بازي شطرنج يا شركت در يک بخت آزمايي بزرگ/ مشكل كجاست؛ احياي روابط يا رويكرد آمريكا؟
ايران بايد به مانند بازي شطرنج در مصاف با آمريكا عمل كند و هر حركت طرف مقابل را بسنجد و بر اساس آن حركت بعدي را انجام دهد اما رفتار طيف تندور اصلاح طلب به مانند شركت در يك بازي بخت آزمايي مي ماند كه در آن بيش از همه چيز شانس و بخت و اقبال تعيين كننده است تا عقل و يك برنامه و تاكتيك منطقي.
کد خبر :
291398
سرويس سياسي « فردا»- امیر حمزه نژاد: ترسيم فضاي امروزي كه ايران و امریکا در آن قرار دارند با چند روز گذشته و در اثناي برگزاري اجلاس سالانه سازمان ملل تفاوت چشمگيري دارد. آمريكايي ها امروز موضع خو
د را آشكارا تغيير داده اند تا جايي كه نماينده ايران در سازمان ملل و جواد ظريف، وزير امور خارجه ايران مجبور شدند كه به برخي از سخنان اخير مقامات آمريكايي و سردمداران رژيم صهيونيستي واكنش نشان دهند.
به نظر مي رسد غبارها امروز تا حدود زيادي كنار رفته است و فارغ از مسائل هيجاني كه در زمان برگزاري اجلاس سازمان ملل بوجود آمده بود، بهتر بتوان مساله رابطه با آمريكا را تجزيه و تحليل كرد. مهمترين نكته اي كه در اين زمينه مي تواند بدان اشاره کرد اين است كه نبايد به طور شتاب زده با موضوع رابطه با آمريكا برخورد كرد و بايد به دور از فضاي احساسي و به طور عقلاني و گام به گام در اين راه قدم برداشت. شكي نيست كه دشمني ها در جامعه جهاني پايدار نيست و اين منافع كشورها هستند كه در مسائل بين المللي تعيين كننده اند اما بايد در اين زمينه ديد كه كجا و در چه مواردي منافع ايران و
امريكا به هم گره مي خورد كه بتوان به آب شد يخ روابط في مابين اميدوار بود. امروز برخورد دوگانه غرب با مساله هسته اي ايران بيش از پيش ثابت شده است. رفتارهاي چند روز گذشته اوباما به خوبي در اين زمينه قابل تحليل است اما برخورهاي شتاب زده داخلي در اين زمينه چقدر آسيب زاست؟ اين نكته اي است كه بايد آن را در زمينه دو گروه متفاوتي كه در جريان استقبال از رئيس جمهور نيز حضور داشتند و در زمينه رابطه با آمريكا و بلعكس ابراز احساسات كردند، بايد بررسي شود. رفتار اين دو گروه چه در بعد داخلي و چه بعد خارجي تبعات و نتايجي را در بر خواهد داشت كه می تواند هزينه هايي را به كشورمان
تحميل كند. نامه غيرمعمول و خارج از عرف برخي از گروه هاي اصلاح طلب به اوباما كه با لحني عجیب از وي درخواست كرده بودند در زمينه ايجاد ارتباط مستقيم با روحاني اقدام كند، يكي از همين رفتارهاي احساسي و شتاب زده است كه حول این اندیشه سطحی که می توان مشکلات با آمریکا را با یک تلفن و دست دادن حل کرد، صورت گرفت. مشكل عمده اي كه در زمينه انديشه برخي از اصلاح طلبان در خصوص احياي رابطه با آمريكا وجود دارد اين است كه اين گروه همه مشكلات سه دهه گذشته ايران و آمريكا را در يك جلسه چند ساعته قابل حل مي بينند. درواقع ديدگاه اين گروه اين است كه همه مشكلات ايران با يك ارتباط مستقيم
برطرف مي شود. اما رفتار كاخ سفيد و سخنان سردمداران دولت آمريكا به وضوح نشان داده است كه آمريكايي ها بيش از همه چيز به منافع اسرائيل در منطقه مي انديشند و در اين زمينه نيز براي راضي نگاه داشتن سران رژيم صهيونيستي حاضر هستند كه حتي از حرف هاي گذشته خود باز گردند. از سوي ديگر نياز به رابطه با آمريكا كه همواره از سوي برخي از طيف هاي اصلاح طلب مطرح مي شود آمريكا را دست برتر مذاكرات معرفي مي كند و ايران را در موضع ضعيف اين شطرنج بزرگ قرار مي دهد. اين در شرايطي است كه ايران بايد به مانند بازي شطرنج در مصاف با آمريكا عمل كند و هر حركت طرف مقابل را بسنجد و بر اساس آن حركت
بعدي را انجام دهد اما رفتار طيف تندور اصلاح طلب به مانند شركت در يك بازي بخت آزمايي است كه در آن بيش از همه چيز شانس و بخت و اقبال تعيين كننده است تا عقل و يك برنامه و تاكتيك منطقي. آمريكايي ها در زمينه صداقت قبل از عمل يك نمره منفي دريافت كرده اند و اوباما نشان داده است كه سياست دوگانه اي را در ارتباط با افكار عمومي جهان و همچنين برخورد با رژيم صهيونيستي در پيش گرفته است؛ چراكه اوباما در مجمع عمومي سازمان ملل سخنرانی اميدوار كننده اي در زمينه ايران با مردم جهان و از جمله مردم ایران انجام داد اما در دیدار با نتانیاهو برخلاف آن سخن گفت. همه اين مسائل نشان مي دهد
كه برخلاف نظر اصلاح طلبان كه همواره تا به امروز در رسانه هاي اين جريان منعكس شده است لزوما ايجاد رابطه با آمريكا منجر به حل مسائل و مشكلات في مابين نمي شود؛ چراكه آمريكا نگرش خود را نسبت به ايران تغيير نداده است و در مذاكرات منافع طرف ايراني را در نظر نمي گيرد و از همين رو نمي توان انتظار داشت كه تعامل سازنده اي با اين رويكردي كه امريكايي ها در پيش گرفته اند، ميان سران دو كشور برقرار شود و بايد در يك كلام گفت مشكل ايران احياي رابطه با آمريكا نيست بلكه اشكال كار در رويكرد تماميت خواهانه اي است كه آمريكايي ها در قبال ايران در پيش گرفته اند.