خاتمی: دولت روحانی فراجناحی نیست
من کابینه آقای روحانی را فراجناحی نمیدانم کابینه ائتلافی است؛ با توجه به این کابینه ائتلافی که شکل گرفته امکان گفتوگو و تعامل در سطح جامعه نیز بین گروههای سیاسی مختلف بهوجود آید که بتوانیم به نقاط مشترکی برسیم که آنها خط قرمز برای همه فعالان سیاسی کشور باشد.
روزنامه شرق در گفت و گویی با محمدرضا خاتمی دبیرکل سابق حزب منحله مشارکت نوشت: * همه ما میدانیم که نمایندگان باید در حوزههای خود پاسخگو باشند که مثلا چرا به قویترین فردی که در آموزشوپرورش ایران بعد از انقلاب وجود دارد، برای همگان شناختهشده است و توانایی او مورد تایید همه جناحها و اشخاص سیاسی است، رای ندادند؟ این نشان میدهد که در مجلس هنوز آن فضای خاصی که نمایندگان باید بهدور از جنجالها و بهطور مستقل تصمیم بگیرند بهوجود نیامده است. * امیدواریم در مرحله بعدی رای اعتماد به سه وزیری که معرفی خواهند شد مجلس تعامل کامل با دولت داشته باشد تا هرچه سریعتر کابینه تکمیل شود. اگر بخواهیم در روند دموکراسی، کشور پیشرفتهای شویم، لازمهاش این است که جناحهای سیاسی به آرا و به برنامههایی که مورد قبول مردم واقع شده است احترام بگذارند و حساسیت روی اشخاص به آن صورت که میبینیم، نباشد. * وقتی یک حزب در انتخابات برنده شد، این حق را به آن بدهیم که تمام افرادی که به نظر شخص پیروز میتوانند برنامههایش را اجرا کنند بگذاریم انتخاب کند اما بعد مراقب باشیم انحرافی از برنامهها رخ ندهد و این یک قدم مهم در روند دموکراسی در ایران است که متاسفانه مورد غفلت واقع شده است. در گیرودار دعواهای سیاسی این پروسه مهم در دموکراسی فراموش شده است. * من کابینه آقای روحانی را فراجناحی نمیدانم کابینه ائتلافی است؛ با توجه به این کابینه ائتلافی که شکل گرفته امکان گفتوگو و تعامل در سطح جامعه نیز بین گروههای سیاسی مختلف بهوجود آید که بتوانیم به نقاط مشترکی برسیم که آنها خط قرمز برای همه فعالان سیاسی کشور باشد. * من دوست داشتم یک نفر رییسجمهور شود و بگوید که نقص من این است که حزب ندارم، این عیب است که بگوییم حزب بد است. من حزبی هستم و معتقد به کار حزبیام و فکر میکنم دموکراسی بدون کار حزبی امکانپذیر نیست. در کار حزبی است که برنامه اداره کشور را تنظیم میکنید و بعدا هم باید پاسخگو باشید. * هر کسی که حزب داشته باشد مجبور است و باید نسبت به روند اداره کشور و چرخش قدرت حساسیت و برای آن برنامه داشته باشد بنابراین از این نظر نمیتوان برنامهها را نادیده گرفت. * چهار سال گذشته دوره تعطیل و تعلیق سیاسی بود و حتی مجوزدارها هم نمیتوانستند کار کنند در مواردی اما با این وجود سیاستورزی تعطیل نشد. اتفاقا ما اگر سیاستورزی را تعطیل کرده بودیم، در تندباد حوادث که نمیتوانستیم سرپا بایستیم، این نشان میدهد حزب در طول سالهایی که در قدرت نبوده هم انسجام تشکیلاتی خود را حفظ کرده و هم توانسته با طبقات اجتماعی یک رابطه معنادار پیدا کند. درست است که چهرههای حزبی چهرههای شناختهشدهای هستند اما این به آن معنا نیست که بار تشکیلات حزبی روی دوش چند نفر باشد. * فعالیت حزبی سختترین کار سیاسی در ایران است. یعنی احتمال اینکه کسی رییسجمهور شود - بهخاطر رشدنایافتگی و موانعی که وجود دارد- راحتتر از این است که بخواهد حزبی را اداره کند. کار حزبی را نباید کار تفننی و برای اوقات فراغت در نظر بگیریم. حزب اگر بخواهد به معنای واقعی حزب باشد نیازمند نیروهای حرفهای، امکانات مادی و انسجام فکری و تشکیلاتی است، برای این کار خیلی باید وقت گذاشت.