چرا طرح مسکو برای سوریه مناسب است؟
«غالب قندیل» در تحلیلی بر طرح مسکو برای حل بحران سوریه و فروکش کردن تب تهدیدات آمریکا علیه سوریه مینویسد: طرح مسکو در زمانی ارائه شد که «باراک اوباما»، رئیس جمهوری آمریکا و دولتش پس از تصمیم به تهدید سوریه به تجاوز و شکست در یافتن هم پیمانانی بین المللی برای سرپوش گذاشتن بر تجاوز و بروز مشکلات و موانع بسیار در قانع کردن جامعه آمریکا و پارلمان این کشور برای این تجاوز در بحران عمیق و بزرگ گرفتار آمده بودند.
کد خبر :
286500
تسنیم: طرحی که مسکو درباره بحران سوریه ارائه داد و در قرار گرفتن ذخایر و تسلیحات شیمیایی سوریه تحت نظر و اشراف بین المللی نمود پیدا میکند، با واکنشهای مثبت و استقبال گسترده در عرصه بین المللی و منطقهای مواجه شده است. به گزارش خبرگزاری الشرق الجدید، «غالب قندیل» در تحلیلی بر طرح مسکو برای حل بحران سوریه و فروکش کردن تب تهدیدات آمریکا علیه سوریه مینویسد: طرح مسکو در زمانی ارائه شد که «باراک اوباما»، رئیس جمهوری آمریکا و دولتش پس از تصمیم به تهدید سوریه به تجاوز و شکست در یافتن هم پیمانانی بین المللی برای سرپوش گذاشتن بر تجاوز و بروز مشکلات و موانع بسیار در قانع کردن جامعه آمریکا و پارلمان این کشور برای این تجاوز در بحران عمیق و بزرگ گرفتار آمده بودند. اولا و پیش از هر چیز طرح روسیه بار دیگر بر ثبات معادلات جدید بین المللی تاکید میکند که به دلیل ایستادگی و مقاومت سوریه در قبال جنگ ظالمانهای که از سال 2011 در معرض آن قرار گرفته و قدرت روسیه در معادله بازدارندگی تجاوز به سوریه از طریق حضور فعال در دریای مدیترانه و تاکید بر تامین تمام نیازهای سوریه در دفاع سیاسی و نظامی و اقتصادی از خود پای به عرصه
گذاشتند. همچنین این طرح تاکید کرد که از موضع قدرت بازدارندگی و ایستادگی در قبال تجاوز آمریکا به سوریه نشات میگیرد و در این طرح روسیه هم پیمان اصلی سوریه و در کنار محور مقاومت در منطقه و معادلات بازدارندگی بود که پیشتر اعضای محور مقاومت یا ایران و سوریه و حزب الله ارائه داده بودند و موجب متزلزل شدن عزم آمریکا و بیم هراس اسرائیل در گرفتار آمدن در باتلاق جنگ سوریه شدند و براین اساس باید گفت، طرح روسیه در عمل اقدامی سیاسی هجومی مبتنی بر موازنه بازدارندگی بود که در زمان و فرصت مناسب و در اوج گرفتاری آمریکا در بحران سوریه و تلاش اوباما برای یافتن راه مفری برای بازگشت از تهدیداتش ارائه شد. دوم اینکه طرح روسیه موجب شد تا جنگی خانمان برانداز از سوی آمریکا علیه سوریه به راه نیافتد، جنگی که در پس خود تنها قتل و کشتار گسترده و وسیع را دارد و طرفهای اصلی آن را آمریکا و اسرائیل تشکیل میدادند، اگرچه در این میان محور مقاومت نیز دارای ابزار بازدارندگی خاص خود برای مقابله با این تجاوز و وارد آوردن صربات دردناک به رژیم صهیونیستی و ناوگان دریایی و پایگاههای نظامی آمریکا در منطقه را داشت. تهدیدات اوباما در تجاوز به سوریه
هشداری برای برافروخته شدن آتش جنگ وحشتناک و مهیب جهانی از حیث نتایج و خسارات و تاثیر بر واقعیتهای زندگی در منطقه را داشت و این چیزی نبود که نه محور مقاومت و نه کشورهای آزاده جهان که اعلام کرده بودند، در کنار سوریه در برابر این تجاوز خواهند ایستاد، هیچگاه خواهان آن باشند. و سرانجام اینکه ممانعت از وقوع چنین جنگی و ایجاد چارچوبهای سیاسی بازدارندگی برای گرایشات و تمایلات جنگطلبانه و خصمانه که به بدترین شکل ممکن در سیاستها و تمایلات اسرائیل و آمریکا نمود پیدا کردند، در جای خود موفقیت و پیروزی بزرگ برای ملل منطقه و تمام ملل صلح طلب و آزاده جهان به شمار میآید و این جنگ هیچگاه برافروخته نخواهد شد، مگر آنکه فردی چون باراک اوباما با حماقتهای خود دست به آن بزند و جهان را درگیر جنگی کند که در پس خود صدها هزار قربانی و آواره و ویرانیها و خرابیهای گسترده در ساختارهای زیربنایی بر جای بگذارد. سوم اینکه در این تردید نیست که قرار دادن هرگونه سلاح سوریه تحت نظارت بین المللی عقبنشینی و امتیاز دهی به شمار میآید، اما این امتیاز دادن به معنای وارد آمدن خلل در معادلات مقاومت و قدرت بازدارندگی این محور نیست، چراکه
حتی اگر سلاح شیمیایی مورد ادعای غرب زمانی از دست سوریه خارج شود، به جای آن گزینههای دقیقتر و خطرناکتر دیگری در معادلات قدرت وجود دارد و در اینجا میتوان به اظهارات «سید حسن نصر الله»، دبیرکل حزب الله لبنان اشاره کرد که از موشکهای دقیق در اختیار حزب سخن گفت که توان هدف قرار دادن نقاط استراتژیک دشمن به راحتی و به دقت بسیار را دارد و این بخشی از قدرت بازدارندگی محور مقاومت است که بسیاری از آنها را نیز اتفاقا از سوریه به دست آورده است. دورهای که از سلاحهای شیمیایی به عنوان ابزار و وسیله بازدارندگی استفاده میشد، به سه دهه پیش و آغاز کشف این سلاح باز میگردد، اما هم اکنون سلاح شیمیایی تنها ابزار بازدارندگی به شمار نمیآید که محور مقاومت از آن برخوردار و در صدد باشد، از آنها تنها برای مقابله با رژیم صهیونیستی استفاده کند. صرف نظر از اینکه در سرزمینهای اشغالی بمبهای شیمیایی بسیاری وجود دارد که موشکهای دور برد و دقیق سوریه به راحتی میتواند، کارخانههای پتروشیمی و تاسیسات شیمیایی و هستهای اسرائیل را هدف قرار دهد و این حملات بدون تردید ساختارهای زیر بنایی نظامی اسرائیل را در برخواهد گرفت تا این رژیم را
از هرگونه حرکتی باز داشته و فلج کند و سرانجام اینکه نمیتوان هیچگاه گفت که سلاح شیمیایی تنها سلاح بازدارندهای است که میتوان با آن به مقابله با رژیم صهیونیستی پرداخت. چهارم اینکه بیتردید اگر فرض بگیریم که آمریکا ادات نظامی خود در سوریه را عقب بکشد و حمایت خود از گروههای مسلح فعال در سوریه را قطع کند که مهمترین آنها در گروههای مسلح وابسته به سازمان القاعده نمود پیدا میکنند و هم اکنون دو سال و نیم است، از آنها برای نابودی و تخریب سوریه و براندازی نظام در آن استفاده میکند، در این صورت باید گفت که سوریه و محور مقاومت پیروزی بزرگی را محقق کرده و موفق شده، چارچوبی سیاسی را برای خروج از بحران سوریه به یژه برای آمریکا و به شکل آبرومند همانند قطعنامه 1701 سازمان ملل مه حزب الله در ژوئیه 2006 آن را پذیرفت تا اثبات کننده معادلات بازدارندگی باشد، فراهم کرده است. امروز این حق مسلم مردم سوریه است، در صورتیکه آمریکا به طرح روسیه تن ندهد و ناوگان خود را از دریای مدیترانه خارج نکند و دست از حمله به سوریه برندارد، پرچم جنگ با آمریکا را بلند کنند و به مقابله با آن برخیزند، چون در این تردید وجود ندارد که سوریه در
رویاروییهای مسالمتآمیز بدون تردید سربلند از صحنه بیرون خواهد آمد و علاوه از پیش رو برداشتن تمام گروههای مسلح، این توان را دارد تا به مقابله با هرگونه تجاوز استعماری یا صهیونیستی برخیزد که درصدد باشد، به تمامیت ارضی این کشور آسیب برسانند و بار دیگر ثابت کند که مهمترین حلقه محور مقاومت به شمار میآید.