هجمه عليه راستگو حقش بود!/ به دنبال فتح سنگر به سنگر نيستیم/ رای اصولگرایان به هاشمی هم غیر اخلاقی بود!
استراتژی به نام فتح سنگر به سنگر وجود ندارد. واقعیت این است که عملکرد اصولگرایان در 8 سال گذشته خوب نبوده و گروه بسیاری از مردم به جناح مقابل گرایش پیدا کردند. در جریان اصلاحات از دوم خرداد 76 به بعد کجا حقی ضایع شده که لازم باشد گروهی از اصلاح طلبان به حمایت از حقیقت به پا خیزند!...از هر 1000 نفری هم که به خانم راستگو رای دادند، 999 نفر آنها به خاطر حضور ایشان در لیست اصلاح طلبان به وی رای دادند، نه به شخص راستگو!!
کد خبر :
287185
سرويس سياسي «فردا»-امیر قربانی- الهه راستگو در جريان انتخاب شهردار تهران راي خود را به نام محمدباقر قاليباف به ثبت رساند و همين مسئله هم باعث شد تا رسانهها و افراد وابسته به لايههاي تندرو عليه او یک جريان تند رسانهاي راهاندازي كنند. حزب كار با تشكيل جلسهاي و انتشار بيانيهاي اعلام كرد كه راستگو ديگر در اين حزب عضويت ندارد. الهه راستگو هم متقابلا با انتشار بيانيهاي به اين هجمهها پاسخ داده و نسبت به بروز خطر ديكتاتوري حزبي اصلاحطلبان هشدار داده و در عين حال تاكيد كرده كه مقابل استبداد مدرن ايستادگي خواهد كرد.راستگو خطاب به اصلاحطلبان گفت
سوالي دارم و آن اين است كه آیا شعار شما توجه به آرا و نظرات مردم نيست؟ آيا مردم شريف تهران در نظرسنجيهايي كه خودتان انجام دادهايد آقاي قاليباف را بر ديگران ترجيح نداده بودند؟ در اين بين با افزايش هجمه ها به الهه راستگو، عضو شوراي شهر چهارم تهران، گروهي از سياستمداران و متفكران ميانهرو به دفاع از او برخاسته و هجمه رسانهاي- سياسي به او را مورد نكوهش قرار دادهاند. . اين در حالي است كه صادق زيباكلام، يكي از استراتژيست هاي اصلاح طلب در گفتگو با « فردا» نظرات ديگري را ارائه مي كند. گفتگویی که می تواند روشنگر بسیاری از زوایای سیاست ورزی در فضای فعلی کشور
باشد. گفتگوي ما با زيبا كلام را در ادامه بخوانيد: - طی روزهای اخیر شاهد حمایت آقای توکلی از دکتر توفیقی سرپرست وزارت علوم بودیم. در طول سال های اخیر نیز همواره اصولگرایانی چون علی مطهری از دولت آقای روحانی به شدت حمایت کرده است. قبلا هم عماد افروغ با اینکه از جهزه های سرشناس اصولگرا محسوب می شود، انتقادات تند و تیزی را نسبت به اقدامات دولت احمدی نژاد و جبهه پایداری ابراز کرد.. بدین ترتیب می بینیم این افراد گاها بر خلاف منش جناح سیاسی خود و بر اساس تشخیص شان نظر داده اند یا حرکت کرده اند. اما در بین اصلاح طلبان افرادی که بخواهند خارج از تحکمات جناح خود حرکت کنند،
اندک است. دلیل این امر از نظر شما چیست؟ در مورد این سوال باید بگویم که این اصولگرایانی که شما نام بردید بعضا مطالبی را مورد موافقت یا مخالفت خود قرار داده اند که حقیقت این مطالب اظهر من الشمس بوده و سوال این است که چرا اصولگرایان دیگر در قبال این مخالفت ها و موافقت ها هیچ اظهارنظری نکردند. همین مورد آخر و حمایت آقای توکلی از آقای توفیقی، مگر اصولگرایان 8 سال هر بلایی که خواستند سر دانشگاه ها نیاوردند، اما چرا هیچ کس هیچ انتقادی نکرد و از وزارت علوم و یا شورای عالی انقلاب فرهنگی خرده نگرفت؟ کسانی که نسبت به نظام و آینده آن دلسوزی دارند نمی توانند نسبت به
اقدامات وزارت علوم نسبت به دانشگاه ها بی تفاوت باشند. اگر آقایان توکلی، افروغ و مطهری هم دفاعیات و یا انتقاداتی را از عملکرد دولت های قبلی داشتند امری کاملا بدیهی بوده است. چون دولت وقت چنان بلایی سر کشور آوردند که سال ها باید زحمت کشید تا مشکلات آن دوران را از بین برد. آقای توکلی در دفاع از دکتر توفیقی گفته که ایشان فردی متدین و مدافع نظام و انقلاب است. من سوالم از دکتر توکلی این است که مگر تا بحال این چنین نبوده و دکتر توفیقی مگر حامی نظام و یک فرد متدین نبوده است. پس چرا اصولگرایان نسبت به ایشان با رفتارهای مذموم خود جبهه گرفتند. آنچه در طول این سال های افرادی
چون آقایان مطهری، افروغ و توکلی گفتند امری بوده به عنوان افراد حامی و مدافع نظام از آنها انتظار می رفت که بگویند.
- بر فرض قبول ادعاهای شما، چرا در بین اصلاح طلبان چنین رفتارهایی وجود ندارد و چنین افرادی در جریان اصلاحات خیلی کم هستند؟ شما کدام مورد را می توانید مثال بزنید که اصلاح طلبان پا روی حقیقتی گذاشته باشند که کسی بخواهد به دفاع از حق بپردازد. اما در خصوص اصولگرایان ده ها مورد را می توان نام برد که آنها حقیقتی را زیر پا گذاشته اند و حق را پایمال کرده اند. در چنین مواقعی هم آقایان توکلی، افروغ و یا مطهری صدایشان در می آید. پس رفتارهای نامناسب اصولگرایان باعث شده که این آقایان پای حق بایستند، اما در جریان اصلاحات از دوم خرداد 76 به بعد کجا حقی ضایع شده که لازم باشد
گروهی از اصلاح طلبان به حمایت از حقیقت به پا خیزند. - نمونه بارز آن همین ماجرای خانم الهه راستگو... آنچه خانم راستگو مرتکب شد هم کاری غیر اخلاقی بود هم غیر دموکراتیک. من معتقدم دفاع اصولگرایان از خانم راستگو هم یک کار غیر اخلاقی بود. اگر خانم راستگو به عنوان یک شخص مستقل وارد انتخابات می شد، آیا یک صدم یا یک هزارم رایی که آورده را بدست می آورد؟ ایشان در لیست اصلاح طلبان قرار گرفت و رای خود را مدیون اصلاح طلبان است. از هر 1000 نفری هم که به خانم راستگو رای دادند، 999 نفر آنها به خاطر حضور ایشان در لیست اصلاح طلبان به وی رای دادند، نه به شخص راستگو. اگر ایشان نمی خواست
با اصلاح طلبان باشد همان اول، زمانی که تقاضا کرد در لیست اصلاح طلبان قرار گیرد اعلام می کرد که من می خواهم رای خود را به فردی بدهم که اصلاح طلبان از وی حمایت نمی کنند. اما ایشان اول در لیست قرار گرفت، بعد رای مردم را جمع کرد و سپس اعلام کرد که به چه کسی برای انتخاب شهردار تهران رای می دهد. - شما کاملا سیاسی و با اراده معطوف به قدرت سخن می گویید. مگر اصلاح طلبان موقع تبلیغات انتخاباتی شهردار خود را به مردم معرفی کرده بودند که راستگو نقض عهد کرده باشد؟ سوال ما یک جنبه تئوریک هم داشت.مشخص است که این قضایا ادامه همان انحصارطلبی گذشته است که احمدی نژاد از دل آن بیرون
آمد. اقداماتی که در گذشته نیز سبب شد تا اصلاح طلبان در جامعه مقبولیت خود را از دست بدهند. این به هیچ وجه انحصار طلبی نیست. خانم راستگو از اعتماد عمومی سوء استفاده کرد. با اعتماد اصلاح طلبان وارد شورا شد و با ملاک و معیار شخصی خود رای داد و انتخاب کرد. البته بعدا مشخص شد که رانت هایی هم بوده است. - رانت؟ کدام سند در این خصوص ارائه شده؟ به فرض محال صحت این امر، یعنی اگر محسن هاشمی شهردار می شد این رانت ادعایی از بین می رفت؟ به نظر من تقویت هم می شد. اصلا از آن گذشته با این حساب شما قرارداد همه پیمانکارانی هم که با دولت کار می کنند را رانت می دانید؟! حالا رانت یا قرارداد
فرقی نمی کند! این امر بی تاثیر نبوده است! - اما چرا وقتی خانم راستگو به مسجد جامعی برای ریاست شورا رای داد چنین حرف هایی مطرح نشد؟ یا اگر به محسن هاشمی رای می داد بازهم مسئله کاملا کذب رانت مطرح می شد؟ به هر حال خانم راستگو اگر می خواست به شخصی غیر از گزینه اصلاح طلبان رای دهد باید قبل از انتخابات تصمیم خود را اعلام می کرد، نه زمانی که کار از کار گذشته بود و ایشان با لیست اصلاح طلبان وارد شورا شده بود. - اگر به عنوان مثال یکی از اعضای اصولگرای شورای شهر به محسن هاشمی رای می داد و مثلا از جبهه پیروان خط امام خارج می شد، آیا همین اصلاح طلبان، اصولگرایان را به
دیکتاتوری محکوم نمی کردند؟ اینجا اصلا بحث اصلاح طلب یا اصولگرا نیست. بحث این است که وقتی یک نفر به نام جریانی وارد انتخابات می شود و مردم به اعتبار آن جریان به این شخص رای می دهند، باید تا پایان بر مواضع و اصول این جریان ایستادگی کند. اگر خانم راستگو مستقل وارد انتخابات می شد هر رایی می توانست بدهد، اما ایشان اعلام کرده بود که من اصلاح طلب هستم و در لیست اصلاح طلبان هم حضور دارم. مثلا اگر شخصی چون دکتر عباس شیبانی هم با لیست اصولگرایان بالا می آمد و رای می آورد و بعدا رای خود را به غیر از رای جناح خود انتخاب می کرد، ایشان هم کاری غیر اخلاقی انجام داده بود! - خوب از
نظر شما اگر الان به میان عامه مردم برویم و از آنها سوال کنیم که خانم راستگو با رای اصلاح طلبان وارد شورا شده اما در هنگام رای گیری درمورد شهردار تهران آقای قالیباف را ارجح دانسته، مردم چه تصمیمی خواهند گرفت؟ متاسفانه در این زمینه نظرسنجی صورت نگرفته اما در این باره می توانید به صفحات شبکه های اجتماعی و فیس بوک مراجعه کنید. ضمن اینکه در انتخابات گذشته دیدیم که نظر مردم چه بود! مردم به آقای جلیلی که نماینده اصولگرایان بود فقط 4 میلیون رای دادند اما آقای روحانی از جناح مقابل دیدیم که چه رای بالایی آورد. - آقای جلیلی چه ربطی به موقعیت اجتماعی قالیباف دارد؟ در ضمن
فضای وب از گذشته تحت سیطره اصلاح طلبان بوده است. خوب این دیگر مشکل شماست که افراد و اقشار تحصیل کرده جامعه طرفدار اصلاح طلبان هستند! -بگذریم! به عنوان سوال پایانی گفتگو، نظر شما درباره استراتژی فتح سنگر به سنگر اصلاح طلبان چیست؟ استراتژی به نام فتح سنگر به سنگر وجود ندارد. واقعیت این است که عملکرد اصولگرایان در 8 سال گذشته خوب نبوده و گروه بسیاری از مردم به جناح مقابل گرایش پیدا کردند.