چرا آمریکا برای ویتنام نیروگاه هسته ای میسازد؟/ وقتی مشکل فقط ایران است!
اخيرا آمريكاييها قبول كردهاند كه به ويتنام دشمن سابق خود در جهت ساخت نخستين نيروگاه هستهاي خود را بسازد به شرط ان كه سوخت راكتور تحقيقاتي خود را به اورانيوم غني شده در سطح پائين تغيير دهد. اين درحالي است كه پيش از اين ژاپن قرار بود اين پروژه شركت كند و همچنين روسها نيز پيش از اقداماتي را براي ساخت رآكتور هسته اي اين كشور انجام داده اند.در پي اين تفاهم ويتنام اعلام آمادگي كرده است تا در راكتور تحقيقاتي خود كه ساخت روسيه است تغييراتي دهد و سوخت آن را از اورانيوم غني شده در سطح بالا به اورانيوم غني شده در سطح پائين تغيير دهد.
کد خبر :
294047
سرويس سياسي «فردا»؛ انرژی در جهان امروز یک عامل راهبردی است و اغلب کشورهای جهان به خصوص آنها که به دنبال اعمال اراده و قدرت خود بر دیگر کشورها می باشند از همین دریچه به مقوله انرژی می نگرند. همان طوری که این نگاه را می توانیم از زمان های گذشته یعنی دوران استعمار کهنه تا به امروز دنبال کنیم.
اينك كه انرژي هسته اي نيز در جهان گسترش يافته است، اين نگاه راهبردي در خصوص اين انرژي كه بدان به عنوان يك انرژي جايگزين در دو دهه آينده نگريسته مي شود، وجود دارد. درواقع از دو جهت انرژي هسته اي به عنوان يك انرژي راهبردي مورد توجه كشورهاي جهان قرار گرفته است. از يك سو انرژي هسته اي با توجه به محدوديت منابع و مناخذ انرژي فسيلي به عنوان تنها راهكار فعلي براي خروج از بحران انرژي در آينده مورد توجه است و از سوي ديگر هيچ كشوري نمي تواند اين ريسك را كند كه تنها از منابع انرژي خاصي استفاده كند و نیازش را فقط از یک منبع تأمین کند، ولو آنکه در آن کشور
به فراوانی یافت شود. مثلاً اگر در کشوری منابع آبی زیاد است، به این سمت نمی رود که انرژی برق خودش را فقط از آب تأمین کند. نگاه به آينده دور و از سوي ديگر جامع بودن دو وجه نگاه استراتژيك است كه امروزه كشورهاي بزرگ دنيا براي تامين نياز آينده خود در زمينه انرژي بايد بدان فكر و برنامه ريز كنند. برنامه راهبردي كاخ سفيد براي قبضه بازار هستهاي جهان آمريكا به عنوان يكي از اولين كشورهايي كه توانست به انرژي هسته اي دست پيدا كند و البته به عنوان يك ابرقدرت بينالمللي قطعا براي حفظ قدرت بايد در اين زمينه برنامه ريزي كند. آنان دو هدف كلي را در اين زمينه با توجه به حضور
رقبايي مانند روسيه دنبال ميكنند. اولين هدف آمريكاييها كنترل ميزان استفاده از اين انرژي و حتي المقدور در صدد محدود ساختن كشورها در زمينه دستيابي به فناوري هستهاي هستند. دومين هدف آمريكاييها كه در سايه هدف اول دنبال ميشود تحت پوشش قرار دادن اين انرژي و كسب منفعت اقتصادي از راه ايجاد تاسيسات هستهاي در كشورماي ديگر است. درواقع به زبان ساده آمريكاييها با اين دو هدف ميخواهند بازار انرژي هستهاي را در انحصار خود در آورند و به اين موضوع را به عنوان راهبردي براي كنترل جهان در آينده مينگرند. در اين زمينه مساله هستهاي كشورمان مثال بارزي از اين
نوع سياست آمريكاست. آمريكاييها پيش از هر چيز ديگر در موضوع هستهاي ايران به نتيجه رسيدهاند كه در رقابت با رقيب سنتي خود يعني روسيه قافيه را باختهاند. از سوي ديگر تسلط ايرانيان به عنوان كشوري در تحريم كه همواره به خودكفايي و نه در سايه زندگي كردن فكر ميكند روياي آينده آمريكاييها را آشفته ساخته است. آمريكا بدين لحاظ بسيار سختگيرانه در خصوص مساله هستهاي ايران برخورد ميكند؛ و همواره نسبت به صلحآميز بودن پرونده هستهاي ايران تشكيك ايجاد كرده است. مساله هستهاي كره شمالي نيز به همين طريق قابل تحليل است و همين موضوع بهانهاي شده است كه كاخ سفيد در
زمين سفت سياستهاي هستهاي خود آهست گام بردارد تا امپرياليسم هستهاي خود را در جهان گسترش دهد. جالب اينجاست اخيرا آمريكاييها قبول كردهاند كه به ويتنام دشمن سابق خود در جهت ساخت نخستين نيروگاه هستهاي خود را بسازد به شرط ان كه سوخت راكتور تحقيقاتي خود را به اورانيوم غني شده در سطح پائين تغيير دهد. اين درحالي است كه پيش از اين ژاپن قرار بود اين پروژه شركت كند و همچنين روسها نيز پيش از اقداماتي را براي ساخت رآكتور هسته اي اين كشور انجام داده اند و در پي اين تفاهم ويتنام اعلام آمادگي كرده است تا در راكتور تحقيقاتي خود كه ساخت روسيه است تغييراتي دهد و
سوخت آن را از اورانيوم غني شده در سطح بالا به اورانيوم غني شده در سطح پائين تغيير دهد. البته روسها نيز در اين زمينه اقداماتي انجام داده اند و در بحث انرژي هسته اي ورود داشته اند تا بدين ترتيب رقيب قدرتمند خود را تحت فشار قرار دهند. اي اين منظر بدقولی های روسیه در مورد نیروگاه هسته ای بوشهر نیز بدین خاطر بوده است که روسیه بتواند بازار ایران را کنترل و در اختیار داشته باشد و نیز از تکمیل این نیروگاه به عنوان اهرمی برای فشار به غرب و امریکا استفاده کند و البته روسیه نمیخواست ایران به غنی سازی بومی بپردازد و قادر باشد سوخت هسته ای تولید کند.در بحث موضوع هسته ای
نیز روسیه با غرب بر سر بلوکه کردن راه ایرانی ها در مسیر دستیابی به انرژی صلح آمیز هسته ای توافق دارد و لیکن مورد اختلاف ایندو بر سر نحوه مقابله با ایران است. سند استراتژيك هستهاي آمريكا چه ميگويد؟ از اين رو آمريكا در سندي استراتژيك هسته اي خود كه در سال 2010 با نام اختصاري «سند NPR » منتشر شد. " بر مبنای این سند اهداف استراتژی امنیت هستهای امریکا عبارتند از: 1. ممانعت از اشاعه سلاح هستهای و تروریسم هستهای 2. پایین آوردن نقش سلاح هستهای در استراتژی امنیت ملی امریکا 3. تامین بازدارندگی استراتژیک و ثبات از طریق نیروهای هستهای کمتر 4. تقویت
بازدارندگی منطقهای و اطمینان خاطر دادن به متحدین و شرکای امریکا 5. تامین ایمنی، امنیت و موثر بودن سلاحهای هستهای امریکا در اين زمينه آمريكاييها با استفاده از دادن نمره امنيتي منفي به برخي از كشورهاي كه در حال هسته اي شدن هستند و البته در مقابل آنان قرار دارند سعي در محدود ساختن برنامه هسته اي اين كشورها كرده است كه كره شمالي و ايران از جمله اين كشورها هستند. در توضیح تضمین امنیتی فوق آمده است :" چنانچه کشوری که مشمول تضمین امنیتی منفی باشد وعلیه امریکا، متحدان و شرکای امریکا سلاح شیمیایی و بیولوژیک به کار ببرد، امریکا با سلاحهای متعارف به
آنها پاسخ خواهد داد.اما چنانچه کشورهای هستهای یا کشورهایی که مشمول تضمین امنیتی منفی امریکا نمیشوند یعنی کشورهایی که به تعهدات عدم اشاعه خود پایبند نیستند، با سلاحهای متعارف، سلاحهای شیمیایی و بیولوژیک به امریکا، متحدین و شرکایش حمله کنند، در شرایط محدودی ممکن است امریکا برای سلاحهای هستهای خود نقشی قائل باشد. (صفحه VIII) " در این بخش از سند ادعا شده که " امریکا بر اساس محورهای ذیل درصدد تقویت رژیم عدم اشاعه خواهد بود: • به عقب راندن جاه طلبی هستهای ایران و کره شمالی: نادیده انگاشتن عرف و تعهدات بین المللی توسط این دو کشور به انزوا و فشار
بینالمللی بیشتر علیه آنها منجر خواهد شد. • به وجود آوردن عواقب برای عدم پای بندی: اعضا نباید بتوانند با خروج از NPT از عواقب پای بندی خود بگریزند. • جلوگیری از تجارت هستهای حساس • ارتقا استفاده صلح آمیز از انرژی هستهای: تقلیل انگیزه برای کشورها که به دنبال چرخه سوخت بومی باشند، از طریق تضمین ارائه سوخت هستهای به طرق مختلف" اين سند به خوبي اهداف آمريكا در به انحصار درآوردن مساله هستهاي و همچنين عدم اشاعه دانش هستهاي خارج از منطقه امنيتي و تجاري اين كشور را نشان ميدهد. آمريكاييها در داخل كشور خود نيز به انرژي هستهاي و راهبردي جايگزين مي
انديشند و براي استفاده مطلوب از آن تلاش مي كنند و حتي لابيهاي هستهاي در آمريكا وجود دارد كه برنامه ريزي بلند مدتي در اين زمينه انجام داده است. لابی هستهاي يكي از قدرتمندترين لابيهاي امريكا اصلیترین و مؤثرترین گروه لابی در صنعت هستهای آمریکا، مؤسسه انرژی هستهای آمریکا (NEI) میباشد. NEI یک سازمان سیاستگذاری درخصوص صنعت و تکنولوژی هستهای است که در فرآیند سیاستگذاری هم در سطح داخلی و ملی و هم در سطح بینالمللی فعالیت میکند. این سازمان بیش از 280 شرکت عضو در 15 کشور جهان دارد که شامل کمپانیهای فعال در بخش تأسیسات هستهای، شرکتهای طراحی و مهندسی،
ارائهدهندگان سوخت و اتحادیههای کارگری میباشد. هدف NEI، تضمین سیاستگذاریهایی است که استفاده بهینه از انرژی و تکنولوژی هستهای در آمریکا و جهان را فراهم میسازد. این سازمان بال تبلیغاتی صنعت هستهای آمریکا محسوب میشود که سالانه میلیونها دلار برای مهندسی افکار عمومی هزینه میکند. حوزه نفوذ لابی NEI، کنگره، کاخ سفید، NRC، وزارتخانههای انرژی، دفاع، خارجه، بازرگانی، آژانس حفاظت محیط زیست و مجموعهای گسترده از شرکتها و مؤسسات را دربرمیگیرد. به اين جهت مساله هسته اي در آمريكا به عنوان يك موضوع راهبردي در زمينه مديريت انرژي جهان محسوب مي شود كه
سعي دارد ديگر كشورها را مطيع اوامر هستهاي اين كشور كند و از اين لحاظ سلطه خود را بر جهان حفظ كند.