احتمال همکاری اخوان با القاعده!

"به نظر می‌رسد اخوان‌المسلمین درآینده برای ضربه زدن به منافع آمریکا و غرب در داخل و خارج از مصر با القاعده همکاری خواهد کرد."

کد خبر : 280582

خبرآنلاین: نجیب محفوظ نویسنده نامدار مصری و برنده جایزه ادبی نوبل هنگامی که روایت" یاوه‌سرائی بر فراز نیل" را منتشر کرد تلاش داشت تا انقلاب افسران آزاد مصر در سال 1952 را زیر سوال ببرد.

این روایت در سال 1966 منتشر شد و طی آن نویسنده به صورتی غیرتهاجمی، انقلاب سوسیالیستی افسران مصر را که موجب انزوای نخبگان سیاسی و فرهنگی و نابودی ارزش‌های اخلاقی شد مورد انتقاد قرار داد.

همان زمان جمال عبدالناصر رئیس جمهوری وقت مصر به محمد حسنین هیکل وزیر ارشاد ملی وقت مصر دستور داد تا این روایت را از بازار جمع آوری کند.

با این حال علیرغم دیکتاتوری‌های دوران جمال عبدالناصر و قدرت گرفتن نظامیان، اکثر نخبگان سیاسی و فرهنگی مصر در این دوره رشد کرده‌اند.

اما ظاهرا پیشگوئی نجیب محفوظ در مورد بیهوده بودن تغییرات و دگرگونی‌های سریع و دراماتیکی در مصر دقیق بوده و این کشور امروز هزینه‌های سنگینی برای انقلاب 25 ژانویه خود می‌پردازد.

بررسی تحلیلی انقلاب مصر نشان می‌دهد که احزاب سیاسی این کشور هر چند توانستند یک نظام دیکتاتوری را پس از 30 سال مبارزه خونین سرنگون کنند اما در دولت‌سازی و تشکیل یک نظام دموکراتیک با ناکامی مواجه شدند.

یکی از جریان‌های سیاسی ریشه‌دار اسلامی در مصر اخوان المسلمین بود که در سرنگونی رژیم حسنی مبارک نقش فعالی ایفا کرد.

این جنبش که از سال 1928 میلادی با هدف تشکیل یک خلافت فراگیر اسلامی تاسیس شد در طول 85 سال گذشته همواره تلاش داشت تا از رهگذر کادر‌بندی خود را برای به دست گرفتن قدرت آماده کند.

سر انجام در جریان انتخابات سال گذشته ریاست جمهوری مصر محمد مرسی نامزد اخوان‌المسلمین نسبت به رقبای سکولار خود یعنی احمد شفیق، حمدین صباحی و عمرو موسی با تفاوت آرای کمتری به پیروزی رسید.

اما چرا مرسی در طول یک سال حاکمیت خود نتوانست الگوی مناسبی برای دولت‌سازی و تشکیل یک نظام دموکراتیک تعریف کند و در نهایت به صورتی تراژیک و دردناک با یک کودتای نظامی از قدرت سرنگون شد؟ واقع امر این است که اخوان‌المسلمین به ویژه نسل قدیم هیچ‌گاه در طول سال‌های اخیر در صدد تجدید نظر در ساختار فکری خود بر نیامدند زیرا الگوی حکومتی خود را از شیخ حسن البنا بنیانگذار جنبش اخوان‌المسلمین بر گرفته‌اند.

پیروزی اخوان‌المسلمین در انتخابات و چرخش این جنبش از حوزه اپوزیسیون به سمت مجموعه حاکمیتی، این جنبش را از واقعیت‌های میدانی و سیاسی مصر دورکرد .

مرسی در طول دوره یکساله ریاست جمهوری خود دایره مشارکت جمعی را تنگ کرد و همواره تابع دستورات دفتر ارشاد اخوان‌المسلمین بود.

گرایش مرسی به سلفی‌ها و بهره‌گیری از ادبیاتی کاملا تهاجمی برای انزوای رقبای سیاسی خود به تقویت جبهه نجات ملی به رهبری محمد البرادعی منجر شد.

اخوان‌المسلمین که در حلقه یاران نزدیک مرسی قرار داشتند از شیوه اعتدالی خود خارج شدند خود را به جریان‌های سلفی و وهابی افراطی نزدیک کردند.

رئیس سابق سازمان امنیت مصر مدعی است که هنگامی که گزارش‌های فوق سری نظام را به صورت روزانه در اختیار محمد مرسی قرار می‌داده بلافاصله این گزارش‌ها، سر از دفتر ارشاد اخوان‌المسلمین در می‌آورد.

وی می‌افزاید: این اسرار کاملا محرمانه توسط دفتر ارشاد در اختیار ائمه جماعات وابسته به اخوان‌المسلمین قرار می‌گرفت و هر امام جماعتی به خود اجازه می‌داد که این گزارش‌های سری را از تریبون مساجد منتشر کند.

ترور دردناک شیخ حسن شحاته رهبر شیعیان مصر و 3 تن از یاران وی توسط گروه‌های سلفی تکفیری خشم عمومی را از شیوه‌های رفتاری سلفی‌ها بر انگیخت.

محمد مرسی که نتوانسته بود در قد و قواره یک رئیس جمهور فراجناحی ظاهر شود در برابر این جنایت هولناک سکوت اختیار کرد که این امر به تشدید نارضایتی در میان طیف‌های سیاسی مصر منجر شد.

دخالت عربستان و قطر در مسائل داخلی مصر بسیاری از نخبگان سیاسی این کشور را برآشفت زیرا دخالت کشورهای کم حجمی مانند قطر و عربستان در امور داخلی مصر برای نخبگان قابل قبول نبود.

در عین حال ارتش مصر که یک ارتش کاملا سیاسی است نمی‌توانست نسبت به رخدادهای جامعه مصر بی‌تفاوت باشد لذا با افزایش تجمعات مردمی در شهرهای مختلف مصر اقدام به برکناری محمد مرسی کرد.

قطعا حرکت ارتش که نوعی کودتای نرم تلقی می‌شود بدون اجازه امریکا و غرب امکان‌پذیر نبود زیرا آمریکا زیرکانه به سلفی‌ها اجازه ورود به بدنه دولت مرسی را داد تا چهره خشن آنان ر آشکار سازد.

افراط‌کاری سلفی‌ها و تمامیت‌خواهی اخوا‌ن‌المسلمین به دو قطبی شدن جامعه و افزایش فاصله‌ها کمک کرد تا جائی که جبهه نجات ملی در یک فراخوان عمومی، بیش از 23 میلیون نفر را به میدان‌ها وخیابان‌ها کشاند.

ارتش مصر نیز که حاکمیت اسلام‌گرایان را بر نمی‌تابد با اشاره امریکا وارد عمل شد و محمد مرسی را بر کنار کرد. لذا با توجه به سخنرانی اخیر محمد بدیع رهبر اخوان‌المسلمین در جمع هواداران مرسی در مسجد رابعه‌العدویه که گفته بود مرسی باید به قدرت باز گردد، این کشور وارد مرحله خطرناکی شده.

این احتمال وجود دارد که طیف اسلام‌گرایان برای باز گرداندن محمد مرسی به قدرت، از شیوه‌های تهاجمی و خشونت‌آمیزی در آینده استفاده کند که این امر به تقابل خونین میان ارتش و اسلام‌گرایان منجر خواهد شد.

اگر رهبران سیاسی مصر نتوانند در محیطی آرام و به دور از انحصارطلبی‌ها مشکلات خود را حل کنند قطعا مصر به سمت تقابل فیزیکی میان جریا‌ن‌های اسلام‌گرا ونیروهای مسلح حرکت خواهد کرد و این کشور در نهایت به سرنوشت الجزایر در سال 1992 دچار خواهد شد.

آنگاه است که پیش‌بینی نجیب محفوظ نویسنده فقید مصر که گفته بود هر تغییر غیرتدریجی در مصر به بروز خشونت‌های غیر قابل کنترل منجر خواهد شد محقق خواهد شد.

اما یک نکته قابل تامل در رخدادهای اخیر مصر بروز کرد که از دید نویسندگان مصر پنهان نماند مساله اهمیتی که غرب برای مرسی قائل است.

یک نویسنده مصری سوالی را مطرح کرد که تا کنون پاسخی برای آن یافت نشده است. سوال این است که حسنی مبارک به مدت 30 سال خدمتگزار مخلص آمریکا، غرب و اسرائیل بود اما زمانی که سرنگون و زندانی شد هیچیک از مقامات آمریکائی و اروپائی به ملاقات وی نرفتند.

اما پس از سرنگونی محمد مرسی مقامات اروپائی و آمریکائی از جمله خانم کاترین اشتون مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا ، ویلیام برنز معاون وزیر خارجه آمریکا و ده‌ها شخصیت دیگر به ملاقات مرسی در محل باز داشت وی رفتند.

آیا آمریکا و غرب از نفوذ پنهانی اخوان‌المسلمین مصر در جهان بیمناکند ؟ آیا تعطیلی 27 سفارتخانه آمریکائی و اروپائی در جهان ناشی از عکس‌العمل احتمالی القاعده و اخوان‌المسلمین علیه منافع غرب است؟

آیا پیام اخیر ایمن‌الظواهری که گفته بود عزل مرسی از ریاست جمهوری یک طرح غربی آمریکائی است، موجب وحشت غربی‌ها شده و تلاش دارند تا به نوعی از اخوا‌ن‌المسلمین دلجوئی کنند؟

از آنجائی که جامعه مصر یک جامعه پیچیده‌ای است لذا به نظر می‌رسد اخوان‌المسلمین درآینده برای ضربه زدن به منافع آمریکا و غرب در داخل و خارج از مصر با القاعده همکاری خواهد کرد.

لینک کوتاه :

با دوستان خود به اشتراک بگذارید: