ۲۰۰۵م از سوی ملک عبدالله به عنوان دبیرکل شورای امنیت ملی عربستان سعودی منصوب شد. این انتصاب تا چهار سال بعد در تاریخ سوم دسامبر ۲۰۰۹ ادامه یافت.
بندر پس از آنکه از سمت سفیری عربستان سعودی در واشنگتن استعفا داد در سال۲۰۰۶ با مقامات امریکایی ملاقات کرد. به عبارت دیگر، بندر در سِمت جدید به ملاقات های خصوصی خود با برخی از مقامات امریکایی ادامه می داد. در تاریخ ۲۵ ژانویه سال ۲۰۰۷ عربستان سعودی بندر را برای مذاکره درباره بحران لبنان به ایران فرستاد. وی حتی با برخی از رهبران حزب الله که برای مراسم سالانه حج تمتع به مکه دعوت شده بودند، گفتگوهایی داشت. کمک به اسرائیل برای ترور عماد مغنیه المنار در گزارشی در سال ۲۰۰۶ خبری از دیدار محرمانه بین ایهود اولمرت نخست وزیر وقت رژیم صهیونیستی و بندر بن سلطان آل
سعود، سفیر سابق عربستان در واشنگتن در هتلی در بخش غربی قدس فاش کرده بود که این دیدار در اوج حملات اسراییل به خاک لبنان و مبارزات حزب الله صورت گرفت. در این دیدار بندر بن سلطان به اولمرت پیشنهاد داده بود هر چقدر پول برای تأمین هزینه جنگ علیه حزب الله می خواهد می دهد اما جنگ علیه حزب الله را تا سرنگونی این حزب مقاومت متوقف نکند.
بندر بن سلطان پس از آن سرزمین های اشغالی را ترک کرد تا ماموریتی را که اسراییل برعهده وی گذاشته بود آغاز کند و این ماموریت جمع آوری اطلاعات درباره فرمانده نظامی حزب الله با نام عماد مغنیه بود. بندر بن سلطان عناصری سعودی و غیرسعودی و همچنین شبه نظامیان وابسته به سعد الحریری، رهبر جریان المستقبل و" سمیر جعجع" ، رهبر حزب نیروهای لبنانی موسوم به فالانژیست ها را به خدمت گرفته بود و اسراییل را در جریان اطلاعات درباره عماد مغنیه قرار می داد؛ اطلاعاتی که به اسراییل در ترور مغنیه در خاک سوریه کمک شایانی کرد. اعترافات بندر بن سلطان از پشت پرده ترور مغنیه و رفیق
حریری امیر بندر بن سلطان که بطور ناشناس وارد فرودگاه دمشق شده و در آنجا بازداشت شده بود، اعتراف کرد که عربستان، عامل ترور مغنیه بوده و عاملان ترور حریری را می شناسد و هم اکنون وی درصدد براندازی نظام بشار اسد است. در دمشق از شاهزاده و همراهانش بازجویی به عمل می آید و برای اینکه بعدها امکان نفی اعترافات وجود نداشته باشد، بشکل صوتی و تصویری اعترافات ضبط می شود. اعترافات پرده از اسرار روابط امریکا و عربستان درباره لبنان و دادگاه بین المللی و ترور حریری به صورت مشروح و به همراه نام ها و تاریخ ها بود. بندر در اعترافات خود به موارد بسیاری درباره ترور رفیق حریری و
اینکه چه کسانی و چه سرویس ها و سازمان هایی در پس از این حادثه قرار داشتند و توافقنامه های امنیتی میان چهار سرویس اطلاعاتی و امنیتی و سیا درباره براندازی نظام اسد و دستیابی به توافق با معارضان سوری و فراتر از آن تجیهز معارضان سوری و انواع سلاح ها و ایجاد آشوب و بلوا و فتنه و کشتن غیرنظامیان سوری و کمک مالی و تسلیحاتی امریکایی ها و برخی از سرویس های امنیتی به معارضان اشاره کرده بود. توافقات بین دمشق و ریاض پس از مطلع شدن ، ریاض از دمشق می خواهد که بازجویی از بندر بن سلطان و اعترافات وی منتشر و اشاره ای به عربستان و متحدانش در قضیه ترور عماد مغنیه و دیگر موارد
نشود. ریاض نیز در مقابل متعهد می شد، انگشت اتهام به سوی دمشق برداشته و عرصه لبنان به دمشق سپرده شود تا سوریه هرگونه صلاح بداند با آن برخورد کند و زمینه را بر ای تشکیل دولت وحدت ملی لبنان با شرایط مورد نظر حزب الله فراهم کند. چند هفته نگذشت که پادشاه عربستان در سفری دو روزه و رسمی به دمشق می رود و درپی آن دولت لبنان تشکیل شده و روابط سوریه و لبنان به حالت عادی بازمی گردد. مهره رژیم صهیونیستی عربستان همسو با سیاست های غرب سعی کرده به عادی سازی روند سازش با رژیم صهیونیستی بپردازد و به رغم شعار حمایت از آرمان فلسطین، حقوق مسلم ملت فلسطین را نایده بگیرد. مناسبات
پنهانی آل سعود و مقامات اسراییلی که از دیرباز ورد زبان ها بوده با نقش آفرینی بندر بن سلطان رنگ و بویی دیگر گرفت.
بندر در راضی کردن سریع عربستان برای موافقت با شرکت در مذاکرات مستقیم با رژیم صهیونیستی نقش اساسی داشته است. وی زمینه را برای ورود به مذاکرات مستقیم با رژیم صهیونیستی که گام اول در عادی سازی روابط بین عربستان و اسرائیل محسوب می شود را فراهم کرده است. به عنوان مثال در کنفرانس مادرید که برای بررسی و در صورت امکان خاموش کردن آتش انتفاضه اول فلسطین منعقد شد، به رغم اینکه عربستان قرار نبود حاضر شود و تصمیم بر این بود که عبدالله بشاره، نماینده شورای همکاری خلیج فارس در آن شرکت کند، بندر به نمایندگی از عربستان حاضر شد. حضور بندر در این نشست همه اعضای شرکت کننده
از جمله رژیم صهیونیستی را غافلگیر کرد. ارتباط بندر با انگلیس بندر در پیشبرد مذاکرات قرارداد تسلیحاتی "یمامه" انگلیس با عربستان سعودی در سال ۱۹۸۵ کمک بسیاری کرد. قرارداد ۸۰ میلیارد دلاری یمامه انگلیس شامل فروش بیش از ۱۰۰ کلاهک هسته ای انگلیس به عربستان می شود. انگلیس پس از امضای قرارداد برای دلالی در این قرارداد، مبلغ ۲ میلیارد دلار به حساب سفارت عربستان سعودی واریز کرد که البته بندر مبالغ واریزی انگلیس را برای استفاده های شخصی به کار برد. بندر طراح و مجری اقدامات تروریستی منطقه از سال ۲۰۰۵ به بعد می توان بندر بن سلطان را مجری تمامی طرح های تروریستی در
منطقه دانست که زیر نظر ریاض دنبال شده است، اغراق نیست اگر بگوییم که تمامی گروه های تروریست سلفی در منطقه تحت اشراف مستقیم وی فعالیت می کنند. گفته می شود وی حتی انتصاب های مختلف در سازمان هایی نظیر القاعده را نیز مستقیما بر عهده دارد. بندر نماینده دولت وهابی عربستان " انیس نقاش" تحلیلگر مسایل منطقه، اختلاف افکنی میان شیعه و سنی را یکی از مهم ترین اولویت های بندر در حمایت از گروهک های تروریستی در منطقه دانست و تاکید کرد که وی به نمایندگی از دولت وهابی عربستان سعی دارد تا ریشه های مقاومت شیعی را خشکانده و مانع از گسترش نفوذ مقاومت منطقه در این کشور شود. بندر
بن سلطان و مقابله با موج بیداری اسلامی با آغاز موج بیداری اسلامی در کشورهای عربی و به خطر افتادن منافع و موجودیت حاکمیت ریاض در سایه انقلاب های عربی، بندر به عنوان مهره اصلی مقابله با این موج مردمی انتخاب شد، وی فعالیت های گسترده ای را در راه مقابله با این روند دنبال کرد و البته در این راستا مانند سایر رویکردهای قبل به صورت کامل سناریوهای غرب را در تحولات منطقه دنبال می کرد، عمده دخالت های عربستان سعودی در موج انقلاب های مردمی بویژه در مصر، یمن و بحرین و همچنین دست داشتن این کشور در بروز ناآرامی و بحران در سوریه از سیاست های بندر بن سلطان است. نقش بندر بن
سلطان زمانی در تحولات بیداری اسلامی پررنگ تر شد که غرب به این نتیجه رسید که تنها با جریان های انحرافی و افراط گرای اسلامی است که می تواند با موج بیداری اسلامی به مقابله بپردازد. سوریه، عرصه فعالیت های تروریستی بندر از جمله برنامههایی که مد نظر شاهزاده بندر بن سلطان بوده، برافروختن آتش جنگ و فتنه در سوریه است، به همین دلیل وقتی پروژه ناآرامیها و بحران در سوریه کلید خورد، حمایت مالی از معارضان سوری و به ویژه گروههای تروریستی را سرلوحه کار خود قرار داد و پس از اینکه آمریکا اعلام کرد که اقدام به حمایت تسلیحاتی از گروههای مسلح در سوریه خواهد کرد،
عربستان سعودی مسئولیت ارسال سلاحهای پیشرفته و جدید را برای معارضان سوری برعهده گرفت و در این راه قراردادهای تسلیحاتی را با چندین کشور منعقد کرد تا پس از آنکه این تسلیحات به ترکیه ارسال شدند، از آنجا در اختیار گروههای تروریستی قرار گیرد و تمام این اقدامات بر این اساس صورت میگرفت که گزارشهای اطلاعاتی از سرنگونی نظام سوریه ظرف 6 ماه سخن میگفتند. هدف بندر بن سلطان سرنگونی نظام سوریه بود، تا به این طریق ائتلاف ایران - سوریه را در هم شکسته و از طریق آن حزب الله را در جنوب لبنان محصور کند و به این طریق حزب الله توان هیچگونه حرکتی در برابر اکثریت اهل تسننی
که به 18 میلیون نفر در سوریه و نیم میلیون نفر در لبنان میرسد، را نداشته باشد. به این ترتیب بندر بن سلطان مسلح کردن گروههای اهل تسنن در لبنان را آغاز کرد و تمام توجه خود را بر این متمرکز کرد تا با حمایت از «ولید جنبلاط» و «سمیر جعجع» هم پیمانان «سعد الحریری» رهبر جریان 14 مارس لبنان بتوانند بر عرصه سیاسی لبنان تسلط پیدا کنند و اجازه ندهند، حزب الله به تنهایی حاکم بلامنازع بر عرصه سیاسی این کشور باشد. بندر بن سلطان سلاحهای عربستان سعودی که در میان آنها موشکهای قابل حمل انفرادی و ضد هواپیما مشاهده میشدند، را در اختیار گروههای مسلح در سوریه گذاشت و این
موضوع بسیار خطرناکی بود، چون احتمال رسیدن آنها به دست القاعده و طرفهای دیگر هم پیمان با القاعده مانند «جبهه النصره» نیز وجود داشت، اما این برای این شاهزاده سعودی مهم نبود، آنچه برایش مهم مینمود، شکست ارتش سوریه بود. در همین راستا بندر بن سلطان موفق شد تا با تحریک اعضای کنگره آمریکا و تشکیل یک لابی بزرگ واشنگتن را به حمایت نظامی از گروههای مسلح راضی کند. همچنین توانست موافقت فرانسه و انگلیس را جهت به دست گرفتن نظارت بر تسلیم سلاح به گروههای تروریستی در سوریه را از طریق مرزهای ترکیه واردن جلب کند. به گفته یکی از نزدیکان «بندر بن سلطان» وی برای ترغیب و
تشویق مقامات سیاسی امنیتی آمریکا در حمله نظامی به سوریه، مبلغ ۷۰ میلیون دلار به صورت مستقیم هزینه کرده است.
اما اقدام آمریکا در عقبنشینی از تهدیدهای شدیداللحن علیه سوریه و در پیش گرفتن روند دیپلماتیک ابتکار روسیه در حل مشکل سوریه به مذاق بندر بن سلطان رئیس دستگاههای جاسوسی عربستان سعودی خوش نیامده است. وی که در دیدار با ولادیمیر پوتین رئیس جمهور روسیه به وی نیز تاکید کرده بود که راهکار حل مسایل در سوریه تنها نظامی است، از روند تحولات اوضاع منطقه خشمگین است. بندر معتقد است که دیپلماسی ایران
و ترس از حزب الله لبنان عامل اصلی توقف حمله آمریکا به سوریه بوده و روسیه نیز در این راستا از روند دیپلماتیک حمایت کرده است؛ بندر در همین راستا میخواهد با تمامی ابزارهای ممکن و راههای موجود از آنها انتقام بگیرد. بندر دبیرکل آژانس اطلاعاتی عربستان سعودی بندر بن سلطان در تاریخ ۱۹ جولای ۲۰۱۲ از سوی ملک عبدالله به عنوان دبیرکل آژانس اطلاعاتی عربستان سعودی منصوب و جانشین مقرن بن عبدالعزیز برادر پادشاه شد. شاهزاده" بندر بن سلطان" ، جاسوس ۶۱ ساله و دیپلمات کهنه کار سعودی و مذاکره کننده ارشد رژیم آل سعود با آمریکا و رژیم صهیونیستی، همزمان با" اوج گیری
انقلاب مردمی در مناطق شرقی و مرکزی عربستان" ؛ از سوی شاه این رژیم، با حفظ سمت" دبیری شورای عالی امنیت ملی" سعودی، به سمت ریاست" سازمان استخبارات" این کشور نیز منصوب شد. شاه سعودی با این اقدام نشان داد که همچنان به دنبال ضربه زدن به موج بیداری اسلامی در کشورهای عربی برای جلوگیری از انتقال این موج به عربستان سعودی است. البته گفته می شود انتخاب بندر بن سلطان به ریاست سازمان اطلاعات این کشور زیر فشار و به دستور کاخ سفید بوده است. از سوی دیگر در صورت مرگ عبدالله بن عبدالعزیز شاه سعودی با تمایل شدیدی که بندر به افزایش قدرت دارد و با در دست داشتن دو بازوی
امنیتی در عربستان که همان شورای امنیت ملی و سازمان اطلاعات این کشور است، به راحتی می تواند با اجرای کودتایی نرم تحت حمایت آمریکا و اروپا، سلمان بن عبدالعزیز را سومین ولیعهد ناکام سعودی لقب دهد و خود به جای عبدالله بر تخت پادشاهی بنشیند. بندر و دشمنی با ایران و محور مقاومت عربستان سعودی که جمهوری اسلامی ایران را بزرگترین رقیب منطقه ای خود می داند، تلاش می کند تا با طرح مقوله «ایران هراسی» احساس تهدید از جانب ایران را در سطح منطقه گسترش داده و با تأکید بر قومیت عربی و اختلافات مذهبی، بر شکاف میان ایران و کشورهای عربی دامن بزند. از نگاه عربستان ایران متهم به
صدور انقلاب و تلاش برای سرنگونی دولت های منطقه، ایجاد هسته های خفته در کشورهای عربی، گسترش تشیع در بین اهل سنت، و بالاخره دستیابی به سلاح هسته ای است. عربستان همسو با غرب سعی می کند ایران را به عنوان تهدید اصلی کشورهای منطقه، جایگزین رژیم صهیونیستی کند. با این حال عربستان در فضای دیپلماسی، این موضوع را القا می کند که قائل به مناسبات حسنه و مایل به همکاری با جمهوری اسلامی ایران است. این گرایش پس از پیروزی «حسن روحانی» در انتخابات ریاست جمهوری یازدهم افزایش یافته است. چندي پيش در حاشيه انتشار اخباري درباره سفر روحاني به عربستان، برخي سايتها از دلايل لغو اين
سفر هم نوشتند. در اين مقطع باز نام بندر بن سلطان به ميان آمد.سايتهاي خبري نوشتند: «منابع آگاه عربي در اين زمينه معتقدند که شرط بسيار سنگين ايران براي سعوديها، عامل اصلي انجام نشدن چنين سفري است. اين منابع تأکيد کردهاند ايران از عربستان خواسته براي حسن نيت جهت پيشبرد امور، بندر بن سلطان را از سمت رئيس سازمان اطلاعات اين کشور بردارد، چرا که وي مسبب همه قتلها، ويرانيها و خونهايي است که در منطقه ريخته ميشود. با توجه به نقش مخرب عربستان در منطقه، شامل مسلح کردن گروههاي تروريستي در عراق، سوريه و لبنان، حمايت از گروههاي تروريستي در ايران، لزوم
برکناري بندر بن سلطان براي شروعي دوباره در روابط تهران ـ رياض ضروري به نظر ميرسد و اين مسأله براي ايران به عنوان ابرقدرت منطقه و کشوري که در تلاش براي ثبات در منطقه است، اهميت دارد.» بعد از تماس تلفني که روحاني و اوباما روساي جمهور ايران و آمريکا داشتند الخبرپرس گزارش داد؛ «بندر بن سلطان» رئيس دستگاه اطلاعاتي عربستان سعودي که طرحهاي وي در سوريه با تلاشهاي ديپلماتيک بينالمللي روسيه و ايران به بن بست رسيده، هرگز خواهان بهبود روابط ميان ايران و آمريکا نيست و از تماس تلفني اخير اوباما با روحاني که به درخواست رئيس جمهور آمريکا انجام شده بود، خرسند نيست. در
این میان خبری هم از حضور اين شخصيت مرموز در ايران منتشر شد که بلافاصله تکذيب شد. ادعا شده بود در اين سفر که به صورت مخفيانه انجام شده است بندر بن سلطان درخواست ملاقات با برخي مقامات نظام جمهوري اسلامي ايران را داشته است اما اين درخواست رد شده است. این خبر از سوي يک منبع مطلع در سفارت ايران در عربستان تکذيب شد . اما همانگونه که گفته شد بندر بن سلطان مهره ای آمریکایی- صهیونیستی است که ماموریت یافته اهداف براندازانه آنان را در منطقه اجرا کند. نزدیکی بندر با لابیهای صهیونیستی و نومحافظه کاران افراطی در آمریکا موجب شده تا وی خصومتی دیرینه از ایران و محور مقاومت در
منطقه داشته و از هیچ تلاشی برای متوقف کردن جریان مقاومت در منطقه فروگذار نکند. حال باید دید بندر بن سلطان که یک سر و گردن از سایر شاهزاده های تن پرور سعودی زیرک تر بوده و ارتباطات و ابزارهای گسترده ای دارد می تواند به نیات براندازانه خود در منطقه دست یابد یا خود نیز اسیر جریان بیداری منطقه شده و مانند گذشته در اجرای بسیاری از طرحهای خود ناکام خواهد ماند.