۲۰ تهدید پیشرفت علمی ایران از نگاه رهبری
به عنوان اصلیترین پایه "ساخت قدرت درونی" از نگاه رهبر انقلاب منتشر شد.
کد خبر :
293360
تسنیم: ۲۰ آسیب و تهدید در مسیر پیشرفت علمی ایران به عنوان اصلیترین پایه "ساخت قدرت درونی" از نگاه رهبر انقلاب منتشر شد. به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دفتر حفظ و نشر آثار مقام معظم رهبری، تولید علم، عبور از مرزهای دانش، شکلگیری چرخه علمی و مفاهیمی از این دست همواره از جمله اساسیترین خطوط ادبیات گفتمانی رهبر معظم انقلاب اسلامی بهخصوص در سالیان اخیر بوده است. ایشان پیشرفت علمی کشور را یکی از اصلیترین پایههای "ساخت مستحکم درونی" کشور دانسته و در این راستا همواره آسیبها و تهدیدات پیشِرو را با مردم، نخبگان و مسئولین در میان گذاشتهاند تا با برنامهریزی دقیق و رفع مشکلات، روند رو به جلوی کشور در این عرصه مهم حفظ و تقویت شود. پایگاه اطلاعرسانی دفتر حفظ و نشر آثار رهبر معظم انقلاب «مهمترین آسیبها و تهدیدات در مسیر پیشرفت علمی ایران» در بیانات آیتالله العظمی خامنهای را در چهار محور فرهنگ علمی، مسائل آموزشی، سیاستگذاری و مسائل زیرساختی، مسائل گفتمانی و تبلیغی فهرستوار آورده است. 20 آسیب و تهدید در مسیر پیشرفت علمی ایران زمینه آسیب/ تهدید فرهنگ علمی 1- تحجّر و جزمیگرایی در محیط علمی 2- مهملگویى در
مسائل علمی بهنام نوآوری 3- اعتقاد به نظریات غربی بهعنوان متون مقدس و خدشه نکردن در آنها 4- توجه نکردن به داشتههای خود و ترجمهگرایی در علوم 5- وابستگی به غرب در مسئله علم 6- دور شدن جوانان دانشجو از فرهنگ خطرپذیری مسائل آموزشی 7- نبود توازن عادلانه و منطبق با نیازها در برنامهریزى رشتههاى علمى 8- رشد کمّی نامطلوب دانشجویان علوم انسانی بدون توجه به کار بومی 9- تغییر ندادن سرفصل برخی از علوم بهعلت نبود جرأت مناقشه 10- گسترش روحیه مدرکگرایی در دانشگاه 11- دوری از تعمق و تحقیق در نظام آموزشی و تأکید بر حفظمحورى سیاستگذاری و مسائل زیرساختی 12- نبود چرخه علمى و تکمیل نبودن زنجیره کار علمی، فناوری، تولید و بازار 13- ناهماهنگی در بخشهاى مرتبط با دانش و فناورى 14- دوری فضای مقالههای علمی از نیازهای کشور و جهتدهی به کارها براساس نیاز بازارهاى غربى 15- کند شدن سرعت حرکت علمی کشور 16- صیانت نکردن از دستاوردهای علمی و عقبنشینی در برابر تهدیدات دشمن 17- محروم شدن ملت از استعدادهای درخشان با فرار مغزها مسائل گفتمانی و تبلیغی 18- برنامهریزی دشمن برای دینزدایی و علمزدایی از دانشگاه 19-
کشیده شدن دانشگاهها به مسائل پوچ و غفلت از گفتمان پیشرفت علمی کشور 20- یأسآفرینى و منفىبافى درباره حرکت عظیم علمی کشور **فرهنگ علمی: * تحجّر و جزمیگرایی در محیط علمی یکى از وظایف مهم دانشگاهها عبارت است از نواندیشى علمى. مسأله تحجّر، فقط بلاى محیطهاى دینى و افکار دینى نیست؛ در همه محیطها، تحجّر، ایستایى و پایبند بودن به جزمىگراییهایى که بر انسان تحمیل شده ــ بدون اینکه منطق درستى بهدنبالش باشد ــ یک بلاست. آنچه که براى یک محیط علمى و دانشگاهى وظیفه آرمانى محسوب مىشود، این است که در زمینه مسائل علمى، نواندیش باشد. معناى واقعى تولید علم این است. تولید علم، فقط انتقال علم نیست؛ نوآورى علمى در درجه اوّلِ اهمیت است. 1379/12/09 * مهملگویى در مسائل علمی بهنام نوآوری در هر زمینهاى، کسانى که از دانشى برخوردار نیستند، اگر بخواهند بهخیال خودشان نوآورى کنند، به مهملگویى مىافتند. ما در زمینه برخى از علوم انسانى و معارف دینى این را مىبینیم. آدمهاى ناوارد بدون اینکه از ذخیره و سواد کافى برخوردار باشند، وارد میدان مىشوند و حرف مىزنند و بهخیال خودشان نوآورى مىکنند؛ که در واقع نوآورى نیست،
مهملگویى است. بنابراین در زمینه مسائل علمى، من این را توصیه نمىکنم. 1379/12/09 * اعتقاد به نظریات غربی بهعنوان متون مقدس و خدشه نکردن در آنها تهاجم فرهنگىِ بزرگتر این است که اینها [غربیها] در طول سالهاى متمادى به مغز ایرانى و باور ایرانى تزریق کردند که تو نمىتوانى؛ باید دنبالهروی غرب و اروپا باشى. نمىگذارند خودمان را باور کنیم. الآن شما اگر در علوم انسانى، در علوم طبیعى، در فیزیک و در ریاضى و غیره یک نظریه علمى داشته باشید، چنانچه برخلاف نظریات رایج و نوشته شده دنیا باشد، عدهاى مىایستند و مىگویند حرف شما در اقتصاد، مخالف با نظریه فلانى است؛ حرف شما در روانشناسى، مخالف با نظریه فلانى است. یعنى آنطورى که مؤمنین نسبت به قرآن و کلام خدا و وحى الهى اعتقاد دارند، اینها به نظرات فلان دانشمند اروپایى همان اندازه یا بیشتر اعتقاد دارند! جالب اینجاست که آن نظریات کهنه و منسوخ مىشود و جایش نظریات جدیدى مىآید؛ اما اینها همان نظریات پنجاه سال پیش را بهعنوان یک متن مقدس و یک دین در دست مىگیرند! 1383/04/17 * توجه نکردن به داشتههای خود و ترجمهگرایی در علوم در رشتههاى گوناگون علوم انسانى؛ ادبیات،
فلسفه، تاریخ و هنر ما خیلى سابقه داریم. بعضى از علوم انسانى دیگر هم هست که اگرچه از غرب آمده، اما اگر درست دقت کنیم، خمیرمایه آن که عبارت از عقلانیت و تجربهگرایی است، از تفکر و روح ایرانى ــ اسلامى است. اروپاى خرافاتى نمیتوانست زیستشناسى و اقتصاد و مدیریت و روانشناسى و جامعهشناسى را به این شکل تنظیم کند. این، سوغات تفکر علمگرایى و تجربهگرایی شرق و عمدتاً ایران اسلامى بود که رفت در آنجا و به این تحول منتهى شد. بههرحال، در این چیزهایى که عقب هستیم، باید خودمان را جلو ببریم و خودمان ابداع کنیم؛ ترجمه نکنیم. ترجمهگرایی زیانهاى بسیار بزرگى براى ما دارد. 1392/06/06 * وابستگی به غرب در عرصه علمی فراگیرى علم یک مسئله است، تولید علم یک مسئلهى دیگر است. نباید ما در مسئله علم، واگن خودمان را به لوکوموتیو غرب ببندیم. البته اگر این وابستگى ایجاد بشود، یک پیشرفتهایی پیدا خواهد شد؛ در این شکى نیست؛ لیکن دنبالهروى، نداشتن ابتکار، زیرِ دست بودنِ معنوى، لازمه قطعىِ اینچنین پیشروىاى است؛ و این جایز نیست. بنابراین، ما باید علم را خودمان تولید کنیم و آن را بجوشانیم. 1387/07/03 * دور شدن جوانان دانشجو از فرهنگ
خطرپذیری خطرپذیرى میتواند جامعه را موفق کند. شما جوانها باید آماده باشید؛ ترس از اینکه شاید نشود، این خیلى چیز بدى است. گاهى اوقات تصورات انسان، یک آیندهاى را براى انسان تصویر میکند که بهکلى او را مأیوس میکند؛ این بهنظر من، یکى از ایرادهاست. حالا اگر وارد دانشگاه شدیم، اگر درس خواندیم، اگر این تحقیق را کردیم، اگر وارد رشته تحقیق و پژوهش شدیم، آیا قبول میشود؟ آیا دست ما را به جایى بند میکنند؟ آیا نمیکنند؟ باید وارد شوید! بهقول شاعر عرب میگوید: «شر من الشر خوف منه عن یقعى»؛ از بلا بدتر، ترس از بلاست، ترس از فرود آمدن بلاست؛ این از خود بلا سختتر است. نبادا نشود؛ خوب به این «نبادا» نباید اعتنا کرد. وارد شوید، خواهید دید که میشود. 1385/06/25 **مسائل آموزشی: * نبود توازن عادلانه و منطبق با نیازها در برنامهریزى رشتههاى علمى آنطورى که در گزارشها من به دست مىآورم و افراد آگاه و خبره و دانشگاهى و مسئول به ما اطلاع میدهند، تقسیم توان در برنامهریزى رشتههاى گوناگون علمى، یک تقسیم عادلانه و صحیح و منطبق با نیاز کشور نیست. یک جاهایى ما رشدهاى چشمگیرى داریم،
یک جاهایى اصلاً حرکتى مشاهده نمیشود! این غلط است. این ناشى از نبود نقشه جامع علمى است. درست است که در هر رشتهاى ما پیشرفت بکنیم، مغتنم است و براى کشور ما که سالهاى متمادى، دهها سال در دوران حاکمیت طواغیت، از کاروان علمى بشر عقب مانده است، هر جایى دستمان به هر چیزى از ثمرات علم و پیشرفتهاى علمى بند شد، مغتنم است؛ در این تردیدى نیست؛ اما اگر میخواهیم کشور رتبه علمى بهمعناى واقعى کلمه پیدا کند و علم در کشور نهادینه بشود، ما بایستى در رشتههاى گوناگون علمى ــ چه در آموزش، چه در پژوهش ــ توازن و تعادل صحیح و واقعى و عادلانهاى ایجاد بکنیم؛ این جزو نیازهاى ماست. 1388/06/08 * رشد کمّی نامطلوب دانشجویان علوم انسانی بدون توجه به کار بومی طبق آنچه که به ما گزارش دادند، در بین این مجموعه عظیم دانشجویى کشور که حدود سه میلیون و نیم مثلاً دانشجوى دولتى و آزاد و پیام نور و بقیه دانشگاههاى کشور داریم، حدود دو میلیون اینها دانشجویان علوم انسانىاند! این به یک صورت، انسان را نگران میکند. ما در زمینه علوم انسانى، کار بومى،
تحقیقات اسلامى چقدر داریم؟ کتاب آماده در زمینههاى علوم انسانى مگر چقدر داریم؟ استاد مبرزى که معتقد به جهانبینى اسلامى باشد و بخواهد جامعهشناسى یا روانشناسى یا مدیریت یا غیره درس بدهد، مگر چقدر داریم، که اینهمه دانشجو براى این رشتهها میگیریم؟ این نگران کننده است. بسیارى از مباحث علوم انسانى، مبتنى بر فلسفههایى هستند که مبنایش مادیگرى است، مبنایش حیوان انگاشتن انسان است، عدم مسئولیت انسان در قبال خداوند متعال است، نداشتن نگاه معنوى به انسان و جهان است. خوب، این علوم انسانى را ترجمه کنیم، آنچه را که غربىها گفتند و نوشتند، عیناً ما همان را بیاوریم به جوان خودمان تعلیم بدهیم، در واقع شکاکیت و تردید و بىاعتقادى به مبانى الهى و اسلامى و ارزشهاى خودمان را در قالبهاى درسى به جوانها منتقل کنیم؛ این چیز خیلى مطلوبى نیست. 1388/06/08 * تغییر ندادن سرفصل برخی از علوم بهعلت نبود جرأت مناقشه واقعاً این عیب است که ما بیست سال، بیست و پنج سال سرفصل فلان دانش را اصلاً تغییر نداده باشیم؛ این نشاندهنده عدم جرأت ورود در مناقشه است؛ این همین چیزى است که ما
از آن بیمناکیم. جرأت ندارند که مناقشه کنند؛ همان را که هست، درس دادند، باز هم درس میدهند؛ ده سال دیگر هم ممکن است همان را درس بدهند. 1389/06/14 * گسترش روحیه مدرکگرایی در دانشگاه خود علمآموزى، یک فرهنگ است. اگر چنانچه ما به مسئله فرهنگى در دانشگاه توجه کنیم، آنوقت هم دانشجوى ما عاشق و راغب به علم میشود و دنبال علم و تحقیق میرود ــ صرفاً دنبال مدرک نیست ــ هم استاد ما از حالت اداى تکلیف در کلاس درس خارج میشود. در موارد بسیارى از خود دانشگاهها به ما گزارش میکنند که درسهاى بعضى از اساتید یک اداى تکلیفى است؛ همین که بالاخره بیایند و درس موظفى خود را بدهند و بروند. در حالى که در تدریس استاد، مسئله نباید مسئله اداى تکلیف باشد؛ مسئله عشق، علاقه به علم، علاقه به تربیت دانشجو؛ اینجورى باید باشد. 1388/11/13 * دوری از فرهنگ تعمق و تحقیق در نظام آموزشی و تأکید بر حفظمحورى از جمله کارهایى که باید انجام بگیرد، این است که جورى نظام آموزشى باید طراحى بشود که جوان ما به تحقیق، طلبکارى در تعمیق علم و دانش علاقهمند بشود. حفظمحورى، غلط است. ما هنوز در دانشگاههایمان متأسفانه ــ مىبیند انسان، من گاهى با بعضى
از جوانهایى که با ما مرتبطند، برخورد میکنم ــ مىبینیم که معلم چند صد صفحه کتاب را براى یک واحد درسى داده که این دانشجو بخواند، چرا؟ حفظ کردن حرفها و گفتهها و نوشتههایى که معلوم نیست همهاش چقدر فایده داشته باشد و درگیر کردن ذهن جوان به چیزى که غیرلازم است. باید فکر کرد؛ باید افراد برگزیده و شاخص بنشینند نظامى را طراحى کنند که جوان ما میل به پژوهش، تعمق و تحقیق پیدا کند. 1387/07/03 **سیاستگذاری و مسایل زیرساختی: * نبود چرخه علمی و تکمیل نبودن زنجیره کار علمی، فناوری، تولید و بازار اگر چنانچه ما کار تحقیقاتى را کردیم، به فناورى هم رسیدیم، امّا مثلاً تولید انبوه نشد، یا بازار برایش پیشبینى نشد، این ضربه خواهد خورد؛ همه اینها بایستى مورد توجّه قرار بگیرد و این زنجیره کار علمى، تا تولید و بازار بایستى دنبال بشود. 1392/06/06 آنچه در کشور لازم است و میتواند موقع و جایگاه علمى کشور را بهطور شایسته و افتخارانگیز به ما نشان دهد که بالا رفته، وجود یک چرخه علمىِ کامل است. در همه بخشها یک چرخه بههمپیوسته مهمى از انواع دانشهایى که مورد نیاز کشور است، باید وجود داشته باشد تا اینها همافزایى کنند و به کمکِ
هم بیایند. یک مجموعه کامل علمى در کشور بایستى به وجود بیاید؛ این هنوز نشده. این جزیرهها بایستى بهطور کامل به هم متصل شوند، یک مجموعه واحد تشکیل شود؛ به هم کمک کنند، همدیگر را پیش ببرند، همافزایى کنند، راه را براى جستوجو و یافتن منطقههاى تازه علمى در این آفرینش وسیع الهى باز کنند؛ سؤال مطرح کنند، به آن سؤالها پاسخ داده شود؛ اینها همهاش لازم است. 1389/07/14 * ناهماهنگی در بخشهاى مرتبط با دانش و فناورى یکى از ضعفها ناهماهنگیها است؛ در بخشهاى مرتبط با دانش و علم و فناورى، بایستى هماهنگى کامل به وجود بیاید. ما مسئله ارتباط صنعت و دانشگاه را مطرح کردیم ــ که خوب، الحمدللّه در این زمینه دارد کار میشود و بیشتر هم کار خواهد شد... ــ هماهنگى بین خود مراکز علمى خیلى لازم است؛ یعنى دو وزارت علوم و بهداشت با همین معاونت علمى و فناورى رئیسجمهور و بنیاد نخبگان و سازمان پژوهشهاى علمى و صنعتى و هر بخشى از بخشها که در این زمینهها همکارى میکنند، یک ارتباط و همکارى و همافزایىِ دائم لازم است که مبادا اینها کار هم را خنثى بکنند یا حلقههاى مفقوده و خلأهایى در این زمینه به وجود بیاید. 1387/06/05 * دوری فضای
مقالههای علمی از نیازهای کشور و جهتدهی به کارها براساس نیاز بازارهاى غربى الآن به ما گزارش میدهند که هفتاد درصد مقالههاى علمى ما ناظر به نیازهاى کشور نیست. نمیدانم چقدر این آمار دقیق است، اما به من اینجور گزارش میشود. اینهمه شما زحمت بکشید، مقاله علمى تهیه کنید، از این مقالات علمى سى درصد ناظر به نیازهاى کشور باشد، هفتاد درصد نه! خوب، انسان احساس خسارت میکند. باید صددرصد کار علمى، تلاش علمى، تهیه مقاله علمى ناظر باشد به نیازهاى شما. شما با .I.S.I هم بر این اساس همکارى کنید. آنجایى که مقاله مورد قبول .I.S.I چیزى است که شما میتوانید در کشور از آن استفاده کنید، آن را دنبال کنید. ما معیار اساسى در دست داریم؛ معیار ما این است که کشور ما صدها خلل و مشکل و خلأ دارد، میخواهیم اینها را پر کنیم. این هم یک نکته بسیار اساسى است. 1391/07/12 یکى از کارها همین است؛ کسانى بیایند طعم نیاز بازارهاى غربى را، مثلاً فرض کنید به تابلو نقاشى، به دست بیاورند، بعد بیایند اینجا، پشتیبانى مالى کنند و نقاش ما را بهسمت تأمین آن نیاز سوق بدهند. عین همین قضیه در فیلمسازى هست. فیلمهایى را براى جشنواره نامزد کنند که در
جهت خواست آنهاست. عین همین قضیه در کار علمى ماست؛ در مقالهاى است که در آى.اس.آى. منتشر میشود؛ در موضوع تحقیقى است که شما در پژوهشگاه خودتان دنبال میکنید. بهتعبیر متأسفانه رائج فرنگىِ امروز، اسپانسرها مىآیند در بخشهاى مختلف، کمکهاى مالى، کمکهاى مادى، اعانهها را میگذارند براى اینکه در آنجهت کار انجام بگیرد. به این توجه کنید. استقلال علمىِ کشور یکى از لوازمش همین است: استقلالِ حرکت علمى، حرکت هنرى و به طریق اولى، حرکت سیاسى. 1388/08/06 * کند شدن سرعت حرکت علمی کشور در این ده سال گذشته، حرکت علمى ما خیلى خوب بوده؛ پیشرفت علمى و سرعت پیشرفت، بسیار خوب بوده است؛ اما این سرعت پیشرفت باید کند نشود. اگر ما بخواهیم به آن سطح مطلوب برسیم، اگر بخواهیم به خطوط مقدم دانش جهانى برسیم، باید این سرعت پیشرفت را همچنان حفظ کنیم. 1392/04/30 * صیانت نکردن از دستاوردهای علمی و عقبنشینی در برابر تهدیدات دشمن اگر ما آن عقبنشینىها [در مسائل هستهای در مقابل دشمن] را، آن انعطافها را ادامه میدادیم، امروز از پیشرفت هستهاى که هیچ خبرى نبود، به این نشاط علمى هم که در چند سال اخیر در کشور وجود پیدا کرده ــ این حرکت
علمى، این جوانها، این ابتکارات، اختراعات، پیشرفتهاى گوناگون در بخشهاى مختلف ــ قطعاً لطمه میخورد؛ چون اولاً نسبت به هریک از آنها ممکن بود یک بهانهاى بیاورند؛ ثانیاً حرکت هستهاى و صنعت هستهاى، نماد پیشرفت یک کشور است. 1391/05/03 * محروم شدن ملت از استعدادهای درخشان با فرار مغزها صحبت فرار مغزها مىشود. فرار مغزها ابعاد گوناگونى دارد. یک بُعد بسیار زشت و بد آن این است که بیگانگانى مىخواهند بیایند از ثروت ملىِ انسانىِ یک کشور سوء استفاده کنند. کشورى انسانهایى را پرورش دهد و استعدادهایى را ــ با همه عوامل به وجود آورنده استعدادهاى درخشان ــ به وجود آورد و بهقول دوستمان این را در طبق اخلاص بگذارد و به دیگران بدهد؛ دیگران هم بیایند با صرف پول ــ که غالباً زحمت دیگرى هم نمىکشند ـ این ثروت را به ثَمَن بَخْس از این ملت بگیرند و او را محروم کنند؛ این، بُعد بسیار بد و دردناک قضیه است. 1381/07/03 **مسائل گفتمانی و تبلیغی: * برنامهریزی دشمن برای دینزدایى و علمزدایى از دانشگاه دشمن علىالقاعده دو تا کار را براى دانشگاه ما برنامهریزى میکند: یکى علمزدایى، یکى دینزدایى؛ از دانشگاه علمزدایى بشود، از
دانشگاه دینزدایى بشود. علمزدایى از دانشگاه چگونه است؟ یکى از کارهاى کوچکش همین ترور دانشمندان است؛ که آخرىاش همین دو سه تا دانشمند عزیز هستهاى ما بودند که در این یک سال اخیر از دست ما گرفته شدند. برنامه، وسیعتر از اینهاست؛ این یکى از آسانترینهایش است. پیچیدهتر از این، این است که دانشگاه ما را، استاد ما را و دانشجوى ما را به کار غیرعلمى سرگرم کنند؛ نگذارند این شکوفایى علمى که آرزوى ماست، تحقق پیدا کند. 1390/06/02 * کشیده شدن دانشگاهها به مسائل پوچ و غفلت از گفتمان پیشرفت علمی باید همه مراقبت کنند ــ هم استادان، هم مدیران، هم مؤثرین و متنفذین در دانشگاهها ــ که فضاى دانشگاه بهسمت مسائل پوچ حرکت نکند؛ فضا، فضاى دنبالهگیرى مسائل اصلى و اساسى باشد؛ گفتمان علم و گفتمان پیشرفت علمى و گفتمان پیشرفت عمومى کشور بر دانشگاهها همچنان حاکم باشد. البته اینجا هم دشمنانى هستند که مایلند حتّى مسائل صنفى در دانشگاهها بهسمت مسائل سیاسى و جنجالهاى سیاسى گرایش پیدا کند؛ از این باید پرهیز کرد. این براى یک دانشگاه افتخار نیست که مسائل اساسى آن تحتالشعاع مسائل کوچک و کماهمیت و احیاناً تحت تأثیر جریانهاى سیاسى
واقع شود. فضاى دانشگاه باید یک فضایى باشد که در آنجا علم و عالِم بتواند زیست مناسب خودش را داشته باشد. 1392/05/15 * یأسآفرینى و منفىبافى درباره حرکت عظیم علمی کشور [من] اطلاعات وسیعتر و جزئىترى دارم ــ که در هفت هشت ده سال اخیر، کشور یک حرکت عظیمى در این زمینه [علم و فناورى] انجام داده و کارهاى بزرگى انجام گرفته. البته بعضى گوشه کنار، توى دانشگاه و بیرون دانشگاه، یأسآفرینى و منفىبافى میکنند؛ اما بیخود میگویند، دروغ میگویند. بعضى از اینها غافلند، بعضى هم بدتر از غافل. حرکت، انصافاً حرکت موفقى بوده است. در این سالها کارهاى بزرگى انجام گرفته. ملت، جوانان، مجموعه علمى، دانشگاهها، مدیران علمى نشان دادند که استعداد خوبى وجود دارد براى این حرکتى که مورد نظر ماست. 1389/07/14 انتهای پیام/*