ایسنا:معمولترین و مقبولترین نظریه کنونی در خصوص منشا ماه «نظریه برخورد عظیم» نام دارد. بر اساس این نظریه، دو شی عظیم در روزهای آغازین حیات منظومه شمسی به یکدیگر برخورد کردند و یکی از آنها زمین و دیگری ماه شد. اما استیونسون توضیح دیگری دارد و این که زمین قمر خود را از سیاره دیگری به سرقت برده است. زمین دارای یک قمر، مریخ دو قمر و مشتری نزدیک به 50 قمر است، اما زهره قمری ندارد. نظریه استیونسون بر این مبناست که زمین قمر زهره را از مدار آن به سرقت برده و آن را وارد محوطه خود کرده است. اندازه
ماه نشان میدهد چنین امری ممکن است و محاسبات نیز نشان دادهاند که یک برخورد، دو شی نسبتا بزرگ با سرعت بسیار زیاد را میطلبد که در یک زاویه بسیار خاص، یک یا هر دوی اشیای اصلی به هم کوبیده شوند. همچنین ماه در مقایسه با زمین بزرگتر از قمرهای دیگر نسبت به سیاراتشان است. زهره و زمین به یکدیگر نزدیک هستند و دارای جرم مشابهی بوده و اغلب این تصور وجود دارد که این دو به شیوه مشابهی شکل گرفتهاند. به گفته استیونسون، پرسش اینجاست که چنانچه زمین و زهره به شیوههای مشابهی شکل گرفتهاند، چرا زمین دارای یک قمر و زهره فاقد قمر است؟ استیونسون تصور میکند که نظریه وی
جالب بوده اما نیازمند بررسی بیشتری است. این نظریه توضیح نمیدهد که چرا نمونههای ماه دارای شباهتهای زمینشناسی زیادی با قطعاتی از هسته زمین هستند.