این کار بازتولید استبداد است!/ نظم آهنین حزبی قابل پذیرش نیست
«واقعا که متاسفم برای کسانی که فقط به حزب رای میدهند و به افراد رای نمیدهند. اگه بایدبه حزب رای بدهیم پس باید نماینده تهران دو نفر بیشتر نباشند یکی آقای اصولگرا و یکی آقای اصلاح طلب. واقعا که با این کار دموکراسی در حزبشان را زیر سوال بردن!»...«از نظر من اخراج ایشون کار اشتباهی بوده چون این امر برخلاف آرمانهای اصلاح طلبانه است! صحنه سیاست میدان جنگ بین مسئولین نیست بلکه باید کاری رو انجام داد که به نفع کشور باشد!
کد خبر :
286930
فردی با نام s از تهران گفته است: «آیا نمی توان در درون یک حزب بود و با برخی از تصمیمات آن مخالف. ایشان که با اصول مخالفت نکرده اند با یک کاندید مخالفت کرده اند. آیا عضویت در یک حزب به معنای گذشتن از همه حقوق فردی است؟ آیا این دلیل کافی برای آن نیست که ایرانیان از کار در حزب می هراسند؟ به گمانم این باز تولید استبداد است». همچنین در نظر دیگری مهدی از تهران عنوان کرده است: «از یکی از اصلاح طلبان دولتی پرسیدم. نحوه برخورد اصلاح طلبان با خانم راستگو بسیار تنگ نظرانه و خلاف منش اصلاح طلبی بود؛ پس تحمل مخالف چه شد. ایشان فرمودند: من هم با شما موافقم. تحزب به معنای نظم
آهنین حزبی منطقاً قابل پذیرش نیست. در همین انگلستان برخی از اعضای حزب محافظه کار به لایحه دولت در باره حمله به عراق رای منفی دادند! کسی را هم از حزب اخراج نکردند».
در ادامه نظرات، فرد دیگری از تهران افزوده است: «واقعا که متاسفم برای کسانی که فقط به حزب رای میدهند و به افراد رای نمیدهند. اگه بایدبه حزب رای بدهیم پس باید نماینده تهران دو نفر بیشتر نباشند یکی آقای اصولگرا و یکی آقای اصلاح طلب. واقعا که با این کار دموکراسی در حزبشان را زیر سوال بردن!»
از سوی دیگر زهرا از اصفهان عنوان کرده است: «از نظر من اخراج ایشون کار اشتباهی بوده چون این امر برخلاف آرمانهای اصلاح طلبانه است! صحنه سیاست میدان جنگ بین مسئولین نیست بلکه باید کاری رو انجام داد که به نفع کشور باشد! با توجه به سابقه ی آقای قالیباف شاید ایشون کار درستی کرده باشند!». سید فرخ از تهران نیز به همین مطلب میافزاید: «از اين كه این حزب، يكي از شخصيت هاي مستقل و شجاع خود را از حزب خودطلبان اخراج نموده است، جاي تأسف دارد. زيرا خانم راستگو خود را در برابر خداوند و مردم مسوول دانسته و شخصي كه به نظر ايشان خادم و اصلح تر بوده به عنوان خدمتگذار مردم انتخاب
نموده است. چنين اخراجي، در تاريخ احزاب و در اذهان ملت خواهد ماند و سال ها مي درخشد وافتخاري براي ايشان و زنان آزاده ايران است. كسي كه خود را وامدار ديگران نمي داند و آن چه را كه حق وتكليف تشخیص داده با شهامت انجام داده و از عواقب آن نيز نهراسيده است».
تاکید این مخاطبین بر استبداد تازه یا دموکراسی از دست رفته و یا جنگ قدرت بین مسئولین، نشان از همان ماهیت رفتار اخیر اصلاحطلبان تندرو دارد. اگرچه در میان نظردهندگان برخی نیز همنوا با اصلاحات تندرو به سرکوب الهه راستگو و تقدیر از رفتار حزب کار پرداختند اما جالب این جاست که منطق روبرو نیز در این بین پرشور ظاهر شد.
حرکت اخیر اصلاحات و احزاب آنان حتی باعث شد که خوراک خبری رسانههای غربی نیز تأمین شود تا آنان علاوه بر به کار بردن لایههایی از تخریب شخصیت افراد حقیقی به ماهیت حقوقی حزب در ایران نیز اشاره نمایند. با این وجود به نظر میرسد بی.بی.سی فرصت تازهای یافته است که حقوق مدنی و رفتار احزاب در ایران بپردازد و البته با رویکرد منفی خود برای تحقق اهداف انگلیسی خویش تلاش نماید. شاید گروههای اصلاحطلبی که این قدر از یک رأی مدنی برآشفتند، فکر امروز ماجرا را نمیکردند!