تازه‌ترین ابداع منادیان «کیفیت» رای مردم!/ رای گفتمانی؛ دکان جدید کاسب‌کاری

رای معیشتی اجمالا و احتمالا رایی است که به پول و زندگی یومیه بازگشت دارد و مربوط به نفسانی‌ترین جنبه‌های حیات انسانی است. همان جنبه‌هایی از حیات که این دوستان، به هیچ وجه درگیر آن نیستند و مثلا در ایام انتخابات، اصلی‌ترین شورای امنیتی کشور را به جهت احساس تکلیف‌شان تعطیل نکرده نبودند و ...

کد خبر : 275697
سرویس سیاسی«فردا»، سیاوش رضوانی: این نوشته‌ای در نقد و نفی و رد مشی و منش دوستانی است که خود را گفتمانی‌ترین، خالص‌ترین و پای‌دارترین جریان انقلابیِ ایران می‌دانند و «تکلیف» هم‌واره در سمت ایشان قرار دارد و اگر کسی فهم اقدامات متهورانه‌شان را نداشته باشد، ساکت و حامی و دل‌باخته فتنه و هر امر مذموم دیگری است!

نوشتن درباره آن‌ها که به توهم و غلط،‌ خبری مجعول و ساختگی را بُن‌مایه تجلیل از رفتار خود ساخته‌اند، کار دشواری به نظر می‌رسد، چرا که آن کسی که می‌تواند از یک دیدار، فقط پاره‌هایی را نقل کند که به سود و سمت اوست و بقیه بخش‌ها را نادیده بگیرد، حتما در صداقت و اخلاص‌اش تردیدهایی وجود دارد که به آسانی رفع شدنی نیستند.

منطقِ‌ رای گفتمانی و معیشتی، از تازه‌ترین ابداعات منادیان «کیفیت» بالای رای متعلق به آن‌هاست- همان توجیهی که روزگاری جماعت تندرو دوم خرداد هم از آن دم می زدند- ؛ یعنی گروهی که چشم و گوش بسته، مقدمات بزرگ‌ترین شکست اصول‌گرایان را با ایجاد دوقطبی‌ای نابخردانه در حوزه مذاکرات هسته‌ای فراهم آوردند، رای‌شان گفتمانی بود و دیگران، رای‌شان معیشتی. رای معیشتی اجمالا و احتمالا رایی است که به پول و زندگی یومیه بازگشت دارد و مربوط به نفسانی‌ترین جنبه‌های حیات انسانی است. همان جنبه‌هایی از حیات که این دوستان، به هیچ وجه درگیر آن نیستند و مثلا در ایام انتخابات، اصلی‌ترین شورای امنیتی کشور را به جهت احساس تکلیف‌شان تعطیل نکرده و یک‌سره در خدمت ستاد انتخاباتی نامزد مورد نظرشان، قرار ندادند!

در این منطق معوج، رای کیفی متعلق به گروهی است که درست‌ترین تشخیص را دادند و اگر شکست هم خوردند، فقط این شکست در حوزه سیاسی بوده است و نه بیش‌تر؛‌ از این ساده‌دلانه‌تر تحلیلی را شنیده‌اید؟ «گفتمان»داری (بخوانید دکانی برای کاسب‌کاری)، یگانه مزیت این گروه بود و حالا که در انتخابات شکست خورده‌اند، این گفتمان نبوده که شکست خورده و بلکه شکستی سیاسی بوده است! به‌اصطلاح گفتمان مورد نظر آقایان، رای نیاورده و دقیقا گفتمان رقیب آن پیروز شده و اساسی‌ترین بنیان‌های جمهوری اسلامی به بازی گرفته شده و بعد برخی با پُررویی و وقاحتی مثال‌زدنی، از این جنبه ماجرا می‌گریزند و خود را پیروز معرفی می‌کنند.

این رفتار خطا که در وقت خود، مستوجب عقوبت نیز هست، با یک تحلیل تازه دیگر هم پیوند خورده و آن‌هم این‌که این جریان خود را کاتالیزور تحقق حماسه سیاسی می‌داند و با پذیرش این نکته که بخش عمده‌ای از رای‌فعال‌شده، «نه» به آن‌هاست، می‌گوید که آن‌ها بازی‌گران سناریوی نظام برای پوشش دادن به شکاف ناشی از انتخابات 88 بوده‌اند! وه... از نظر این گروه که اصلا شکافی وجود نداشت و همه مردم وضعیت پس از انتخابات را پذیرفته بودند و اگر کسی هم قبول نکرده بود، فتنه‌گر و ضدانقلاب بود، حالا این گروه پیاده‌نظام حل مشکل شده بودند؟! آن‌هم در حین ذبح کردن گفتمان اساسی انقلاب اسلامی؟

کژاندیشی را حتما حدی نیست و این بی‌حدی را می‌شود در توجیهات مختلف و بی‌حسابی یافت که از سوی (به‌اصطلاح ایدئولوگ‌های) این گروه کوچک، برای توجیه اشتباهات‌شان طرح می‌شود. اما ماجرای رای کیفی و رای مال‌دوستانه و پول‌پرستانه همه سی و چند میلیون ایرانی دیگر، از آن‌دسته اتهاماتی است که گویندگان‌اش هم در این دنیا و هم آن در صحنه هول‌آور، باید نگران پاسخ‌گویی برای آن باشند.

لینک کوتاه :

با دوستان خود به اشتراک بگذارید: