فیسبوکزدگی سیاستمداران
اگر پاره ای از وقت سیاستگذاران ایرانی به فیس بوک اختصاص یابد (که در دوره دولت جدید این گونه به نظر می رسد و برخی ها به طنز می گویند که ممکن است در آینده، دولت جلساتش را در فضای مجازی تشکیل دهد!) امری الزاما نامطلوب نیست، اما در چنین وضعی طبیعی است که بخش مهم و موثری از ذهن آنها، به این پدیده معطوف شود.
کد خبر :
285595
جام جم آنلاین: عضویت در فیسبوک نه خوب است و نه بد، کما اینکه ممکن است برخیها آن را بد بدانند یا خوب و برخی دیگر در ذاتِ خوب و بد بودن فناورانهاش بحث کنند، اما اینها هیچکدام مساله امروز ما نیست و موضوع آنجایی است که فیسبوک و پلاس و پیامک و دیگر انواع و اقسام رسانههای نوظهور، زیربنای تصمیم «سیاست»ورزانِ ایرانی بشوند. این ماجرا گرچه مسبوق به سابقه نیز هست، اما در یکماهه اخیر ابعاد تازه تری یافته: مشاور رئیس جمهور توضیحات مهمی را درباره کاربرد «فتنه» در صفحه فیس بوکش منتشر می کند؛ نامزد معرفی شده برای احراز سمت وزارت آموزش و پرورش در نطق دفاعیه خود از 600 ـ 500 پیامک حمایتی از خود نام می برد؛ وزیر امورخارجه برخی مواضعش را در فیس بوک اعلام می کند؛ وزیر نفت نحوه حضور شرکت های بین المللی نفتی را در همین فضا به نظرخواهی می گذارد و ... برخی این موارد را سرآغازی برای رفع فیلتر وب سایت فیس بوک ارزیابی کرده اند. به گواهی برخی برآوردهای دقیق تر سه تا چهار میلیون ایرانی، عضو فیس بوک اند؛ از این منظر و با توجه به گروه های فعال در این شبکه اجتماعی مجازی، این جامعه آماری به هیچ وجه معرف همه ایرانیان نیست. اگر
این نکته به عنوان یک اصل پذیرفته شده و همواره پیش چشمِ همه باشد، اتفاق نگران کننده ای نمی افتد، چرا که همه می دانند روایت ها و قضاوت های فیس بوکی، در موارد حاد سیاسی و اجتماعی منطبق بر فضای عمومی کشور نیست بلکه بازنمایی بخشی از اندیشه ها و اراده هاست؛ نه میانگین آرای ایرانی ها و حتی نخبگان ایرانی. بنابراین اگر پاره ای از وقت سیاستگذاران ایرانی به فیس بوک اختصاص یابد (که در دوره دولت جدید این گونه به نظر می رسد و برخی ها به طنز می گویند که ممکن است در آینده، دولت جلساتش را در فضای مجازی تشکیل دهد!) امری الزاما نامطلوب نیست، اما در چنین وضعی طبیعی است که بخش مهم و موثری از ذهن آنها، به این پدیده معطوف شود. در نتیجه با فرض درنظر نگرفتن اقدامات توطئه آمیز، می شود این فرآیند معنابخشی به مسائل عمومی (که کاملا درونی و غیرآشکار روی می دهد) را یک رویه پرمخاطره و معیوب ارزیابی کرد و در برابر آن، جانب احتیاط را گرفت. موضوعی که در فیس بوک ساخته و پرداخته می شود و بعد به سطح مواجهه و بازخورد متنی (مجازی) کاربران حکومتی اش می رسد، در لایه های بعدی، ما به ازاهای عملی و اجرایی پیدا خواهد کرد و از آنجا که تعداد زیادی از
این موضوعات و خواسته ها، بخشی و قابل مناقشه اند، درباره نوع پاسخ گیری احتمالی آنها، باید هوشیار بود. در چنین فرآیندی، جامعه آماری فرد تصمیم گیر، جامعه در دسترس او خواهد بود و حتما در میان مدت و بلندمدت، این رویه بر سیاستگذاری های کلان کشور، آثار سوء برجای خواهد گذارد و به این لحاظ باید بیشتر مراقب بود.