گام اول روحانی برای اقتصاد
استاد ایرانی دانشگاه ایلینوی آمریکا گفت: گام مهم و اول دولت روحانی در اقتصاد بالا بردن قیمت انرژی و یکسان سازی نرخ ارز است که هم انگیزه صرفهجویی و کارآیی در مصرف انرژی را افزایش داده و هم بخشی از منابع لازم برای سرمایهگذاری نفتی را تامین میکند.
کد خبر :
279221
فارس: در ادامه گفتوگو با کارشناسان اقتصاد و اقتصاد انرژی درباره اولویتهای حوزه نفت و انرژی ایران در دولت یازدهم به سراغ دکتر هادی صالحی اصفهانی رفتیم. هادی صالحی اصفهانی متولد نیشابور است و سال 51 با احراز رتبه اول رشته ریاضی در کنکور سراسری، وارد دانشکده فنی دانشگاه تهران شده است. وی پس از فارغ التحصیلی در رشته مهندسی مکانیک با رتبه اول در سال 1356 برای ادامه تحصیل در دانشگاه برکلی کالیفرنیا عازم آمریکا شد. در آنجا به اقتصاد تغییر رشته داد و در سال 1363 به اخذ درجه دکترا نائل آمد. صالحی از همان سال به تحقیق و تدریس در رشته اقتصاد در دانشگاه ایلی نوی در اوربانا- شمپین پرداخت و هم اکنون در سمت استاد اقتصاد در آن دانشگاه به کار مشغول است. در طی این دوره، وی به عنوان مشاور و محقق با بانک جهانی نیز همکاری داشته است. وی همچنین سردبیر مجله علمی Quarterly Review of Economics and Finance و از بنیانگذاران و عضو هیئت امنای سازمان پژوهش های اقتصادی خاورمیانه (Economic Research Forum) و انجمن بین المللی اقتصاد ایران (International Iranian Economic Association) است. وی در گذشته ریاست انجمن اقتصادانان خاورمیانه
(Middle East Economic Association) و مدیریت مطالعات خاورمیانه در دانشگاه ایلی نوی را به عهده داشته است. پژوهشهای علمی وی در رشته های توسعه و اقتصاد سیاسی تا کنون به چاپ چند کتاب و بیش از 50 مقاله در نشریات علمی اقتصاد انجامیده است. *سرمایهگذاری در فنآوریهای کاهنده مصرف انرژی با استفاده از منابع اصلاح قیمتها *ایران باید بتواند آزادانه در بازار انرژی شرکت و به سرمایه و فنآوری دسترسی داشته باشد فارس: اولویت اصلی کشور را در حوزه انرژی و اقتصادی انرژی چه میدانید؟ یعنی اگر قرار باشد در میان لیستی از اولویتها یک یا چند مورد محدود را انتخاب کنید به کدام مورد اشاره میکنید و چرا؟ صالحی اصفهانی: به نظر من، در حال حاضر اساسی ترین موضوع در مورد اقتصاد انرژی ایران مساله تحریم ها و روابط خارجی است که سرمایه گذاری، تولید، و فروش انرژی کشور را مختل کرده است. ایران باید بتواند مثل هر تولید کننده دیگری آزادانه در بازار انرژی شرکت کند و به سرمایه و فناوری لازم برای استفاده بهینه از منابع موجود و دستیابی به سهم به حق خود از منابع مشترک انرژی دسترسی داشته باشد، بنابراین، به گمان من، حل مساله تحریم ها در صدر اولویت های
کشور قرار دارد. اولویت دیگر در حوزه اقتصاد انرژی کاهش مصرف به کمک اصلاح قیمتهای انرژی همراه با سرمایه گذاری لازم برای بهبود فنآوری استفاده از انرژی چه در تولید کالاها و خدمات و چه در مصرف خانگی است. دولت میتواند با استفاده از درآمد حاصل از بالا بردن قیمت حاملهای انرژی مشوقهای قوی برای سرمایه گذاری بخش خصوصی و خانوارها در پایین آوردن مصرف انرژی ایجاد کند. چنین اقدامی هم می تواند هم کار ایجاد کند و هم سطح تکنولوژی کشور را بالا ببرد. *بالا بردن کارآیی تولید و مصرف انرژی راهکار مهم برخورد با تحریمها *لغو تحریمها ممکن است سالها طول بکشد فارس: با توجه به شرایط امروز بازار انرژی جهان و البته وضعیت خاص ایران متاثر از تحریمها تصور میکنید ایران برای تامین منافع حداکثری خود در حوزه بینالمللی چه هدفی را باید نشانه بگیرد و برای رسیدن به این هدف چه ابزارهایی در اختیار دارد؟ نقشه راه رسیدن به این هدفها چگونه و بر اساس چه الزاماتی باید تنظیم شود؟ اساسا در شرایط فعلی چطور باید با این تحریم ها روبرو شد؟ صالحی اصفهانی: برای تامین منافع حداکثری در حوزه بینالمللی، ایران باید همزمان در دو جهت اقدام کند. یکی
استفاده از جو ایجاد شده بعد از انتخابات اخیر برای تنش زدایی با غرب است. دیگری بالابردن کارآیی در تولید و مصرف انرژی است که هم ضربه پذیری در مقابل تحریم ها را کاهش می دهد و هم قدرت رقابت ایران را در بازارهای بین المللی را بالا می برد. برخورد با تحریمها بخش مهمی از رویکرد لازم برای احیای اقتصاد ایران است. ولی کاهش محسوس تحریمها ممکن است سالها طول بکشد. بالابردن کارآیی در تولید و مصرف انرژی قدم فوقالعاده مهمی است که دولت کنترل بیشتری بر فرایند آن دارد و هم در کوتاه مدت و هم در دراز مدت منافع بزرگی در داخل و خارج کشور به ارمغان می آورد. *چالشهای اصلی حوزه انرژی ایران *بالا بردن قیمت انرژی و یکسان سازی نرخ ارز اولین قدم مواجهه با چالشها فارس: در حوزه انرژی با چالشهایی مانند تولید صیانتی و کمبود سرمایهگذاری در بالادست صنعت نفت، شدت مصرف انرژی ،وضعیت بازارهای منطقهای و جهانی انرژی ایران، تکمیل نشدن زنجیره ارزش و خام فروشی، توسعه میادین مشترک، ساخت داخل تجهیزات نفتی و ارتباط صحیح نفت با اقتصاد ملی و چالشهای متعدد ریز و درشت دیگری روبرو هستیم. از نظر شما اصلیترین چالش پیش روی حوزه انرژی ایران با توجه
به گستردگی این حوزه و نقش بسیار بزرگ آن در اقتصاد ملی چیست؟ نسبت این چالشها با یکدیگر چیست؟ یعنی برای غلبه بر مهمترین آنها مجبوریم تعدادی از آنها را لااقل برای مدتی فراموش کنیم یا مواجهه با این چالشها به صورت هماهنگ و همزمان ممکن است؟ صالحی اصفهانی: در میان چالشهایی که برشمردید، عدم تولید پایدار، کمبود سرمایهگذاری در صنعت نفت، و شدت مصرف انرژی به نظر من از همه بنیانی ترند. مواجهه با این چالشها به صورت هماهنگ و همزمان امکان پذیر است و باید انجام بگیرد. قدم اول بالا بردن قیمت انرژی و یکسان سازی نرخ ارز است که هم انگیزه برای صرفهجویی و کارآیی در مصرف انرژی را زیاد میکند و هم بخشی از منابع مالی لازم برای سرمایهگذاری را تامین می کند. چنانچه تحریمها هم کاهش پیدا کنند، سرمایهگذاری در صنعت نفت هم می تواهد موثرتر شود و چالش های دیگر را کاهش دهد. بسیاری از پارامترهای وضعیت بازارهای منطقهای و جهانی انرژی خارج از کنترل ایران است و باید با مفروض گرفتن آنها سیاستگزاری کرد. بخشی از پارامترهاهم - مثل میزان تحریمهای نفتی، تکنولوژی و منابع مالی - قابل تغییرند و دولت ایران باید با دیپلماسی مدبرانه روی آن ها
تاثیر بگذارد. توسعه میادین مشترک و ارتباط صحیح نفت با اقتصاد ملی مهم اند، ولی در مرحله بعدی قرار می گیرد. در مورد تکمیل کردن زنجیره ارزش، کم کردن خام فروشی، و ساخت داخل تجهیزات نفتی، به گمان من میزان اولویت مشخص نیست و بستگی دارد به مزیت نسبیشان برای صنعت نفت ایران. مثلا فرض کنید که کشور دیگری به فنآوری موثری برای ساخت برخی تجهیزات نفتی دست یافته است و تولید همان تجهیزات در ایران نیاز به صرف سرمایه و نیروی عظیمی دارد. در چنین شرایطی، بهترین کار برای ما این است که آن تجهیزات را از آن کشور بخریم و سرمایه و نیروی خودمان را در راه تولید کالاهای دیگری که میتوانیم با کارآیی بالا تولید کنیم به کار بیاندازیم. *باید در بعضی رشتههای تولید در دنیا سرآمد باشیم و از خدمات دیگران نیز استفاده کنیم هدف نباید این باشد که همه چیز را خودمان بسازیم و چرخ را از نو اختراع کنیم. چنین هدفی مثل این است که یک نفر بخواهد هم پزشک باشد، هم مکانیک، هم خیاط ، هم بنا، هم آموزگار و غیره. طبیعی است که نخواهد توانست هیچ کدام از این کارها را درست انجام بدهد. بهتر این است که یکی از این حرفه ها را انتخاب کند و سعی کند در آن کار بهترین
خدمت را به مردم ارایه بدهد و در عوض خدمات دیگری را که لازم دارد از کسانی که بهترین آنها را ارایه می دهند بگیرد. اگر همه این طور عمل کنند، سطح زندگی همه بالا می رود و همه از بهترین خدمات و کالا ها استفاده میکنند. ما باید به دستاوردهای ملتهای دیگر بها بدهیم و از آنها استفاده کنیم و به عنوان یک ملت سرفراز سعی مان این باشد که سهم خودمان را در این فرآیند جهانی داشته باشیم. برای این کار، باید در یک سری رشتههای تولید در دنیا سرآمد باشیم، کشورهای دیگر بخواهند کالای ما را داشته باشند و کالاهایی را که آن ها با کارآیی بالا تولید میکنند با قیمت مناسب به ما بفروشند. البته، گاهی بعضی کشورها سعی می کنند از موقعیتشان در داد و ستدهای جهانی سوء استفاده کنند. در آن موارد، ایران باید برای روابطش با آن کشور ها جایگزین داشته باشد. در مورد بعضی کالاها و خدمات هم نمیشود روی کشورهای دیگر حساب کرد (مثل بعضی تسلیحات نظامی) و باید به ناچار در داخل تولید شوند حتی اگر ایران از نظر اقتصادی در آن موارد مزیت نسبی نداشته باشد، البته این ها همه باید با مستدل و کارشناسی شده باشد. *رویکرد اصلی دیپلماسی انرژی: معرفی ایران به عنوان یک
صادرکننده قابل اعتماد انرژی فارس: دیپلماسی انرژی یکی از اولویتهای فراموششده کشور است . از دیپلماسی انرژی تا چه میزان و به چه شکل در جهت تامین منافع ملی میتوان بهره برد؟ در شرایط فعلی ایران تا چه میزان فضا برای استفاده از دیپلماسی انرژی در روابط بینالملل فراهم است؟ دامنه و برد تاثیرگذاری دیپلماسی انرژی را تا چه حد میدانید؟ دیگر کشورهای جهان چه تجاربی در این زمینه داشتهاند؟ صالحی اصفهانی: به نظر من، ایران نباید از صادرات انرژی به عنوان اهرم سیاسی در روابطش با کشورهای دیگر استفاده کند. دیپلماسی انرژی باید تاکیدش روی این باشد که ایران را به عنوان یک صادر کننده قابل اعتماد به جامعه بین المللی بشناساند. چنین رویکردی به ایران امکان می دهد قراردادهای مقرون به صرفه تری با دیگر کشورها ببندد و منابع مالی بیشتر و معتبرتری در اختیار داشته باشد. بعد با استفاده از این منابع، باید رشد اقتصادی قابل توجهی ایجاد کرد تا معیشت مردم بسرعت بهتر شود، و درضمن با تبدیل شدن به یک قدرت اقتصادی، کشور قدرت چانه زنی بیشتری داشته باشد و بتواند از منافعش بهتر دفاع کند و نقش های مهمتر و موثرتری در منطقه و در دنیا داشته باشد. این
درسی است که از بسیاری کشورهای موفق، به خصوص کشورهای شرق آسیا مثل ژاپن، کره، و چین، می شود آموخت. هرچند آن کشورها صادر کننده انرژی نیستند، ولی تلاششان برای تبدیل شدن به صادرکنندههای توانا و قابل اعتماد نقش کلیدی در موفقیت شان داشته است که نکته اصلی است و باید در سیاست خارجی ایران منظور شود.